English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
blooming شکوفه دهنده
Search result with all words
Afshan [all-over pattern] طرح افشان [با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
Other Matches
blossom شکوفه
budded شکوفه
bloomed شکوفه
blooms شکوفه
flowers شکوفه
flower شکوفه
abloom پر شکوفه
chrysalises شکوفه
flower bud شکوفه
blossomed شکوفه
blossoming شکوفه
blossoms شکوفه
blossomless بی شکوفه
buds شکوفه
bud شکوفه
chrysalis شکوفه
overblown پر از شکوفه
noctiflorous شب شکوفه کن
bloom شکوفه
flowering شکوفه دار
blowier شکوفه کننده
in bloom شکوفه دار
bloom شکوفه کردن
in flower شکوفه کرده
bloomed شکوفه کردن
anthesis غرق شکوفه
blooms شکوفه کردن
in flower دارای شکوفه
flower شکوفه دادن
flowers شکوفه دادن
bud تکمه شکوفه کردن
budded تکمه شکوفه کردن
buds تکمه شکوفه کردن
florescence فصل شکوفه اوری
trimmer زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
bloomer شلوار گشاد و زنانه ورزشی گیاه شکوفه کرده
Floret [rosette] [طرح گل رزی با حالتی منظم و هندسی که جلوه ای از یک شکوفه را مجسم می سازد.]
exhibitor نمایش دهنده ارائه دهنده
extender توسعه دهنده ادامه دهنده
bailer امانت دهنده کفیل دهنده
bailor امانت دهنده کفیل دهنده
exhibiter نمایش دهنده ارائه دهنده
conglutinative التیام دهنده جوش دهنده
catalyst تشکیلات دهنده سازمان دهنده
catalysts تشکیلات دهنده سازمان دهنده
exhibitors نمایش دهنده ارائه دهنده
blossom design طرح شکوفه دار در طرح فرنگ و فرش چین
Dudley carpet فرش سفارشی ایرانی دادلی [مربوط به قرن هفدهم میلادی به همراه درختان شکوفه دار و زمینه گل و بته بصورت ردیف های عرضی و جلوه ای از طرح جوشقان]
effloresce شکوفه کردن شوره کردن
Millefleurs design طرح هزاران گل [در این طرح که نمونه قدیمی موجود آن مربوط به قرن هجدهم میلادی است در کشمیر بصورت محرابی بافته شده و در محراب را با انواع شکوفه ها و گل ها تزئین کرده اند.]
indicator نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
altitude azimuth عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
peach design نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
Herati border طرح حاشیه هراتی [این حاشیه یا با استفاده از گل های شاه عباسی و یا بصورت پیچشی از گل ها، شکوفه ها و پیچک های اسلیمی که برگ های شاه عباسی از آن آویزان شده اند جلوه گر شده.]
pusher هل دهنده
pushers هل دهنده
joggers هل دهنده
jogger هل دهنده
shover هل دهنده
donar دهنده
irriguous اب دهنده
donor دهنده
giver دهنده
trimestr رخ دهنده
transferor دهنده
donors دهنده
concussive تکان دهنده
extenuative تخفیف دهنده
decker ارایش دهنده
placater اشتی دهنده
conciliator اشتی دهنده
concentative تمرکز دهنده
pervious راه دهنده
decker زینت دهنده
extenuating تخفیف دهنده
deceiver فریب دهنده
connector اتصال دهنده
continuative ادامه دهنده
continuant ادامه دهنده
consultee مشورت دهنده
conjunctive ربط دهنده
complier انجام دهنده
decreer حکم دهنده
delegant حواله دهنده
drill master مشق دهنده
electron donor دهنده الکترون
eleemosynary صدقه دهنده
elucidator توضیح دهنده
expositor توضیح دهنده
emancipator رهایی دهنده
endorser حواله دهنده
epicritic تمیز دهنده
erosive سایش دهنده
sedate تسکین دهنده
evangelic مژده دهنده
exhalent بیرون دهنده
examinee امتحان دهنده
exhalant بیرون دهنده
exhibitioner نمایش دهنده
exhibitive جلوه دهنده
deliverer تحویل دهنده
deluder فریب دهنده
extender بسط دهنده
explicator توضیح دهنده
lurer فریب دهنده
demulcent ت سکین دهنده
deponont شهادت دهنده
depreciative تنزل دهنده
depreciator تنزل دهنده
designator نقش دهنده
dimissory رخصت دهنده
discriminator تمیز دهنده
expander بسط دهنده
drawer of a bill of exchange برات دهنده
erosive فرسایش دهنده
abusers دشنام دهنده
drawers برات دهنده
drawer حواله دهنده
drawer برات دهنده
adjudicators فتوی دهنده
adjudicator فتوی دهنده
torturers شکنجه دهنده
torturer شکنجه دهنده
sedating تسکین دهنده
drawers حواله دهنده
voter رای دهنده
restorers اعاده دهنده
restorer اعاده دهنده
comforters تسلی دهنده
comforter تسلی دهنده
racing مسابقه دهنده
voters رای دهنده
sedates تسکین دهنده
sedated تسکین دهنده
healers التیام دهنده
healers شفا دهنده
healer التیام دهنده
healer شفا دهنده
salvers التیام دهنده
salvers شفا دهنده
salver التیام دهنده
salver شفا دهنده
lender قرض دهنده
lender وام دهنده
commanding فرمان دهنده
shocking تکان دهنده
lenders وام دهنده
lenders قرض دهنده
evangelical مژده دهنده
permissive اجازه دهنده
demonstrative شرح دهنده
assimilatory شباهت دهنده
assignor حواله دهنده
assigner حواله دهنده
assentient موافقت دهنده
appellant استیناف دهنده
appealer استیناف دهنده
antalgic تسکین دهنده
assurer اطمینان دهنده
assuror اطمینان دهنده
communicator پیام دهنده
coadjutant یاری دهنده
changer تغییر دهنده
bulbiferous پیاز دهنده
briber رشوه دهنده
baiter طعمه دهنده
bailor اجاره دهنده
bailer اجاره دهنده
annoyer ازار دهنده
amusive تفریح دهنده
aerator هوا دهنده
adjurer قسم دهنده
adjurer سوگند دهنده
adapter تطبیق دهنده
adapter وفق دهنده
achiever انجام دهنده
accomplisher انجام دهنده
abluent شستشو دهنده
alienator انتقال دهنده
alienor انتقال دهنده
ampliative بسط دهنده
ameliorator بهبود دهنده
altertive تغییر دهنده
almsman صدقه دهنده
allocator تخصیص دهنده
alleviator تخفیف دهنده
alimentative غذا دهنده
alimental غذا دهنده
compensative پاداش دهنده
yielder پاداش دهنده
tinter رنگ پس دهنده
tickler غلغلک دهنده
terminative خاتمه دهنده
tenderer پیشنهاد دهنده
tender notice مناقصه دهنده
tacker جوش دهنده
syncretic وفق دهنده
sustentative اعانت دهنده
tipper انعام دهنده
tithable عشر دهنده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com