English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
English Persian
glass شیشه الات
glassware شیشه الات
Search result with all words
glasswork شیشه الات بلور الات
Other Matches
compensation trading معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
operating slide دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
ink bottle شیشه مرکب شیشه جوهر
plate glass شیشه سنگ شیشه تختهای
glassman تاجر شیشه شیشه ساز
flatbed وسیلهای با شیشه مسط ح که کار هنری روی آن قرار می گیرد نوک اسکن زیر شیشه حرکت میکند و تصویر را به فایل گرافیکی تبدیل میکند
vitrify بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
glass wool پشم یا براده شیشه پشم شیشه
breech block carrier الات متحرک
optical الات بصری
glassware بلور الات
instrument الات دقیق
obturator الات جازم
brass ware برنج الات
agricultural implements الات کشاورزی
gears الات جامه
geared الات جامه
irowork اهن الات
surgical instruments الات جراحی
gear الات جامه
ironware فلز الات
ironware اهن الات
instruments الات دقیق
tinware حلبی الات
iron mongery اهن الات
hardware اهن الات
precision tools الات دقیق
passementerie زینت الات
machinery ماشین الات
enginery ماشین الات
silverware نقره الات
hard ware فلز الات
machinary ماشین الات
genital organs الات تناسلی
cast iron ware الات چدنی
plant ماشین الات کارخانه
plants ماشین الات کارخانه
hardware اهن الات ابزارالات
lighting equipments الات و ادوات روشنایی
percussion instrument الات موسیقی ضربی
optical instruments الات وابسته به بینایی
scrapping ماشین الات اوراق
scraps ماشین الات اوراق
scrapped ماشین الات اوراق
scrap ماشین الات اوراق
instrument الات اندازه گیری
obturator spindle دوکی الات جازم
woodwork چوب الات نجاری
trinkums زیور الات بدلی
machinery designer طراح ماشین الات
mechanician مکانیک ماشین الات
light machinery ماشین الات سبک
surveying instrument الات نقشه برداری
heavy machinery ماشین الات سنگین
wind instrument الات موسیقی بادی
heavy goods ماشین الات سنگین
iron monger اهن الات فروش
building machinery ماشین الات ساختمانی
cutler فروشنده الات برنده
calibration تنظیم الات دقیق
carpenter's machines ماشین الات درودگری
trinketry جواهر الات بدلی
wind instruments الات موسیقی بادی
hardwareman اهن الات فروش
mechanics علم ماشین الات
ironmonger فروشنده اهن الات
ironmongers فروشنده اهن الات
operator of heavy machinery اپراتور ماشین الات سنگین
operator of light machinery اپراتور ماشین الات سبک
obturator الات مانع خروج گاز
war implements ساز و برگ یا الات جنگ
trade fixtures الات صنعتی نصب شده
midi میانجی رقمی الات موسیقی
musical instrument digital interface میانجی رقمی الات موسیقی
grader یکی از ماشین الات راه سازی
deferred maintenance قصور و تاخیر در تعمیرماشین الات و غیره
economic life مدت بهره برداری از ماشین الات
equipment تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
pailette زینت الات بدلی مانندمنجوق وغیره
reed pipe لوله یا نای الات موسیقی بادی
reed stop کلید یا جا انگلشتی الات موسیقی بادی
automation خودکار شدن ماشین الات اتوماسیون
interactive الات و یا سرویسی مثل تلفن زدن
hygrometer الات وادوات سنجش رطوبت هوا
tiepin سنجاق مدال وزینت الات زنانه
fixed assets درائیهای ثابت مانند ساختمان و ماشین الات
pailett زینت الات بدلی مانند منجوق وغیره
paleolith الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
sights الات نشانه روی شکاف درجه تفنگ
sight الات نشانه روی شکاف درجه تفنگ
