English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
poster color شیشه محتوی ابرنگ وخمیررنگ
Other Matches
aquarelle ابرنگ
watercolor ابرنگ
water coiour ابرنگ
water colour ابرنگ
watercolor نقاشی ابرنگ
wash drawing ابرنگ سیاه
glassman تاجر شیشه شیشه ساز
plate glass شیشه سنگ شیشه تختهای
ink bottle شیشه مرکب شیشه جوهر
flatbed وسیلهای با شیشه مسط ح که کار هنری روی آن قرار می گیرد نوک اسکن زیر شیشه حرکت میکند و تصویر را به فایل گرافیکی تبدیل میکند
vitrify بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
fillers محتوی
filler محتوی
contenting محتوی
containers محتوی
container محتوی
content محتوی
contents محتوی
criteria محتوی
hydrous محتوی اب
contain محتوی بودن
contained محتوی بودن
contains محتوی بودن
bottle محتوی یک بطری
bottles محتوی یک بطری
sanguinolent محتوی خون
gas content محتوی گاز
platinous محتوی پلاتین
aluminous محتوی الومینیوم
copper bearing محتوی مس حاوی مس
saccharine قندی محتوی قند
pouncet box قوطی محتوی گردخوشبو
contenting خرسند کردن محتوی
content خرسند کردن محتوی
glass wool پشم یا براده شیشه پشم شیشه
tea bag پاکت محتوی چای فوری
music box جعبه محتوی ساز کوکی
quartzite سنگ شنی محتوی کوارتز
content addressed نشامی یافته از روی محتوی
pall تابوت محتوی مرده حائل
palled تابوت محتوی مرده حائل
binary alloy الیاژ محتوی دوفلز بنیانی
content addressable نشانی پذیر از روی محتوی
compressed gas cylinder سیلندر محتوی گاز متراکم
camera magazine جعبه محتوی فیلم عکاسی
bottled gas بشگه یااستوانه محتوی گازفشرده
tea bags پاکت محتوی چای فوری
palls تابوت محتوی مرده حائل
clearest تغییر محتوی یک خانه حافظه
docket فهرست محتوی بسته ارسالی
clear تغییر محتوی یک خانه حافظه
clearer تغییر محتوی یک خانه حافظه
docketed فهرست محتوی بسته ارسالی
palling تابوت محتوی مرده حائل
clears تغییر محتوی یک خانه حافظه
docketing فهرست محتوی بسته ارسالی
dockets فهرست محتوی بسته ارسالی
megasporangium هاگدان بزرگ محتوی هاگ ماده
seabag کیف پارچه یی محتوی لباس ملوانان
scandal sheet نشریه محتوی شایعات افتضاح امیز
swizzle انواع مشروبات الکلی محتوی یخ وشکر
sausages روده محتوی گوشت چرخ شده
sketchbook کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
sketchbooks کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
urn گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
urns گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
sausage روده محتوی گوشت چرخ شده
time capsule محفظه محتوی اثار تاریخی وفرهنگی
myoglobin پروتئینی محتوی اهن قرمزدر عضله
rogatory letters نامه محتوی تفویض نیابت قضایی
epos مجموعه اشعار محتوی افسانههای ملی
hematoma توموریاغده محتوی خون خارج شده از رگها
dumplings نوعی پودینگ که محتوی میوه پخته است
dumpling نوعی پودینگ که محتوی میوه پخته است
enchilada کیک ذرت محتوی گوشت وگوجه فرهنگی وادویه
doorplate پلاک محتوی نام شخص که روی درنصب میشود
puddings دسر محتوی ارد برنج وتخم مرغ شبیه فرنی
Molotov cocktails بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
pudding دسر محتوی ارد برنج وتخم مرغ شبیه فرنی
Molotov cocktail بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
compressed air tunnel تونل باد مدار بستهای محتوی گاز یا هوای تحت فشار
child یک رکورد داده که تنها با توجه به محتوی رکوردهای موجوددیگر میتواند ایجاد شود
cases جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
case جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
plate شیشه
glazier شیشه بر
plates شیشه
glass cutter شیشه بر
bottle شیشه
glass blower شیشه گر
glassblower شیشه گر
glazier شیشه گر
panes شیشه
glass شیشه
water glass اب شیشه
bottles شیشه
pane شیشه
offertory سینی محتوی پول یا پول جمع اوری شده از حضار در کلیسا
contain در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contained در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contains در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
rough cast glass شیشه خام
safety glass شیشه ایمنی
crown glass شیشه گردیاچرخی
colored glass شیشه رنگی
quartzite brick سنگ شیشه
focusing screen شیشه مات
foamglass شیشه اسفنجی
frosted glass شیشه مات
fiberglass پشم شیشه
vitrification تبدیل به شیشه
frosted glass شیشه کدر
glass blowing شیشه گری
glass cloth شیشه پاک کن
ornamental glass شیشه تزئینی
obscured glass شیشه مات
glaziery شیشه بری
liquid glass شیشه مایع
obscured glass شیشه تار
granulated glass شیشه اج دار
hard glass شیشه سخت
hyaline شیشه مانند
muscovy glass شیشه معدنی
mirror glass شیشه اینه
lead glass شیشه سربی
lead work شیشه اندازی
glassworker شیشه ساز
obsidian شیشه معدنی
glasswork شیشه سازی
glassman شیشه فروشی
opaque glass شیشه کدر
glass dust خرده شیشه
glass fibers الیاف شیشه
glass frit شیشه متخلخل
opalline شیشه مات
opaline شیشه مات
glass rebate دوراهه شیشه
glass ware فروف شیشه
glass wool پشم شیشه
glassmaker شیشه ساز
glasswool پشم شیشه
lime glass شیشه اهکی
water glass شیشه محلول
spun glass شیشه ریسیده
soluble glass شیشه مایع
sodium silicate شیشه مایع
water glass شیشه مایع
sodium metasilicate شیشه مایع
pane جام شیشه
pane قاب شیشه
brush شیشه شور
brushes شیشه شور
windowpane شیشه پنجره
silicate of soda شیشه مایع
sight glass شیشه مرئی
sheetglass شیشه ورق
fibreglass شیشه لیفی
fibreglass پشم شیشه
glassware شیشه الات
glassware فروف شیشه
stined glass شیشه رنگی
glazes شیشه انداختن
Pyrex شیشه پیرکس
watch glss شیشه ساعت
watch glass شیشه ساعت
panes جام شیشه
vitriform شیشه مانند
vitrification شیشه سازی
vial شیشه نمونه
panes قاب شیشه
tempered glass شیشه ابداده
stock bottle شیشه ذخیره
glass شیشه گرفتن
glaze لعاب شیشه
glaze شیشه انداختن
glazes لعاب شیشه
optic شیشه عینک
sheet glass شیشه جام
anti dazzle screen شیشه نورگیر
case bottle شیشه چارپهلو
bottle brush شیشه پاک کن
sandiver خلط شیشه
anti dazzle screen شیشه ضد نور
security glass شیشه ایمنی
glass شیشه الات
scent bottle شیشه عطری
sandiver ریم شیشه
glasshouse شیشه گرخانه
safety glass شیشه بی خطراتومبیل
case-bottle شیشه چارپر
security glass شیشه نشکن
foamglass شیشه کفی
glazing شیشه کاری
glazing شیشه بری
sheet glass شیشه ورقی
glassy شیشه مانند
plate glass شیشه لوحی
glasshouses شیشه گرخانه
safety glass شیشه نشکن
cast glass شیشه ریخته گی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com