Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
armstand dive
شیرجه توام با بالانس
Other Matches
whip stall
شیرجه قائم سوت کشیدن شیرجه کردن هواپیما
strufe
با هواپیما شیرجه زدن شیرجه زیر اتش
aerial pickets
شیرجه هوایی شیرجه از راه هوا
clearance diving
شیرجه رفتن برای پاک کردن مین شیرجه برای مین روبی
stealing from a protected palce
سرقت توام با هتک حرز دزدی توام با هتک حرز
clear one's ears
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
swan support
بالانس قو
handstand
بالانس
swan balance
بالانس قو
headstands
بالانس سر
handstands
بالانس
headstand
بالانس سر
static balance
بالانس ایستا
frog balance
بالانس قورباغهای
balance
بالانس کردن
balances
بالانس کردن
armstand dive
بالانس برگشت
shoulder balance
بالانس شانه
torsional ballance
بالانس پیچشی
tiger balance
بالانس ببر
inverted cross
بالانس صلیب
peach basket
ویمیک بالانس
hand balance
بالانس روی دست
set off
<idiom>
بالانس ایجاد کردن
frog head balance
بالانس قورباغهای روی سر
handstand
بالانس روی دست
handstands
بالانس روی دست
moore
081 زیر بالانس
forearm balance
بالانس روی ساقهای دست
press up
از حالت زاویه به بالانس کشیدن
press-up
از حالت زاویه به بالانس کشیدن
strelli
غلت عقب بطرف بالانس
valdez
پرت بالانس از حالت نشسته
press-ups
از حالت زاویه به بالانس کشیدن
english hand balance
بالانس ژیمناست روی چوب موازنه
wide arm handstand
بالانس ژاپنی با دستهای فاصله دار
candlesticks
بالانس بایک شانه روی چوب موازنه
mixed
توام
biparous
توام زا
gemini
توام
joint
توام
geminate
توام
adnate
توام
duad
توام
twin
توام
twinned
توام
gemel
توام
geminate
توام کردن
amalgamating
توام کردن
amalgamates
توام کردن
amalgamated
توام کردن
amalgamate
توام کردن
easeful
توام باراحتی
integrating
توام کردن
integrate
توام کردن
deprived
توام با محرومیت
mixed air
توام هوا
mixed graze
توام زمین
twin
توام کردن
reatrain
عملکرد توام
integrates
توام کردن
accompany
توام کردن
twain
توام دوقلو
twinned
توام کردن
aluminum coating by spraying amalgamate
توام کردن
twin check
مقابله توام
accompanies
توام کردن
accompanied
توام کردن
twin check
بررسی توام
integrated staff
ستاد توام
integrated training
اموزش توام
intergrowth
رویش توام
rainsquall
باران توام باتوفان
work relief
استراحت توام با کار
hypocritical
توام با تدلیس و تزویر
integrated defense
پدافند هوایی توام
twin bill
دو مسابقه توام در یک برنامه
blizzards
بادشدید توام بابرف
effective faith
ایمان توام باعمل
charge coupled device
دستگاه توام با بار
blizzard
بادشدید توام بابرف
conjugate
درهم امیختن توام
participant observation
مشاهده توام با مشارکت
salomon damper
خفه کن دینامیکی برای بالانس میل لنگ و از بین بردن نیرهای نوسانی
adnate
مربوط باعضاء تناسلی توام
synergy
کار توام اشتراک مساعی
synergism
کار توام ودسته جمعی
to wed one quality to onether
دوصفت راباهم توام کردن
kleptolagnia
تحریک جنسی توام با دزدی
integrated reservoir operation
بهره برداری توام از چندمخزن
integrated defense
پدافند ازمناطق توام دفاعی
masque
نمایش توام با موسیقی ورقص
androgyny
وجود دو حالت زنانگی ومردانگی توام
High Mass
عشاء ربانی توام با موسیقی وبخور
pleuropneumonia
ذات الجنب توام با سینه پهلو
rule of reason
تفسیر قانونی توام با سوء نیت
auxesis
رشد توام باعدم تقسیم یاخته
malicious prosecution
پیگرد یا دستگیری توام با سوء نیت
tinged with cnvy
حساسیت امیز توام بارشک یاحسادت
dive
شیرجه
springboarder
شیرجه رو
somersault
شیرجه
swan dive
شیرجه
diver
