English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English Persian
fissure of sylvius شیار سیلویوس
sylvian fissure شیار سیلویوس
Other Matches
aqueduct of sylvius مجرای سیلویوس
back frow اولین شیار ایجاد شده توسط گاواهن که به شیار مرده معروف است
groove شیار کردن فرورفتگی خان شیار
grooves شیار کردن فرورفتگی خان شیار
track pitch گام شیار درجه شیار
guideway شیار
corrugation شیار
ruts خط شیار
chamfer شیار
flute شیار
slot شیار
rut خط شیار
fillister plough شیار
slots شیار
ruck خط شیار
rucks خط شیار
wake شیار
waked شیار
wakes شیار
track شیار
tracked شیار
tracks شیار
fissure شیار
fissures شیار
slotting شیار
notche شیار
rake شیار
rakes شیار
raking شیار
splineway شیار
score شیار
stria شیار
groove شیار
sulcus شیار
grooves شیار
scores شیار
scored شیار
acme thread شیار ذوزنقه ای
alternate track شیار متناوب
furrows شیار زدن
track density تراکم شیار
alternate track شیار جایگزین
alternate track شیار تغییرپذیر
tpi شیار دراینچ
furrowing شیار زدن
threads شیار برجستگی
valleys گودی شیار
wash out شیار ابرو
vallecula شیار خط گودی
keyway شیار دراوردن
thread شیار برجستگی
drip شیار ابچکان
canaliculus شیار کوچک
trackes per inch شیار در اینچ
track pitch فاصله شیار
valley گودی شیار
tooth pitch گام شیار
armature pocket شیار ارمیچر
armature slot شیار ارمیچر
grooving plane رنده شیار
guide nut شیار راهنما
guide slot شیار راهنما
slot insulation عایق شیار
head per track disk دیسک با هد هر شیار
indenture شیار دارکردن
key seat شیار خار
lateral fissure شیار جانبی
longitudinal groove شیار طولی
primary track شیار اصلی
primary track شیار اولیه
rolando's sulcus شیار رولاندو
rolando's fissure شیار رولاندو
striate شیار دار
butterss thread شیار اره
calcarine fissure شیار مهمیزی
calcarine sulcus شیار مهمیزی
central fissure شیار مرکزی
central sulcus شیار مرکزی
crimping groove شیار استحکام
crimping groove شیار استقرار
cut fuller شیار بریدن
feed track شیار پیشبری
fissure of rolando شیار رولاندو
oil groove شیار روغن
dripped شیار ابچکان
channelled روگاه شیار
channels شیار دراوردن
drips شیار ابچکان
channels روگاه شیار
flute شیار ساختن
slot روزنه شیار
channeling شیار دراوردن
list شیار نرده
slot شیار شکاف
slots روزنه شیار
slots شیار شکاف
slotting شیار شکاف
groove شیار دادن
slotting روزنه شیار
channel شیار دراوردن
rut شیار دارکردن
furrowed شیار زدن
channel روگاه شیار
channeled شیار دراوردن
grooves شیار دادن
channeled روگاه شیار
ruts شیار دارکردن
channeling روگاه شیار
channelled شیار دراوردن
furrow شیار زدن
sheave شیار قرقره تاکل
gutter ball گویی که به شیار میافتد
mortise شیار دراوردن کام
guideway شیار هدایت کننده
fringing groove شیار تقویت کننده
clock track شیار زمان سنجی
chip pocket شیار دندانههای اره
timing track شیار تنظیم وقت
chandelle [کابل در شیار ستون ها]
ridges شیار دار کردن
manager و نیز آدرس شیار را
ridge شیار دار کردن
managers و نیز آدرس شیار را
tpi تعداد شیار در هر اینچ
port شیار هادی دهانه
swallows شیار قرقره تاکل
swallow شیار قرقره تاکل
swallowed شیار قرقره تاکل
swallowing شیار قرقره تاکل
sectors تقسیم دیسک به شیار رهایی
notche sensitivity index ضریب حساسیت در مقابل شیار
raggle سنگ را شیار دار کردن
circular slitting saw اره کمانهای مخصوص شیار
circular grooving saw کمان اره ویژه شیار
reeve عبور دادن طناب از شیار
sector تقسیم دیسک به شیار رهایی
beaded section شیار برجسته روی گچ وچوب
flute [شیار عمودی روی ستون]
trenches شیار لوله قرارگیری کابل
grooves خط انداختن شیار دار کردن
trench شیار لوله قرارگیری کابل
trench استحکامات خندقی شیار طولانی
