Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
distillation
شیره کشی عصاره گیری
Other Matches
maple syrup
عصاره یا شیره افرا
emulsification
عصاره گیری
extract
عصاره گیری
extraction
عصاره گیری
extracts
عصاره گیری
extracted
عصاره گیری
extracting
عصاره گیری
decoction
عصاره گیری
emulsifiable
قابل عصاره گیری
emulsion
عصاره
distillate
عصاره
extracts
عصاره
extracted
عصاره
emulsioning
عصاره
emulsioned
عصاره
emulsions
عصاره
extract
عصاره
extraction
عصاره
extracting
عصاره
extract of rhubard
عصاره ریوند
sapper
عصاره گیر
saps
عصاره خون
extract
عصاره جوهر
sappers
عصاره گیر
thridacium
عصاره کاهو
juices
عصاره شربت
extracted
عصاره گرفتن
press
عصاره گرفتن
thridace
عصاره کاهو
presses
عصاره گرفتن
emulsion lubricant
روغن عصاره
extracting
عصاره گرفتن
sap
عصاره خون
gentian bitter
عصاره جنتیانا
extracts
عصاره گرفتن
extracted
عصاره جوهر
extracts
عصاره جوهر
sapped
عصاره خون
juicer
عصاره گیر
extract
عصاره گرفتن
juice
عصاره شربت
extracting
عصاره جوهر
lime
عصاره لیموترش اهک
limes
عصاره لیموترش اهک
maple syrup
عصاره افرا
[غذا و آشپزخانه]
acetum
استخراج عصاره ازگیاهان دارویی
wolf's bane
تاج الملوک اقونیطون عصاره اقونیتون
He's a wet blanket.
او
[مرد]
آدم روح گیری
[نا امید کننده ای یا ذوق گیری]
است.
oozed
شیره
extract
شیره
extracted
شیره
juice
شیره
syrups
شیره
extracting
شیره
ooze
شیره
oozes
شیره
juices
شیره
oozing
شیره
extracts
شیره
molasses
شیره
emulsioning
شیره
juiceless
بی شیره
syrup
شیره
saps
شیره
sirup
شیره
sapless
بی شیره
emulsions
شیره
sap
شیره
sapped
شیره
emulsion
شیره
emulsioned
شیره
sap
شیره گیاهی
juicier
شیره دار
sap wood
شیره گیاهی
molasses
شیره قند
extract of malt
شیره سمنوی جو
milks
شیره گیاهی
juiciest
شیره دار
extract of rhubard
شیره ریوند
juicy
شیره دار
milk
شیره گیاهی
sap
شیره کشیده از
sapped
شیره گیاهی
viscosity
شیره داری
spiel
شیره مالی
soy sauce
شیره یا سس سویا
treacle
شیره قند
gastric juice
شیره معده
milking
شیره گیاهی
lymph
شیره غذایی
saps
شیره گیاهی
saps
شیره کشیده از
indican
شیره نیل
latex
شیره گیاهی
sapped
شیره کشیده از
milked
شیره گیاهی
almond emulsion
شیره بادام
gentian bitter
شیره کوشاد
sappy
<adj.>
شیره دار
gravy
شیره گوشت
milk
دوشیدن شیره کشیدن از
milks
دوشیدن شیره کشیدن از
milked
دوشیدن شیره کشیدن از
milking
دوشیدن شیره کشیدن از
sirup
شیره یاشهد زدن به
syrup
شیره یاشهد زدن به
suck
شیره کسی را کشیدن
syrups
شیره یاشهد زدن به
spiel
شیره مالی کردن
sucked
شیره کسی را کشیدن
pancreatin
دیاستاز شیره لوزالمعده
sucks
شیره کسی را کشیدن
theriac
پادزهر شیره قند
steapsin
لیپاز شیره لوز المعده
stum
شیره انگور باده تازه
that is no bed of roses
شیره گلو سوزی نیست
maple syrup
شیره افرا
[غذا و آشپزخانه]
chylaceous
شیره مانند قیلوس وار
orgeat
شربت بهار نارنج با شیره بادام
maple sugar
شکری که از جوشاندن شیره افرا می سازند
maple syrup
شیره درخت افرا
[غذا و آشپزخانه]
To pull the wool over someones eyes .
سر کسی را شیره مالیدن ( فریب دادن )
peptic gland
دژ پبهی که شیره معده از ان تراوش میکند
maple candy
آب نبات شیره درخت افرا
[غذا و آشپزخانه]
gastrin
هورمونی که موجب ترشح شیره معده میگردد
lactuarium
شیره تریاک مانندی که از یک جورکاهوی خارداربدست می اید
toddy
شیره خرما که در ساختن عرق خرمابکار میرود
pulsatilla
شیره شقایق که برای دارو بکار می رود
emulsion injection
تزریق مصنوعی شیره قیر به داخل خاک
on tap
<adj.>
همیشه آماده
[برای ریختن از شیره بشکه]
toddies
شیره خرما که در ساختن عرق خرمابکار میرود
kino
شیره یکجورگیاه که ماننداست بکات هندی ودرداروسازی و....بکارمیرود
alburnum
طبقه دوم شیره برکه که انراsapwood نیزمی گویند
his severity relaxed
از سخت گیری خود کاست سخت گیری وی کمتر شد
digamy
دو زن گیری دو شوهر گیری
carthamin
رنگینه زرد که از شیره گیاه سفلاور بدست می آید این رنگ گیاهی بیشتر در هند و چین مصرف می شود
measuring converter
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
with the utmost rigour
با کمال سخت گیری با سخت گیری هر چه بیشتر
stream gaging
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
carminic acid
اسید کارمینیک
[عامل اصلی رنگ قرمز حاصل از شیره کشی حشره دانه قرمز]
jointer
صاحب شیره کش خانه صاحب مشروب فروشی
compression molding process
فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
point voting system
سیستم رای گیری عددی سیستم رای گیری امتیازی
declinating station
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter
وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
moving iron instrument
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
recaptured
پس گیری
resumption
از سر گیری
recapturing
پس گیری
exorcism
جن گیری
bias
سو گیری
recapture
پس گیری
retractaion
پس گیری
monogyny
یک زن گیری
exorcisms
جن گیری
recaptures
پس گیری
biases
سو گیری
dewatering
اب گیری
scorification
کف گیری
recature
پس گیری
luting
گل گیری
skims
کف گیری
skimmed
کف گیری
lutation
گل گیری
catch
بل گیری
skim
کف گیری
sternly
با سخت گیری
removal of phosphorus
فسفر گیری
measurements
اندازه گیری
measurement
اندازه گیری
interpolations
درون گیری
interpolation
درون گیری
punctiliousness
نکته گیری
recruitment
سرباز گیری
integration
انتگرال گیری
modeling
سرمشق گیری
removal of cinder
تفاله گیری
originationu
سرچشمه گیری
modules
اندازه گیری
rigorousness
سخت گیری
sampling
نمونه گیری
nitrification
ازت گیری
number dialling
شماره گیری
module
اندازه گیری
paralytic disability
زمین گیری
piscatology
فن ماهی گیری
removal of slag
شلاکه گیری
recruitment
توان گیری
samplery
نمونه گیری
river capture
رود گیری
renouncement
کناره گیری
retired ness
کناره گیری
nitrification
نیتروژن گیری
introsusception
در خود گیری
bailment
امانت گیری
garth
سد یا بندماهی گیری
metering
اندازه گیری
gaging
اندازه گیری
blank experiment
ازمایش مچ گیری
follow up
پی گیری کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com