English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
ornamental glass شیشه تزئینی
Other Matches
annulet [نوار تزئینی یا ابزار مغزی دور تا دور ستون تزئینی]
gadroon اشکال تزئینی محدب حاشیه بشقاب و فروف قدیمی اشکال تزئینی محدب حاشیه یقه
plate glass شیشه سنگ شیشه تختهای
glassman تاجر شیشه شیشه ساز
ink bottle شیشه مرکب شیشه جوهر
flatbed وسیلهای با شیشه مسط ح که کار هنری روی آن قرار می گیرد نوک اسکن زیر شیشه حرکت میکند و تصویر را به فایل گرافیکی تبدیل میکند
complements تزئینی
complementing تزئینی
complemented تزئینی
complement تزئینی
vitrify بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
parget تزئینی کردن
colonnette ستون تزئینی
eye-catcher سازه تزئینی
cushion-course [حاشیه تزئینی نازبالش]
banderol [نوار تزئینی مجسمه]
banderole [نوار تزئینی مجسمه]
herring-bone [نقش تزئینی جناغی]
escallop لبه تزئینی به لباس
ornamental wheel ring رینگ چرخ تزئینی
oxyopia تزئینی بحد افراط
splat میله تزئینی پشت صندلی
baluster-shaft [ستون تزئینی کوتاه و باریک]
antepagmentum حاشیه های تزئینی درگاه
antepagment حاشیه های تزئینی درگاه
grapevine [تزئینی به شکل درخت انگور] [معماری]
ball-flower [ابزار تزئینی به سبک گوتیک ثانوی]
chimney-mantle [قسمت افقی پیش بخاری تزئینی]
angle-shaft [ستون تزئینی در گوشه خارجی ساختمان]
architrave-cornice [پیشانی ستون بدون حاشیه ی تزئینی]
antefix [حاشیه تزئینی کتیبه ها در مقبره های کلاسیک]
antefixum [حاشیه تزئینی کتیبه ها در مقبره های کلاسیک]
fish-bladder [تزئینی شبیه کیسه ماهی باد شده]
Art Deco هنر دکو [سبک تزئینی آمریکایی اروپائی]
conditivum [مقبره رمی ها همراه با تابوت های تزئینی]
conditorium [مقبره رمی ها همراه با تابوت های تزئینی]
scallops گوش ماهی دوختن لبه تزئینی بلباس پختن
console کنسول [نوعی ستون نگهدارنده تزئینی یا پیش گردی]
diaper [نقش های تزئینی روی سطح صاف و مسطح]
hanging [فرش کردن، کاغذ دیواری یا هر تزئینی برای اتاق]
scallop گوش ماهی دوختن لبه تزئینی بلباس پختن
centerpiece [عناصر تزئینی اصلی درگاه های پیچ و تاب دار]
glass wool پشم یا براده شیشه پشم شیشه
altar-piece پرده نقاشی [یا تندیس تزئینی در قسمت بالا و عقب محراب کلیسا]
chambranle [قاب تزئینی دور دریچه هایی مانند درها، شومینه و غیره]
Dizlyk [نوعی قالیچه تزئینی کوچک که برای تزئین به زانوی شتر می بندند.]
inlaid work [نقش تزئینی فقط با استفاده از یک نوع مواد در بریدگی، تورفتگی یا فرورفتگی دیوار]
apolline [نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
gold lace [braids] گلابتون [نخ های تزئینی از طلا یا نقره برای جلوه های ویژه در زمینه قالیچه]
staked ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stakes ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stake ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
mafrash مفرش [واژه عربی به معنی خوابگاه و یا کیسه خواب می باشد و حالت تزئینی داشته، اطراف تشک خواب و یا جای استراحت را می پوشاند.]