groove خط انداختن شیار دار کردن
scrobiculate شیاردار دارای شیار کم عمق
trenches استحکامات خندقی شیار طولانی
flute لبه دار کردن شیار
slot شیار دراوردن رنده کردن چاک
cannelure شیار استقرار پوکه روی گلوله
furrowing زمین یامزرعه شخم زده شیار
lister سجاف دوز ماشین خیش یا شیار
lands برجستگی شیار خانها ریلهای راهنما
cannelure شیار استقرار روکش گلوله ثاقب
slotting شیار دراوردن رنده کردن چاک
slots شیار دراوردن رنده کردن چاک
furrowed زمین یامزرعه شخم زده شیار
furrows زمین یامزرعه شخم زده شیار
ripping شیار زدن زمین سله بسته
furrow زمین یامزرعه شخم زده شیار
screwthread شیار برجسته ومارپیچی بدون پیچ
tracked محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
track محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
tracks محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
forty track disk قالب فلاپی دیسک که حاوی چهل شیار داده است
laced valley [شیار ساخته شده از کاشی یا تخته سنگ برای عبور آب]
eighty track disk دیسک فرمت شده برای شامل شدن هشتاد شیار
sectors سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
parity شیار روی مغناطیسی یا نوار کاغذی که حاوی بیت پیریتی است
sector سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
format تنظیم دیسک خالی با نوشتن اطلاعات محل شیار و کنترل روی آن
formats تنظیم دیسک خالی با نوشتن اطلاعات محل شیار و کنترل روی آن
seeking زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند
seek زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند
seeks زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند
fixes استفاده از نوک خواندن و نوشتن ثابت جداگانه روی هر شیار دیسک تا زمان دستیابی کوتاه شود
allocations یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
allocation یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
Q Channel یکی از هشت کانال اطلاعاتی که داده مشخص کننده شیار و زمان گردش مطلق را نگهداری میکند
fix استفاده از نوک خواندن و نوشتن ثابت جداگانه روی هر شیار دیسک تا زمان دستیابی کوتاه شود
yoke جفت یا گروهی ازهدهای خواندن- نوشتن که به یکدیگر متصل هستند و برروی دو یا چند شیار نوار یادیسک مغناطیسی حرکت می کنند
constants فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
constant فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
boot اولین شیار دیسک راه اندازی روی فلاپی دیسک سازگار IBM
clusters یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster bomb یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster bombs یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
movable نوک دیسک مغناطیسی که در روی دیسک حرکت میکند تا به شیار مورد نظر برسد
cavitation بریدگی حاصله ازحرکت پروانه کشتی بریدگی شیار
oil dent شیار ورود روغن یا سوراخ عبور روغن
tracks شیار روی دیسک مغناطیسی که حاوی آدرس فایل ها و... که روی شیارهای دیگر ذخیره شده اند است
track شیار روی دیسک مغناطیسی که حاوی آدرس فایل ها و... که روی شیارهای دیگر ذخیره شده اند است
tracked شیار روی دیسک مغناطیسی که حاوی آدرس فایل ها و... که روی شیارهای دیگر ذخیره شده اند است
arm وسیله مکانیکی در درایو دیسک برای مکان دهی به نوک خواندن / نوشتن روی شیار مناسب از دیسک
hard sectoring می دیسک که هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود و گاهی توسط مجموعهای نقاط پانچ شده اطراف hub مرکزی صورت می گیرد که هر سوراخ شروع سکتور ران نشان میدهد
defect skipping روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
list شیار کردن اماده کردن
plowing شخم کردن شیار کردن
plows شخم کردن شیار کردن
plowed شخم کردن شیار کردن
track ball گوی پیگردی گوی شیار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com