Dictiornary-Farsi | صاحب چندین مقام | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
pooh bah	صاحب چندین مقام


Other Matches

in power	صاحب مقام
man of place	صاحب مقام
office-holders	صاحب مقام
office-holder	صاحب مقام
in the saddle	یراق صاحب مقام
power struggle	مبارزه برای صاحب مقام شدن
jointer	صاحب شیره کش خانه صاحب مشروب فروشی
campus environment	محل بزرگی که چندین اتصال کاربر با چندین شبکه دارد مثل دانشگاه یا بیمارستان
communication	پردازندهای که شامل چندین تابع handshaking وتشخیص خطا برای چندین اتصال بین وسایل است
multivalent	دارای چندین قدر چندین بنیانی
polygenetic	دارای چندین نیا یا چندین تخم
plate milling stand	مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
rollover	صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
embassage	مقام سفارت مقام ایلچی سفارت
master	صاحب
mastered	صاحب
masters	صاحب
lord	صاحب
padrone	صاحب
ownerless	بی صاحب
owners	صاحب
lords	صاحب
owner	صاحب
industrialist	صاحب صنعت
industrialists	صاحب صنعت
clear-sighted	صاحب نظر
printers	صاحب چاپخانه
landlady	زن صاحب ملک
manufaturer	صاحب کارخانه
inviolable	صاحب حرمت
concessioner	صاحب امتیاز
concessionary	صاحب امتیاز
concessionaire	صاحب امتیاز
building owner	صاحب کار
feudatory	صاحب تیول
free ball	توپ بی صاحب
grantee	صاحب امتیاز
man of place	صاحب منصب
restaurateurs	صاحب رستوران
liege	صاحب تیول
licence owner	صاحب امتیاز
lessor	صاحب ملک
landholder	صاحب ملک
land lady	زن صاحب ملک
shareholder	صاحب سهم
in the saddle	صاحب اختیار
shareholders	صاحب سهم
housemother	زن صاحب خانه
stockholder	صاحب سهم
stockholders	صاحب سهم
printer	صاحب چاپخانه
assayer	صاحب عیار
manufacturers	صاحب کارخانه
manufacturer	صاحب کارخانه
restaurateur	صاحب رستوران
resolute	صاحب عزم
beneficent	صاحب کرم
masters	ارباب صاحب
mastered	ارباب صاحب
landowners	صاحب ملک
master	ارباب صاحب
sovereign	صاحب سیادت
sovereigns	صاحب سیادت
landladies	زن صاحب ملک
licensee	صاحب جواز
licensees	صاحب جواز
laird	صاحب زمین
lairds	صاحب زمین
planters	صاحب مزرعه
planter	صاحب مزرعه
waif	مال بی صاحب
official	صاحب منصب
signatory	صاحب امضا
signatories	صاحب امضا
officers	صاحب منصب
officer	صاحب منصب
housemothers	زن صاحب خانه
landowner	صاحب ملک
innkeepers	صاحب مسافرخانه
innkeeper	صاحب مسافرخانه
stray	جانور بی صاحب
straying	جانور بی صاحب
strays	جانور بی صاحب
master of the time	صاحب الزمان
Distinguished . Titled.	صاحب عنوان
seignior	صاحب تیول
homeowners	صاحب خانه
restauranteur	صاحب رستوران
titled	صاحب لقب
benefactors	صاحب خیر
benefactor	صاحب خیر
shipowner	صاحب کشتی
sharecropper	صاحب نسق
employer	صاحب کار
homeowner	صاحب خانه
unowned	بی صاحب بیمالک
titlist	صاحب سندمالکیت
stock holder	صاحب سهم
shop keeper	صاحب دکان
slaveholder	صاحب برده
of consequence	صاحب شان
nursery man	صاحب قلمستان
notary public	صاحب محضر
no man's land	سرزمین بی صاحب
feudary	صاحب تیول
monopolist	صاحب انحصار
officiary	صاحب منصب
owner of a property	صاحب ملک
