Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 203 (12 milliseconds)
English	Persian
form	شکل گرفتن سرشتن
formed	شکل گرفتن سرشتن
forms	شکل گرفتن سرشتن
Other Matches
ro rub up	سرشتن
shape	سرشتن
shapes	سرشتن
brew	دم کردن سرشتن
kneading	سرشتن امیختن
mix	اشوردن سرشتن
brewed	دم کردن سرشتن
kneads	سرشتن امیختن
knead	سرشتن امیختن
kneaded	سرشتن امیختن
brews	دم کردن سرشتن
mixes	اشوردن سرشتن
to take medical advice	دستوراز پزشک گرفتن دستورطبی گرفتن
to seal up	درز گرفتن کاغذ گرفتن
grips	طرز گرفتن وسیله گرفتن
gripping	طرز گرفتن وسیله گرفتن
gripped	طرز گرفتن وسیله گرفتن
grip	طرز گرفتن وسیله گرفتن
clams	بچنگال گرفتن محکم گرفتن
take in <idiom>	زود گرفتن ،مطالب را گرفتن
slag	کفه گرفتن تفاله گرفتن
clam	بچنگال گرفتن محکم گرفتن
calebrate	جشن گرفتن عید گرفتن
To tell some one his fortune .	برای کسی فال گرفتن ( فال کسی را گرفتن )
abate	اب گرفتن از
takes	گرفتن
pushing	گرفتن
to get accustomed to	خو گرفتن [به]
abates	اب گرفتن از
abating	اب گرفتن از
retaking	پس گرفتن
lay to heart	به دل گرفتن
retreats	پس گرفتن
retreating	پس گرفتن
abated	اب گرفتن از
retreated	پس گرفتن
to get at	گرفتن
retakes	پس گرفتن
retreat	پس گرفتن
take	گرفتن
resume	از سر گرفتن
acclimatized	خو گرفتن
acclimatize	خو گرفتن
resumed	از سر گرفتن
acclimatises	خو گرفتن
acclimatised	خو گرفتن
resuming	از سر گرفتن
get at	گرفتن
to hunt out	گرفتن
acclimatizes	خو گرفتن
acclimatizing	خو گرفتن
indwell	جا گرفتن
retaken	پس گرفتن
acclimatising	خو گرفتن
inclasp	در بر گرفتن
retake	پس گرفتن
get off the ground <idiom>	پا گرفتن
getting	گرفتن
gets	گرفتن
infold	در بر گرفتن
get	گرفتن
fleas	کک گرفتن
holds	گرفتن
acquires	گرفتن
acquiring	گرفتن
to call back	پس گرفتن
tithe	ده یک گرفتن از
tithes	ده یک گرفتن از
capture	گرفتن
to catch a fly	بل گرفتن
captures	گرفتن
capturing	گرفتن
overtakes	گرفتن
overtaken	گرفتن
overtake	گرفتن
reoccupy	از سر گرفتن
acquire	گرفتن
to put a stop to	را گرفتن
to bring to a stop	را گرفتن
wed	گرفتن
hold	گرفتن
accompany	دم گرفتن
accompanies	دم گرفتن
accompanied	دم گرفتن
to begin again	از سر گرفتن
to addict oneself	خو گرفتن
catch	گرفتن
puddles	گل گرفتن
puddle	گل گرفتن
to break in	گرفتن
false grip	گرفتن
raclaim	پس گرفتن
cease	گرفتن
retrieve	پس گرفتن
retrieved	پس گرفتن
retrieves	پس گرفتن
to draw back	پس گرفتن
obturate	گرفتن
To go bad and stink.	بو گرفتن
situate	جا گرفتن
withdrawal	پس گرفتن
withdrawals	پس گرفتن
blinds	گرفتن
blinded	گرفتن
blind	گرفتن
To treat flippantly(lightly).	شل گرفتن
break out	در گرفتن
ceased	گرفتن
ceases	گرفتن
ceasing	گرفتن
to catch on	گرفتن
seizes	گرفتن
seized	گرفتن
seize	گرفتن
to get used to	خو گرفتن [به]
flea	کک گرفتن
skim	گرفتن کف
deglutinate	گرفتن
skims	گرفتن کف
catch on	گرفتن
unsay	پس گرفتن
withdraws	پس گرفتن
withdraw	پس گرفتن
encumber	گرفتن
to station oneself	جا گرفتن
nail	گرفتن
nailed	گرفتن
to take one's stand	جا گرفتن
accustoming	خو گرفتن
to take a wife	زن گرفتن
accustom	خو گرفتن
lutes	گل گرفتن
wive	زن گرفتن
nails	گرفتن
recapture	پس گرفتن
to whisk away or off	گرفتن
to shut off	را گرفتن
tong	گرفتن
grabbing	گرفتن
skim	کف گرفتن از
grabs	گرفتن
skimmed	کف گرفتن از
detracts	گرفتن
resumes	از سر گرفتن
grabbed	گرفتن
encumbers	گرفتن
skims	کف گرفتن از
recaptured	پس گرفتن
skimmed	گرفتن کف
recaptures	پس گرفتن
recapturing	پس گرفتن
resumption	از سر گرفتن
encumbered	گرفتن
encumbering	گرفتن
lute	گل گرفتن
detracting	گرفتن
renovates	از سر گرفتن
reclaimed	پس گرفتن
situating	جا گرفتن
to lay a wager	گرفتن
renovating	از سر گرفتن
disesteem	کم گرفتن
receives	گرفتن
devest	گرفتن
to nestle oneself	جا گرفتن
situates	جا گرفتن
adeem	پس گرفتن
receive	گرفتن
despumate	کف گرفتن از
grab	گرفتن
renovated	از سر گرفتن
to take up	گرفتن
cork	گرفتن
to take fast hold of	گرفتن
renovate	از سر گرفتن
detract	گرفتن
detracted	گرفتن
reclaiming	پس گرفتن
reclaims	پس گرفتن
corks	گرفتن
accustoms	خو گرفتن
reclaim	پس گرفتن
differentiating	مشتق گرفتن
celebrates	یادبود گرفتن
monopolizing	امتیازانحصاری گرفتن
wrestle	کشتی گرفتن
differentiates	دیفرانسیل گرفتن
differentiate	دیفرانسیل گرفتن
wrestled	کشتی گرفتن
snares	با تله گرفتن
snare	با تله گرفتن
celebrate	یادبود گرفتن
wrestles	کشتی گرفتن
differentiate	مشتق گرفتن
celebrate	جشن گرفتن
to split the d.	میانه را گرفتن
differentiates	مشتق گرفتن
to stand a. off	کناره گرفتن
celebrates	جشن گرفتن
to catch hold of	محکم گرفتن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com