Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 122 (7 milliseconds)
English
Persian
pseudoscope
شیشهای که کاو را کوژکوژراکاو نماید
Other Matches
clearing house
شرکتی که چکها را نقد می نماید
clearing houses
شرکتی که چکها را نقد می نماید
grandiosely
بطورغلنبه چنانکه بزرگ نماید
there is nothing like leather
هر کسیرا عقل خودبکمال نماید
incongruously
بی ی نکه با هم جور باشدیاتطبیق نماید
causatively
چنانکه دلالت برسبب نماید
prepossessingly
چنانکه جلب توجه نماید
persuasively
چنانکه متقاعد سازدیا واداربکاری نماید
an inceptive
فعلی که دلالت بر اغاز کاری نماید
an inceptive verb
فعلی که دلالت بر اغاز کاری نماید
adequately
باندازه کافی چنانکه تکافو نماید
to the echo
چنان بلند که تولید انعکاس صدا می نماید
This company guarantees prompt delivery of goods.
این شرکت تحویل فوری کالاراتضمین می نماید
dut of court
ممنوع از اینکه دادگاه بافهارارتش رسیدگی می نماید
to eat humble pie
پوزش خواستن چنانکه انسانرا پست نماید
glassy
شیشهای
vitreous
شیشهای
glazing
شیشهای
hyaloid
شیشهای
amorphous
شیشهای
vitriform
شیشهای
vitric
شیشهای
galssy
شیشهای
glass rule
خط کش شیشهای
keyth rope system
شبکه زیرزمینی که زهکشهاخط بزرگترین شیب را قطع نماید
line of sight
خطی که قرنیه چشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
consulage
هزینهای که کنسول گری جهت تایید صورتحساب دریافت می نماید
nomothetes
کسیکه گماشته میشد تا درقانون تجدیدنظر نماید قانون گذار
semivitrified
نیمه شیشهای
vitreus state
حالت شیشهای
marble
گلوله شیشهای
glassy state
حالت شیشهای
glassiness
خاصیت شیشهای
glass vessels
فروف شیشهای
glass tube
لوله شیشهای
glass jaw
ارواره شیشهای
glass eye
چشم شیشهای
glass electrode
الکترود شیشهای
glass bulb
حباب شیشهای
galss transition
تبدیل شیشهای
gamma transition
تبدیل شیشهای
glassy transition
تبدیل شیشهای
louvred
دریاپنجرهچوبی-شیشهای
glazing coat
روکش شیشهای
vitreosity
خاصیت شیشهای
glass rod
میله شیشهای
semivitrified
نیم شیشهای
shellac
لاک شیشهای
solar house
گلخانه شیشهای
glass
الت شیشهای
the vitreoud humour
ابگونه شیشهای
hyaloid membrane
شامهء شیشهای
slow worm
مار شیشهای
marbles
گلوله شیشهای
blindworm
مار شیشهای
bit
تیغه یا ابزار سوراخ کاری که در داخل گیره یا ماشین گردش می نماید
bits
تیغه یا ابزار سوراخ کاری که در داخل گیره یا ماشین گردش می نماید
leadsman
کسی که گلوله سربی بدریا می اندازد تا عمق انرا تعیین نماید
glass transition temperature
دمای تبدیل شیشهای
gamma transition temperature
دمای تبدیل شیشهای
t.g
دمای تبدیل شیشهای
glass type tube
لامپ الکترونی شیشهای
hyalitis
اماس رطوبت شیشهای
vitreous enamel coating
روکش لعاب شیشهای
glasy trainsition temperature
دمای تبدیل شیشهای
vitrify
شیشهای کردن یا شدن زینترن
glass separator
میان گیر شیشهای باتری
intravitreous
واقع در درون رطوبت شیشهای
salvers
سینی پایه دار شیشهای
salver
سینی پایه دار شیشهای
free carrier
یکی از قرارداد-های اینکوترمزکه در ان فروشنده کالا را به اولین حمل کننده تحویل می نماید
appropriation
در CLتقاضانامه ایست که بستانکاربرای بدهکار می فرستد ودرخواست پرداخت قسمتی ازطلب خود را می نماید
fogging
مات کردن سطوح شیشهای یاعدسیها
eye glass
شیشهای که برای کمک بینایی بکارمیبرند
Big Brother
دولت یا هر سازمانی که در امور خصوصی و داخلی مردم دخالت و جاسوسی کند و آنها را سختمهار نماید
vitrescence
امادگی برای تبدیل به شیشه خاصیت شیشهای
belljar
نوعی فرف شیشهای مثل کاسه زنگ
gurantee period
مدت زمانیکه قبل از تحویل نهائی پیمانکار ساختمانی موفف است خسارات ساختمان رارفع نماید
meniscus
شیشهای که از یکسو گوژ وازسوی دیگر کاو باشد
cullet
خرده شیشهای که برای خمیرشیشه گری بکار می رود
vitrescent
اماده برای تبدیل به شیشه دارای خاصیت شیشهای
liquid crystal displays
صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
liquid crystal display
صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
center of gyration
نقطهای در یک جسم صلب که اگر همه جرم در ان متمرکزشود ممان اینرسی حول همان محور تغییر نماید
kelly
قطعهای از لوله حفاری که باعث میشود علاوه برحرکت دورانی مته در جهت عمود نیز حرکت نماید
astrodome
گنبد شیشهای که خلبان میتواند از وراء ان اسمان رامشاهده کند
LCD
Display Crystal Liquid صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
glass wool
تودهای ازرشتههای شیشهای که بعنوان عایق گرما یا درتصفیه هوا بکار میر ود
fiscal drag
اثر کند کنندگی مالی هنگامیکه سیاست مالی نتواندرشد اقتصادی را حفظ نماید .