permit holder	صاحب جواز
employers	صاحب کار
peering	صاحب لقب اشرافی
proprietor	صاحب حق طبق کتاب
own	صاحب چیزی بودن
croupier	کمک صاحب بانک
owned	صاحب چیزی بودن
owning	صاحب چیزی بودن
yachtsman	صاحب کشتی تفریحی
yachtsmen	صاحب کشتی تفریحی
endowed	صاحب مال و مکنت
peered	صاحب لقب اشرافی
peer	صاحب لقب اشرافی
polygraph	صاحب تالیفات بسیار
licensees	صاحب جواز یا امتیاز
croupiers	کمک صاحب بانک
polygraphs	صاحب تالیفات بسیار
proprietors	صاحب حق طبق کتاب
to have something	صاحب چیزی بودن
owns	صاحب چیزی بودن
licensee	صاحب جواز یا امتیاز
newspaperman	صاحب وگرداننده روزنامه
newspapermen	صاحب وگرداننده روزنامه
estray	جانوراواره وبی صاحب
owner's risk	ریسک صاحب کالا
infeoff	صاحب ملک کردن
innholder	صاحب مهمانخانه یا مسافرخانه
at owner's risks	به هزینه صاحب مال
to have something at one's disposal	صاحب چیزی بودن
lord paramount	صاحب تیول عمده
to come into a property	مالی را صاحب شدن
title-holders	صاحب سند مالکیت
i own that house	من صاحب ان خانه هستم
boniface	صاحب مهمانخانه ورستوران
martyologist	صاحب تذکره شهدا
cotton spinner	صاحب کارخانه نخ ریسی
placeman	صاحب منصب اداری
holding company	شرکت صاحب سهم
prosecuting attorney	صاحب منصب پارکه
res nullius	مال بلا صاحب
chartered companies	شرکتهای صاحب الامتیاز
challenge round	مبارزه با صاحب عنوان
wharfinger	صاحب لنگرگاه یابارانداز
publicans	بیگانه صاحب میخانه
publican	بیگانه صاحب میخانه
office-holder	صاحب منصب دولت
signatories	صاحب امضاء امضایی
signatory	صاحب امضاء امضایی
housemother	زن صاحب پانسیون یا مهمانخانه
mansion house	خانه صاحب تیول
title-holder	صاحب سند مالکیت
office-holders	صاحب منصب دولت
staff	افسران صاحب منصبان
housemothers	زن صاحب پانسیون یا مهمانخانه
staffed	افسران صاحب منصبان
staffs	افسران صاحب منصبان
multiple	چندین
lot	چندین
Several persons ( people ).	چندین تن
ten	چندین
multipoint	با چندین خط وط
multifold	چندین
several	چندین
patentee	صاحب اختراع ثبت شده
nursery man	درخت کار صاحب تلمبار
gastrologist	صاحب سر رشته درپختن وخوردن
patentee	صاحب اختراع ثبت شدن
stockholder	صاحب موجودی ذخیره نگهدار
stockholders	صاحب موجودی ذخیره نگهدار
equites	سواره نظام صاحب امتیاز
batons	عصا یا چوپ صاحب منصبان
baton	عصا یا چوپ صاحب منصبان
old guard	صنوف صاحب اعتبار قدیم
manor houses	خانه ارباب یا صاحب تیول
manor house	خانه ارباب یا صاحب تیول
waif	بچه بی صاحب ادم دربدر
abandonee	صاحب اشیاء ترک شده
atentee	صاحب اختراع ثبت شده
barkeep	باده فروش صاحب میکده
barkeeper	باده فروش صاحب میکده
barton	حیاط رعیتی صاحب ملک
proprietorship	صاحب ملک یامغازه بودن
confidnetial relationship with client	حفظ اسرار صاحب کار
portreeve	صاحب منصبی که پایین ترازشهرداراست
play the ball	با دریبل صاحب توپ شدن
he is the owner of this house	او صاحب این خانه است
licensees	صاحب جواز دارنده پروانه
evangelists	صاحب انجیل مژده رسان
licensee	صاحب جواز دارنده پروانه
evangelist	صاحب انجیل مژده رسان
for reasons	به چندین دلیل
multivincular	چندین پیوندی