Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
full gainer
شیرجه وارونه با پشتک
Other Matches
back flip
شیرجه پشتک وارو
reverse dive
شیرجه وارونه
whip stall
شیرجه قائم سوت کشیدن شیرجه کردن هواپیما
strufe
با هواپیما شیرجه زدن شیرجه زیر اتش
aerial pickets
شیرجه هوایی شیرجه از راه هوا
summersault
پشتک پشتک زدن
clearance diving
شیرجه رفتن برای پاک کردن مین شیرجه برای مین روبی
clear one's ears
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
sault
پشتک
somersaulted
پشتک
lumber room
پشتک
somersaulting
پشتک
somerset
پشتک
turntables
پشتک
somersaults
پشتک
turntable
پشتک
somersault
پشتک
adolph
پشتک از جلو با"5/3
sommie
پشتک زدن
flipped
پشتک در هوا
somersaulted
معلق پشتک
flips
پشتک در هوا
flip
پشتک در هوا
somersaults
معلق پشتک
arabian jump
نیم پشتک
handspring
نیم پشتک
somersaulting
معلق پشتک
backward somersault
پشتک از پشت
somersault
معلق پشتک
fullest
چرخش با پشتک کامل
full
چرخش با پشتک کامل
salto
پشتک از جلو یا عقب
baroni
پشتک با نیم پیچ
barani
پشتک با نیم پیچ
half in half out
دو پشتک به عقب با نیم وارو
flip flap
یکجورترقه یا اتش بازی پشتک
moebius flip
پشتک از جلو یا عقب در پرش
fliffis
دو پشتک به عقب با نیم وارو
flip
پرش طول با پشتک به جلو در هوا
flips
پرش طول با پشتک به جلو در هوا
flipped
پرش طول با پشتک به جلو در هوا
tinga
پشتک به جلو با نیم خم زانو وچرخ فلک
flippers
پرنده پرش طول با پشتک به جلو در هوا
flipper
پرنده پرش طول با پشتک به جلو در هوا
plunges
شیرجه
somersaults
شیرجه
plunge
شیرجه
headers
شیرجه با سر
nosediving
شیرجه
dive
شیرجه
plunged
شیرجه
power dive
شیرجه
header
شیرجه با سر
diver
شیرجه رو
nosedives
شیرجه
nosedived
شیرجه
somersaulting
شیرجه
jackknife
شیرجه جک
swan dive
شیرجه
dived
شیرجه
somersault
شیرجه
nosedive
شیرجه
somersaulted
شیرجه
springboarder
شیرجه رو
flip
پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
flipped
پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
flips
پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
inversions
وارونه
head over heels
وارونه
inversion
وارونه
inverted
وارونه
conversing
وارونه
resupinate
وارونه
heels over head
وارونه
outside in
وارونه
upside down
وارونه
jackknife
وارونه
inverse
وارونه
reverse
وارونه
right side up
وارونه
topsy-turvy
وارونه
topsy turvy
وارونه
the wrong side outward
وارونه
turned inside out
وارونه
topsyturvy
وارونه
converses
وارونه
converse
وارونه
conversed
وارونه
reversed
وارونه
reverses
وارونه
reversing
وارونه
backward
وارونه
to plunge he first
شیرجه رفتن
swan dive
شیرجه فرشته
tucking
شیرجه جمع
squat under the ball
توپگیری با شیرجه
spring board
تخته شیرجه
nosedives
شیرجه رفتن
diving board
تختهی شیرجه
layout
شیرجه فرشته
layouts
شیرجه فرشته
nosediving
شیرجه رفتن
nosedive
شیرجه رفتن
diving boards
تختهی شیرجه
cutaway
شیرجه تو و پشت به اب
nosedived
شیرجه رفتن
forward dive
شیرجه رو به اب با چرخش
tucks
شیرجه جمع
platforms
سکوی شیرجه
plunges
شیرجه رفتن
platform
سکوی شیرجه
plunged
شیرجه رفتن
tuck
شیرجه جمع
plunge
شیرجه رفتن
dive
شیرجه رفتن
diving
شیرجه رفتن
board
سکوی شیرجه
boarded
سکوی شیرجه
springboard
تخته شیرجه
picketing
شیرجه رفتن
somerset
شیرجه معلق
dived
شیرجه رفتن
springboards
تخته شیرجه
resupination
وارونه بودن
reverse image
تصویر وارونه
reaction formation
واکنش وارونه
inverted file
فایل وارونه
to turn upside down
وارونه کردن
it is the other way round
وارونه است
invcersely
بطور وارونه
inverse segregation
تجزیه وارونه
invert arch
طاق وارونه
mirror writing
وارونه نویسی
palinlexia
وارونه خوانی
mirror reading
وارونه خوانی
to keel over
وارونه کردن
obcordate
بشکل دل وارونه
turn out
وارونه کردن
opposite meaning
معنی وارونه
de-
وارونه کردن
turbinate
وارونه مخروط
inverted arch
طاق وارونه
reversely
وارونه بعکس
inverted arch
قوس وارونه
palingraphia
وارونه نویسی
invert
وارونه کردن
backward association
تداعی وارونه
backset
معکوس وارونه
back azimuth method
گرای وارونه
keel
وارونه شدن
ironies
وارونه گویی
irony
وارونه گویی
conversed
واژگون وارونه
converse
واژگون وارونه
converses
واژگون وارونه
conversing
واژگون وارونه
opposite
وارونه از روبرو
opposites
وارونه از روبرو
inverts
وارونه کردن
anastrophe
سخن وارونه
cant
وارونه کردن
turns
وارونه کردن
inverting
وارونه کردن
keels
وارونه شدن
turn
وارونه کردن
backwards
ازپشت وارونه
low board
سکوی یک متری شیرجه
flopper
دروازه بان شیرجه رو
headers
سردسته هواپیمای شیرجه
header
سردسته هواپیمای شیرجه
headlong
بی پروا شیرجه رونده
dive angle
زاویه شیرجه هواپیما
power dive
شیرجه رفتن هواپیما
high board
سکوی شیرجه 3 متری
bomb out
شروع شیرجه از هواپیما
armstand dive
شیرجه توام با بالانس
inward dive
شیرجه پشت به استخر
bail out
پریدن و شیرجه رفتن در اب
back dive
شیرجه از پشت و فرود با پا
converting
برگرداندن وارونه کردن
backward notion
حرکت قهقرایی یا وارونه
reverses
شکست وارونه کردن
converted
برگرداندن وارونه کردن
reversing
شکست وارونه کردن
convert
برگرداندن وارونه کردن
turn over
وارونه کردن برگرداندن
reverse
شکست وارونه کردن
to tutn end for end
وارونه کردن برگرداندن
instead of the reverse
بجای وارونه این
converts
برگرداندن وارونه کردن
uratzuk
ضربه مشت وارونه
walden inversion
وارونه سازی والدن
reversed
شکست وارونه کردن
reciprocal wavelength
طول موج وارونه
negatively
منفی وار وارونه
inverted siphon
شتر گلوی وارونه
backward chaining
زنجیرهای کردن وارونه
backward conditioning
شرطی کردن وارونه
contrariwise
بطور وارونه ومعکوس
inverted vault
طاق قوسی وارونه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com