English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 72 (6 milliseconds)
English Persian
helicon شیپوربرنجی مارپیچی
Other Matches
barred spiral galaxy کهکشان مارپیچی مسدود کهکشان مارپیچی میله دار
pinwheel مارپیچی
toroid مارپیچی
sinuous مارپیچی
anfractuous مارپیچی
chochleate مارپیچی
gyroidal مارپیچی
helical مارپیچی
spirals مارپیچی
spiralling مارپیچی
spiraling مارپیچی
annular مارپیچی
spiraled مارپیچی
spiralled مارپیچی
spiral مارپیچی
zigzagging حرکت مارپیچی
spiral galaxy کهکشان مارپیچی
spiral drill مته مارپیچی
snaked مارپیچی بودن
barley-sugar ستون مارپیچی
snake مارپیچی بودن
helical scanning مراقبت مارپیچی
snake dance رقص مارپیچی
snaking columns ستونهای مارپیچی
spindle stairs پلکان مارپیچی
labyrinth پلکان مارپیچی
spiral agitator همزن مارپیچی
helical structure ساختار مارپیچی
helical spring فنر مارپیچی
spiral arms بازوهای مارپیچی
snakes مارپیچی بودن
zigzagged حرکت مارپیچی
worm gear دنده مارپیچی
spiral beater همزن مارپیچی
zigzags حرکت مارپیچی
vortiginous پیچاپیچ مارپیچی
drills مته مارپیچی
drilled مته مارپیچی
drill مته مارپیچی
labyrinths پلکان مارپیچی
zigzag حرکت مارپیچی
rivulose دارای خطوط مارپیچی
spindle stairs راه پله مارپیچی
toroid سطح ایجادشده از خط مارپیچی
weaving حرکت مارپیچی ناو
wreaths نرده پلکان مارپیچی
coil spring فنر مارپیچی شکل
wreath نرده پلکان مارپیچی
winding مارپیچی رود پیچ
helical حلزونی شکل مارپیچی
helicoidal motion حرکت پیچی یا مارپیچی
acyclic غیر قابل چرخش مارپیچی
snakes دارای حرکت مارپیچی بودن
whorls مارپیچی حلقه یا پیچ خوردن
whorl مارپیچی حلقه یا پیچ خوردن
snake دارای حرکت مارپیچی بودن
helical scanning بازرسی وتجسس مارپیچی با رادار
double helical gear چرخ دندانه مارپیچی دوبل
snaked دارای حرکت مارپیچی بودن
spiral scanning مراقبت و تجسس منطقه به طور مارپیچی
the smoke culs درد بصورت مارپیچی بالا می رود
hyperbolic navigation ناوبری مارپیچی با استفاده ازبی سیم
hob فرز چرخ دنده مارپیچی سمبه پرسکاری
hobs فرز چرخ دنده مارپیچی سمبه پرسکاری
automatic hobbing machine ماشین فرز چرخ دنده مارپیچی خودکار
newels تیری که محور اصلی پلکان مارپیچی را تشکیل میدهد
newel تیری که محور اصلی پلکان مارپیچی را تشکیل میدهد
castle style [نوعی معماری قرن هجدهم میلادی با کنگره و مزغل و پله های مارپیچی]
snake mode روش تعقیب مارپیچی درپدافند هوایی روش پروازمارپیچی هواپیما
nautilus حلزونهای گرمسیری مارپیچی جنوب اقیانوس ساکن و اقیانوس هند
twist drill پارچه راه راه مارپیچی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com