water glass اب شیشه
glazier شیشه گر
plate شیشه
glass blower شیشه گر
plates شیشه
bottle شیشه
bottles شیشه
glass cutter شیشه بر
glass شیشه
glazier شیشه بر
glassblower شیشه گر
pane شیشه
panes شیشه
glass frit شیشه متخلخل
glass fibers الیاف شیشه
glass dust خرده شیشه
glass blowing شیشه گری
sheet glass شیشه ورقی
foamglass شیشه اسفنجی
obscured glass شیشه تار
sheet glass شیشه جام
glass rebate دوراهه شیشه
glass ware فروف شیشه
frosted glass شیشه مات
sodium metasilicate شیشه مایع
silicate of soda شیشه مایع
frosted glass شیشه کدر
obscured glass شیشه مات
focusing screen شیشه مات
opaline شیشه مات
foamglass شیشه کفی
sight glass شیشه مرئی
obsidian شیشه معدنی
sheetglass شیشه ورق
glass cloth شیشه پاک کن
sheetglass ورق شیشه
opalline شیشه مات
glass wool پشم شیشه
opaque glass شیشه کدر
sandiver ریم شیشه
rough cast glass شیشه خام
lead work شیشه اندازی
sandiver خلط شیشه
lead glass شیشه سربی
glaziery شیشه بری
safety glass شیشه اطمینان
granulated glass شیشه اج دار
safety glass شیشه نشکن
safety glass شیشه بی خطراتومبیل
safety glass شیشه ایمنی
hard glass شیشه سخت
quartzite brick سنگ شیشه
scent bottle شیشه عطری
muscovy glass شیشه معدنی
mirror glass شیشه اینه
glassmaker شیشه ساز
liquid glass شیشه مایع
glassman شیشه فروشی
lime glass شیشه اهکی
security glass شیشه نشکن
glasswool پشم شیشه
glasswork شیشه سازی
security glass شیشه ایمنی
glassworker شیشه ساز
hyaline شیشه مانند
glass شیشه گرفتن
glaze لعاب شیشه
glaze شیشه انداختن
glazes لعاب شیشه
glazes شیشه انداختن
brush شیشه شور
brushes شیشه شور
windowpane شیشه پنجره
fibreglass شیشه لیفی
fibreglass پشم شیشه
glassware فروف شیشه
glass شیشه الات
glassware شیشه الات
pane قاب شیشه
pane جام شیشه
panes قاب شیشه
panes جام شیشه
case-bottle شیشه چارپر
Pyrex شیشه پیرکس
fiberglass پشم شیشه
optic شیشه عینک
glasshouse شیشه گرخانه
sodium silicate شیشه مایع
vitrification شیشه سازی
bottle brush شیشه پاک کن
case bottle شیشه چارپهلو
vial شیشه نمونه
cast glass شیشه ریخته گی
colored glass شیشه رنگی
tempered glass شیشه ابداده
crown glass شیشه گردیاچرخی
stock bottle شیشه ذخیره
stined glass شیشه رنگی
spun glass شیشه ریسیده
soluble glass شیشه مایع
vitrification تبدیل به شیشه
vitriform شیشه مانند
glassy شیشه مانند
water glass شیشه مایع
water glass شیشه محلول
glazing شیشه کاری
glazing شیشه بری
watch glss شیشه ساعت
plate glass شیشه لوحی
anti dazzle screen شیشه ضد نور
anti dazzle screen شیشه نورگیر
glasshouses شیشه گرخانه
watch glass شیشه ساعت
spun glass شیشه تاب خورده
wind screen شیشه جلوی اتومبیل
fiberglass sheet ورقه پشم شیشه
pontee میله شیشه گری
pseudoscope شیشه قلب نما
vitrifiable قابل تبدیل به شیشه
vitreous rock سنگ شیشه نما
rolled glass شیشه نورد خورده
pyrophotograph عکس روی شیشه
vial شیشه کوچک دارو
to f. glass شیشه گری کردن
puttier بتونه کار شیشه
punty میله شیشه گری
vitreous زجاجی شبیه شیشه
jarred شیشه دهن گشاد
fiberglass شیشه رشته مانند
fibreglass sheet ورق پشم شیشه
fibreglass sheet ورق شیشه لیفی
phials شیشه یا بطری کوچک
flinders خرده شیشه وامثال ان
phial شیشه یا بطری کوچک
galssy شیشه مانند زجاجی
glass cloth کهنه شیشه پاک کن
glass cutter الماس شیشه بری
stained glass شیشه بندی منقوش
glass membrance electrode الکترود شیشه غشایی
diamond cutting tool الماس شیشه بری
jars شیشه دهن گشاد
quarries شیشه الماسی چهارگوش
splinters تراشه خرده شیشه
splintering تراشه خرده شیشه
splintered تراشه خرده شیشه
blow pipe نتیجه ه شیشه گری
blowtube نیچه شیشه گری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com