English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
trench شیار لوله قرارگیری کابل
trenches شیار لوله قرارگیری کابل
Other Matches
chandelle [کابل در شیار ستون ها]
cable shield لوله کابل
cable duct لوله محافظ کابل برق
culverts لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
channelling لوله محافظ حاوی کابل ها و سیم ها
culvert لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
conduit لوله یا کانال محافظ برای سیم ها کابل ها
conduits لوله یا کانال محافظ برای سیم ها کابل ها
back frow اولین شیار ایجاد شده توسط گاواهن که به شیار مرده معروف است
intubate لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
groove شیار کردن فرورفتگی خان شیار
grooves شیار کردن فرورفتگی خان شیار
slue طرز قرارگیری
drop cable بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
deployment قرارگیری قشون یانیرو
times آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
timed آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
time آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
duct لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
TDR آزمایش برای یافتن محل خطای کابل , ارسال یک سیگنال روی کابل و بررسی مدت زمان برگشت آن
track pitch گام شیار درجه شیار
ethernet شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
T connector اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
hosed لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
BNC connector متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
go devil لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
breech end انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
muzzle burst ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
localtalk استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
thermionic tube لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannon لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
jack ring حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
rigatoni رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
vas deferens لوله خروجی بیضه لوله منی
sockets بست لوله دوراهی لوله
to pipeline با خط لوله لوله کشی کردن
oviduct لوله رحمی لوله فالوپ
water pipe لوله مخصوص لوله کشی اب
spigot لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
pipeline assets وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
flash tube لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
cable assembly مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
back to battery برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
collimating sight دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
groove شیار
notche شیار
flute شیار
score شیار
ruts خط شیار
slot شیار
fillister plough شیار
corrugation شیار
slotting شیار
guideway شیار
slots شیار
rut خط شیار
chamfer شیار
grooves شیار
tracks شیار
stria شیار
splineway شیار
rakes شیار
raking شیار
track شیار
fissures شیار
tracked شیار
fissure شیار
rake شیار
wakes شیار
rucks خط شیار
scores شیار
ruck خط شیار
sulcus شیار
scored شیار
wake شیار
waked شیار
channeled شیار دراوردن
fissure of sylvius شیار سیلویوس
central sulcus شیار مرکزی
central fissure شیار مرکزی
primary track شیار اولیه
thread شیار برجستگی
channel روگاه شیار
feed track شیار پیشبری
rolando's sulcus شیار رولاندو
tooth pitch گام شیار
threads شیار برجستگی
striate شیار دار
armature pocket شیار ارمیچر
sylvian fissure شیار سیلویوس
fissure of rolando شیار رولاندو
cut fuller شیار بریدن
crimping groove شیار استقرار
crimping groove شیار استحکام
rolando's fissure شیار رولاندو
channel شیار دراوردن
tpi شیار دراینچ
track density تراکم شیار
slotting شیار شکاف
primary track شیار اصلی
alternate track شیار متناوب
alternate track شیار جایگزین
calcarine sulcus شیار مهمیزی
alternate track شیار تغییرپذیر
slot insulation عایق شیار
calcarine fissure شیار مهمیزی
furrows شیار زدن
wash out شیار ابرو
furrowing شیار زدن
furrowed شیار زدن
furrow شیار زدن
drips شیار ابچکان
dripped شیار ابچکان
drip شیار ابچکان
butterss thread شیار اره
acme thread شیار ذوزنقه ای
armature slot شیار ارمیچر
channeled روگاه شیار
channeling شیار دراوردن
channeling روگاه شیار
channelled شیار دراوردن
channelled روگاه شیار
channels شیار دراوردن
channels روگاه شیار
flute شیار ساختن
slot روزنه شیار
track pitch فاصله شیار
trackes per inch شیار در اینچ
slot شیار شکاف
slots روزنه شیار
valley گودی شیار
slots شیار شکاف
slotting روزنه شیار
valleys گودی شیار
vallecula شیار خط گودی
head per track disk دیسک با هد هر شیار
oil groove شیار روغن
keyway شیار دراوردن
key seat شیار خار
guide nut شیار راهنما
longitudinal groove شیار طولی
indenture شیار دارکردن
canaliculus شیار کوچک
rut شیار دارکردن
ruts شیار دارکردن
guide slot شیار راهنما
lateral fissure شیار جانبی
groove شیار دادن
grooving plane رنده شیار
list شیار نرده
grooves شیار دادن
timing track شیار تنظیم وقت
swallows شیار قرقره تاکل
gutter ball گویی که به شیار میافتد
guideway شیار هدایت کننده
chip pocket شیار دندانههای اره
port شیار هادی دهانه
clock track شیار زمان سنجی
swallowing شیار قرقره تاکل
swallowed شیار قرقره تاکل
ridge شیار دار کردن
mortise شیار دراوردن کام
managers و نیز آدرس شیار را
sheave شیار قرقره تاکل
swallow شیار قرقره تاکل
tpi تعداد شیار در هر اینچ
ridges شیار دار کردن
manager و نیز آدرس شیار را
fringing groove شیار تقویت کننده
circular slitting saw اره کمانهای مخصوص شیار
sector تقسیم دیسک به شیار رهایی
groove خط انداختن شیار دار کردن
reeve عبور دادن طناب از شیار
raggle سنگ را شیار دار کردن
grooves خط انداختن شیار دار کردن
circular grooving saw کمان اره ویژه شیار
flute [شیار عمودی روی ستون]
beaded section شیار برجسته روی گچ وچوب
trench استحکامات خندقی شیار طولانی
flute لبه دار کردن شیار
scrobiculate شیاردار دارای شیار کم عمق
notche sensitivity index ضریب حساسیت در مقابل شیار
sectors تقسیم دیسک به شیار رهایی
trenches استحکامات خندقی شیار طولانی
cable head سر کابل
cabling کابل
Kabul کابل
cable clip پل کابل
own ship's course bus کابل او اس سی
cable کابل
cabled کابل
cable assembly کابل
lands برجستگی شیار خانها ریلهای راهنما
screwthread شیار برجسته ومارپیچی بدون پیچ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com