microphonics انعکاس صدای کار کردن ماشین الات در میکروفن
acm Computing Asssociationfor انجمن ماشین الات کامپیوتری achinery
recoil operated مسلح شونده به وسیله عقب نشینی الات متحرک
FAQ الات عمومی و پاسخ آنها درباره یک موضوع مربوطه استphantom
pilot model مدل یا قالب نمونه اولیه وسایل و ماشین الات یاقطعات
tuning pipe نای مخصوص کوک ومیزان کردن بعضی الات موسیقی
capture کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
captures کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
capturing کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
artificial horizon یکی از الات اصلی کابین خلبان که وضعیت هواپیما را نسبت به افق نشان میدهد
yellow arc محدودهای از طیف نمایش الات دقیق که به عنوان احتیاط و بالاتراز حد نرمال نصب شود
crates صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
crate صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
hallmarks عیاری که از طرف زرگر یا دولت روی الات سیمین وزرین گذاشته میشود انگ
hallmark عیاری که از طرف زرگر یا دولت روی الات سیمین وزرین گذاشته میشود انگ
glass cutter شیشه بر
panes شیشه
bottle شیشه
bottles شیشه
glazier شیشه بر
glazier شیشه گر
pane شیشه
glass شیشه
water glass اب شیشه
glass blower شیشه گر
glassblower شیشه گر
plates شیشه
plate شیشه
cybernation کاربرد کامپیوترهای تزویج شده با ماشین الات خودکاربه منظور کنترل و انجام عملیات پیچیده
biotechnology ان قسمت از مباحث فنی که مربوط به اعمال قواعد زیست شناسی درانسان وماشین الات است
case-bottle شیشه چارپر
hard glass شیشه سخت
glaziery شیشه بری
windowpane شیشه پنجره
granulated glass شیشه اج دار
glassman شیشه فروشی
glass wool پشم شیشه
glass ware فروف شیشه
glass rebate دوراهه شیشه
glass frit شیشه متخلخل
glass fibers الیاف شیشه
sandiver خلط شیشه
glassmaker شیشه ساز
glassworker شیشه ساز
glasswork شیشه سازی
glasswool پشم شیشه
glass dust خرده شیشه
water glass شیشه مایع
ornamental glass شیشه تزئینی
obsidian شیشه معدنی
security glass شیشه ایمنی
obscured glass شیشه مات
obscured glass شیشه تار
security glass شیشه نشکن
muscovy glass شیشه معدنی
mirror glass شیشه اینه
sheet glass شیشه جام
sheet glass شیشه ورقی
scent bottle شیشه عطری
sandiver ریم شیشه
opaque glass شیشه کدر
opalline شیشه مات
opaline شیشه مات
quartzite brick سنگ شیشه
rough cast glass شیشه خام
safety glass شیشه ایمنی
safety glass شیشه بی خطراتومبیل
safety glass شیشه نشکن
safety glass شیشه اطمینان
sheetglass ورق شیشه
sheetglass شیشه ورق
lead glass شیشه سربی
tempered glass شیشه ابداده
vial شیشه نمونه
vitrification شیشه سازی
vitrification تبدیل به شیشه
vitriform شیشه مانند
watch glass شیشه ساعت
watch glss شیشه ساعت
water glass شیشه محلول
lead work شیشه اندازی
stock bottle شیشه ذخیره
sight glass شیشه مرئی
silicate of soda شیشه مایع
sodium metasilicate شیشه مایع
sodium silicate شیشه مایع
soluble glass شیشه مایع
spun glass شیشه ریسیده
liquid glass شیشه مایع
lime glass شیشه اهکی
stined glass شیشه رنگی
hyaline شیشه مانند
pane جام شیشه
fibreglass شیشه لیفی
Pyrex شیشه پیرکس
glassy شیشه مانند
brushes شیشه شور
brush شیشه شور
cast glass شیشه ریخته گی
colored glass شیشه رنگی
glazing شیشه کاری
crown glass شیشه گردیاچرخی
fibreglass پشم شیشه
glassware فروف شیشه
optic شیشه عینک
glazing شیشه بری
panes قاب شیشه
pane قاب شیشه
plate glass شیشه لوحی
glasshouses شیشه گرخانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com