line of vision
خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
endorser
پشت نویس فردی که پشت سندی راامضاء می نماید
damage feasant
درCL حالتی را گویند که رمه یاگله کسی وارد ملک دیگری شده از طریق چریدن یاشکستن اشجار ایجاد خسارت نماید
dying declarations
در CLافهاراتی را گویند که شخص مشرف به موت پس ازاطمینان از قریب الوقوع بودن مرگ خود که مالا" به راستگویی وادارش میکند بیان نماید
fiber
رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
fibres
رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
fibre
رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
bar automatic
میله فولادی که به موازات ریل راه اهن کشیده میشودو وقتی که چرخ قطاری روی ان قرار می گیرد نقاط توقف و موقعیت را مشخص می نماید
exerciser
وسیلهای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسائل دستی برنامه ها واتصالات سخت افزاری راایجاد نموده و اصلاح نماید
aerating agent
مادهای که به بتن اضافه میشود تا توزیع حبابهای هوا را در بتن یکنواخت نماید و اثر ان ازدیادمقاومت در مقابل یخبندانهای سخت میباشد
methought
چنین بنظرم میرسد چنین می نماید
fibre optics
لایههای مناسب شیشهای یا پلاستیکی محافظت شده برای ارسال سیگنالهای نوری که داده سریع منتقل می کنند
endless repeat
[به هر نوع طرح بندی که کل متن فرش را تا ناحیه حاشیه پر نماید، اطلاق می شود. مثل طرح بته جقه، ماهی درهم، هراتی و غیره.]
capstan
میله نوار گردان یا واحد پشتیبانی نوار که باعث میشود نوار به نوک خواندن / نوشتن یا گرداننده منتقل نماید
bubble turn and slip
الات دقیق اصلی پروازی که شتاب جانبی را با جابجایی حبابی داخل لوله شیشهای خمیده پر از مایعی نشان میدهد
accelerators
ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن رادر مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصدیکی از معمولترین این مواداست
accelerator
ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن را در مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصد یکی از معمولترین این مواد است
vitrifying
تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
glare
صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
glares
صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
glared
صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
compensation trading
معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
helical wave guide
لوله فلزی که از فیبرهای نازک شیشهای و سیم هائی که توانایی انتقال هزاران پیام در خطوط مخابراتی رادارند تشکیل شده است
devitrify
از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
glass
عینک دار کردن شیشهای کردن
hook
کد ماشینی که در یک ماژول یاپیمانه از سیستم عامل جای داده میشود تا کنترل را به روالی که وفیفهای اضافی انجام میدهد انتقال داده ودر محلی متفاوت از ماژول اصلی ذخیره نماید
hooks
کد ماشینی که در یک ماژول یاپیمانه از سیستم عامل جای داده میشود تا کنترل را به روالی که وفیفهای اضافی انجام میدهد انتقال داده ودر محلی متفاوت از ماژول اصلی ذخیره نماید
fibre optics
لایه شیشهای یا پلاستیکی نازک که قادر به ارسال سیگنالهای نوری است . سیگنال نوری یا لیزری برای نمایش داده ارسالی تقسیم میشود
scanner
وسیلهای با صفحه مسط ح شیشهای که روی آن شکل یا عکس یا متن قرار دارد. نوک اسکن پایین شیشه حرکت میکند وتصویر را به داده که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanners
وسیلهای با صفحه مسط ح شیشهای که روی آن شکل یا عکس یا متن قرار دارد. نوک اسکن پایین شیشه حرکت میکند وتصویر را به داده که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
gas discharge display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com