شیرجه رو
somersaulted
شیرجه
somersaulting
شیرجه
power dive
شیرجه
somersaults
شیرجه
plunges
شیرجه
plunged
شیرجه
jackknife
شیرجه جک
plunge
شیرجه
nosedives
شیرجه
nosedive
شیرجه
nosediving
شیرجه
nosedived
شیرجه
header
شیرجه با سر
headers
شیرجه با سر
dived
شیرجه
poll degree
درجهای که از دانشگاه بگیرندولی با امتیازویژهای توام نباشد
springboards
تخته شیرجه
nosedives
شیرجه رفتن
reverse dive
شیرجه وارونه
nosediving
شیرجه رفتن
platform
سکوی شیرجه
to plunge he first
شیرجه رفتن
springboard
تخته شیرجه
nosedive
شیرجه رفتن
layout
شیرجه فرشته
layouts
شیرجه فرشته
swan dive
شیرجه فرشته
diving boards
تختهی شیرجه
picketing
شیرجه رفتن
squat under the ball
توپگیری با شیرجه
nosedived
شیرجه رفتن
spring board
تخته شیرجه
somerset
شیرجه معلق
platforms
سکوی شیرجه
diving
شیرجه رفتن
plunges
شیرجه رفتن
forward dive
شیرجه رو به اب با چرخش
cutaway
شیرجه تو و پشت به اب
boarded
سکوی شیرجه
dive
شیرجه رفتن
board
سکوی شیرجه
plunged
شیرجه رفتن
plunge
شیرجه رفتن
diving board
تختهی شیرجه
tucks
شیرجه جمع
tuck
شیرجه جمع
dived
شیرجه رفتن
tucking
شیرجه جمع
dive angle
زاویه شیرجه هواپیما
power dive
شیرجه رفتن هواپیما
header
سردسته هواپیمای شیرجه
headers
سردسته هواپیمای شیرجه
bomb out
شروع شیرجه از هواپیما
bail out
پریدن و شیرجه رفتن در اب
back flip
شیرجه پشتک وارو
back dive
شیرجه از پشت و فرود با پا
inward dive
شیرجه پشت به استخر
full gainer
شیرجه وارونه با پشتک
headlong
بی پروا شیرجه رونده
flopper
دروازه بان شیرجه رو
high board
سکوی شیرجه 3 متری
low board
سکوی یک متری شیرجه
object lessons
درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
object lesson
درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
towers
برج شیرجه به ارتفاع 01متر
gainer
درخت ارغوان شیرجه از پشت
racing dive
شیرجه افقی دراغاز مسابقه
towered
برج شیرجه به ارتفاع 01متر
to jackknife
<idiom>
سیخ شیرجه زدن
[شنا]
tower
برج شیرجه به ارتفاع 01متر
belly whopper
شیرجه شناگر برروی شکم
dive bombing
بمباران کردن در حالت شیرجه
back jackknife
شیرجه از جلو بصورت کارد
vaude
نمایش جوربجور واریته درام کوچکی که توام بارقص واواز باشد
picketing
شیرجه کردن هواپیما یا هلی کوپتر
jackknife
بازو بسته شونده شیرجه رفتن
nose dive
ناگهان شیرجه رفتن یا تنزل کردن
degree of difficulty
درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
diver badge
نشان پرواز با هواپیماهای شیرجه و عمودرو
tiger press
حرکت از بالانس ساق دست به روی کف دست
twists
واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
smother
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
beat up
شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
smothered
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
twist
واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
beat-up
شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
twisting
واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
smothering
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothers
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
target diving
شیرجه از ارتفاعات مختلف به روی اب بمنظور سنجش دقت
balances
تراز کردن متعادل کردن بالانس
balance
تراز کردن متعادل کردن بالانس
nose down
خارج شدن هواپیما از پروازتراز بطرف شیرجه و کاهش ارتفاع
flops
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopping
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flop
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com