English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English Persian
racing dive شیرجه افقی دراغاز مسابقه
Other Matches
whip stall شیرجه قائم سوت کشیدن شیرجه کردن هواپیما
in the beginning دراغاز
strufe با هواپیما شیرجه زدن شیرجه زیر اتش
originally دراغاز کار در ابتدا
aerial pickets شیرجه هوایی شیرجه از راه هوا
plane افقی سطح افق افقی کردن
level تراز سطح افقی افقی کردن
planed افقی سطح افق افقی کردن
planes افقی سطح افق افقی کردن
planing افقی سطح افق افقی کردن
levels تراز سطح افقی افقی کردن
leveled تراز سطح افقی افقی کردن
levelled تراز سطح افقی افقی کردن
clearance diving شیرجه رفتن برای پاک کردن مین شیرجه برای مین روبی
sliding wedge گاوه افقی یاکولاس افقی
clear one's ears متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
skull practice کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligans مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligan مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
sack race مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
selling plater اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
senior مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
match play مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
dive شیرجه
headers شیرجه با سر
somersaulting شیرجه
somersaulted شیرجه
somersault شیرجه
dived شیرجه
diver شیرجه رو
somersaults شیرجه
nosedive شیرجه
swan dive شیرجه
jackknife شیرجه جک
plunges شیرجه
plunged شیرجه
plunge شیرجه
power dive شیرجه
header شیرجه با سر
nosedived شیرجه
nosedives شیرجه
springboarder شیرجه رو
nosediving شیرجه
nosedived شیرجه رفتن
swan dive شیرجه فرشته
tucking شیرجه جمع
to plunge he first شیرجه رفتن
springboards تخته شیرجه
somerset شیرجه معلق
reverse dive شیرجه وارونه
tuck شیرجه جمع
spring board تخته شیرجه
cutaway شیرجه تو و پشت به اب
nosediving شیرجه رفتن
dived شیرجه رفتن
nosedive شیرجه رفتن
diving boards تختهی شیرجه
diving board تختهی شیرجه
picketing شیرجه رفتن
nosedives شیرجه رفتن
squat under the ball توپگیری با شیرجه
tucks شیرجه جمع
dive شیرجه رفتن
springboard تخته شیرجه
forward dive شیرجه رو به اب با چرخش
plunged شیرجه رفتن
layout شیرجه فرشته
platforms سکوی شیرجه
plunge شیرجه رفتن
plunges شیرجه رفتن
boarded سکوی شیرجه
layouts شیرجه فرشته
board سکوی شیرجه
diving شیرجه رفتن
platform سکوی شیرجه
handicap مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
bomb out شروع شیرجه از هواپیما
low board سکوی یک متری شیرجه
dive angle زاویه شیرجه هواپیما
header سردسته هواپیمای شیرجه
armstand dive شیرجه توام با بالانس
back dive شیرجه از پشت و فرود با پا
inward dive شیرجه پشت به استخر
power dive شیرجه رفتن هواپیما
high board سکوی شیرجه 3 متری
headlong بی پروا شیرجه رونده
headers سردسته هواپیمای شیرجه
full gainer شیرجه وارونه با پشتک
bail out پریدن و شیرجه رفتن در اب
back flip شیرجه پشتک وارو
flopper دروازه بان شیرجه رو
back jackknife شیرجه از جلو بصورت کارد
to jackknife <idiom> سیخ شیرجه زدن [شنا]
dive bombing بمباران کردن در حالت شیرجه
towered برج شیرجه به ارتفاع 01متر
gainer درخت ارغوان شیرجه از پشت
tower برج شیرجه به ارتفاع 01متر
belly whopper شیرجه شناگر برروی شکم
towers برج شیرجه به ارتفاع 01متر
stable گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
diver badge نشان پرواز با هواپیماهای شیرجه و عمودرو
nose dive ناگهان شیرجه رفتن یا تنزل کردن
picketing شیرجه کردن هواپیما یا هلی کوپتر
degree of difficulty درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
jackknife بازو بسته شونده شیرجه رفتن
smother شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
twists واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
smothered شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
twisting واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
smothering شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
beat up شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
beat-up شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
smothers شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
twist واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
target diving شیرجه از ارتفاعات مختلف به روی اب بمنظور سنجش دقت
flopped شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flop شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopping شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flops شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
nose down خارج شدن هواپیما از پروازتراز بطرف شیرجه و کاهش ارتفاع
dragway مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
laterad افقی
horizontal افقی
lateral افقی
ordinate حور افقی
horizontal pump پمپ افقی
straighter افقی بطورسرراست
transom الت افقی
transom وادار افقی
plain coordinates مختصات افقی
horizontal polarization قطبش افقی
transverse plane صفحه افقی
trunnion مفصل افقی
horizontal scrolling حرکت افقی
horizontal section برش افقی
straight افقی بطورسرراست
putlog or lock تیر افقی
straightest افقی بطورسرراست
horizontal wedge گاوه افقی
horizontal wedge کولاس افقی
horizontal taping مساحی افقی
cross beam تیر افقی
landscape orientation تمایل افقی
rhumb دایره افقی
trunnion پاشنه افقی
horizontal plane صفحه افقی
horizontal boring سوراخکاری افقی
brise-soleil کرکره افقی
crosscut saw اره افقی بر
horizontal growth رشد افقی
horizontal candlepower شمع افقی
horizontal combination ترکیب افقی
horizontal crossbar میله افقی
horizontal disparity ناهمخوانی افقی
abscissa بعد افقی
yardarm بازوی افقی
horizontal integration تمرکز افقی
horizontal integration ادغام افقی
abscissa محور افقی
horizontal hook قلاب افقی
jack arch طاق افقی
brise-soleil پرده افقی
horizontal سطح افقی
cross-beam تیر افقی
horizontal loading کولاس افقی
cross head تیر افقی
tier ردیف افقی
horizontal mobility تحرک افقی
tiers ردیف افقی
horizontally بطور افقی
cross level افقی کردن
horizontal cornice رخ بام افقی
cross hatch هاشور افقی
horizontal integration انضمام افقی
surge حرکات افقی اب دریا
crossbars تیرک افقی دروازه
roof tree کش دیرک افقی چادر
ridge pole کش دیرک افقی چادر
horizon system of coordinates دستگاه مختصات افقی
surged حرکات افقی اب دریا
surges حرکات افقی اب دریا
grand piano پیانوی بزرگ و افقی
dragon-tie تیر افقی گوشه ها
grand pianos پیانوی بزرگ و افقی
breastsummer تیر افقی سردر
mean horizontal candlepower شمع افقی متوسط
vertical loom دار افقی [قالی]
horizontal loom دار افقی [قالی]
crossbar تیرک افقی دروازه
common roof تیرچه افقی خرپا
horizontal arch element حلقه افقی قوس
lateralrelationship نسبت در خط افقی از پهلو
advection جابجایی افقی هوا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com