Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 24 (3 milliseconds)
English	Persian
hardness	شکنندگی
fragility	شکنندگی
brittleness	شکنندگی
frangibility	شکنندگی
friability	شکنندگی
ricketiness	شکنندگی
Other Matches
temper brittleness	شکنندگی حالت سختی شکنندگی بازپخت
red shortness	شکنندگی- سرخ
precipitation brittleness	شکنندگی رسوبی
hot shortness	شکنندگی حرارتی
brittle point	نقطه شکنندگی
embrittlement by aging	شکنندگی با کهنگی
brittleness	تردی و شکنندگی
brittleness temperature	دمای شکنندگی
brittle temperature	دمای شکنندگی
cold brittleness	شکنندگی سرد
cold short	شکنندگی در سرما
cold shortness	سرد شکنندگی
hot shorteness	شکنندگی حاصل از گرما
hot brittleness	قابلیت شکنندگی گرم
blue brittleness	شکنندگی ابی رنگ
ferrous sulfate	دندانه آهن [جهت تولید رنگ های تیره تر و کاهش تردی و شکنندگی الیاف پشم]
to anneal	سخت کردن [روند گرمایش و سرمایش آهسته جهت سفت شدن و کاهش شکنندگی] [فلزات] [مهندسی]
cold working	شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com