English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
reexport صادرات مجدد
Search result with all words
extreport trade صادرات مجدد کالاهای وارداتی
Other Matches
charge ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
charges ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
re endorsement پشت نویسی مجدد فهرنویسی مجدد
regenerating 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerate 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerates 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerated 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
exported صادرات
export صادرات
outgoings صادرات
out goings صادرات
exporting صادرات
export quotus سهمیه صادرات
export dependence وابستگی صادرات
import and export واردات و صادرات
net exports خالص صادرات
export charge هزینه صادرات
volume of export حجم صادرات
export incentive انگیزه صادرات
export promotion افزایش صادرات
export tax مالیات بر صادرات
export charge تعرفه صادرات
export promotion توسعه صادرات
export surplus مازاد صادرات
capital exports صادرات سرمایه
export licence پروانه صادرات
export documents اسناد صادرات
export tariff حقوق صادرات
export tariff تعرفه صادرات
export duty تعرفه صادرات
total exports جمع کل صادرات
export duty هزینه صادرات
export tariff هزینه صادرات
export duty حقوق صادرات
export charge حقوق صادرات
laissez-faire ازادی صادرات وواردات
reexport صادرات مجددکالای وارداتی
export import bank بانک صادرات واردات
passive trade balance فزونی واردات بر صادرات
invisible exports فرستاده هایا صادرات نامحسوس
export multiplier ضریب بهم فزاینده صادرات
export incentive تشویق دولت در جهت صادرات
trade deficit حالتیکه در ان صادرات یک کشور کمترازواردات ان باشد
balance of trade تفاوت رقم صادرات و واردات دوکشور با هم
trade gap تفاوت بین صادرات و واردات یک کشور
balance of trade تفاوت رقم واردات و صادرات کشور در زمان معین
favourble balance of trade تعادل مطلوب تجارتی موازنه مثبت بیشتر بودن صادرات یک کشور ازوارداتش
currency depreciation race تخفیف قیمت پول رایج کشور نسبت به پول سایرممالک که باعث افزایش صادرات میشود
mercantilism روش فکری اقتصادی مبنی بر اعتقاد به لزوم افزایش صادرات برواردات و حمایت دولت ازصنایع داخلی و بالاخره جمع اوری هر چه بیشتر طلا درمملکت
furthers مجدد
renewed مجدد
further مجدد
seconds مجدد
furthered مجدد
seconding مجدد
seconded مجدد
furthering مجدد
furthermore مجدد
further on مجدد
second مجدد
reflorescence مجدد
remanded بازداشت مجدد
reissuing چاپ مجدد
renascence زندگی مجدد
replenished پرکردن مجدد
reissued چاپ مجدد
reissue چاپ مجدد
reissues چاپ مجدد
reshipment حمل مجدد
resorption مکیدن مجدد
restart شروع مجدد
replenished تدارک مجدد
remotion حرکت مجدد
reporduce تولید مجدد
resale حراج مجدد
resupply اماد مجدد
remand بازداشت مجدد
remanding بازداشت مجدد
remands بازداشت مجدد
republication انتشار مجدد
renegotiation مذاکره مجدد
subdivision تقسیم مجدد
subdivisions تقسیم مجدد
replenish پرکردن مجدد
rerun اجرای مجدد
reoccur فهور مجدد
resurvey بررسی مجدد
resale فروس مجدد
replenish تدارک مجدد
replenishes پرکردن مجدد
replenishes تدارک مجدد
reallocation تخصیص مجدد
rededication اهدا مجدد
rededication تقدیم مجدد
redirection راهنمایی مجدد
reebtry ورود مجدد
reebtry دخول مجدد
reebtry تملک مجدد
reeducation تربیت مجدد
reenlistment سربازگیری مجدد
reentrance دخول مجدد
recrystallization تبلور مجدد
recoupment کسب مجدد
reactivation فعالیت مجدد
re establishment تاسیس مجدد
re claim تقاضای مجدد
re attachment توقیف مجدد
recaption توقیف مجدد
recompile کامپایل مجدد
reconversion گرایش مجدد
reconveyance اعاده مجدد
reconviction محکومیت مجدد
crossecheck مقابله مجدد
reapparition فهور مجدد
after shrinkage انقباض مجدد
recreations خلق مجدد
recreation خلق مجدد
reconditioning تعمیر مجدد
reinfection عفونت مجدد
regeneracy تولید مجدد
reinsurance بیمه مجدد
reintegration استقرار مجدد
reinterpretation تفسیر مجدد
replenishing تدارک مجدد
reassurance اطمینان مجدد
reassurances اطمینان مجدد
reproductions تولید مجدد
reproduction تولید مجدد
reinforcement وضع مجدد
reformat فرمت مجدد
regelation انجماد مجدد
recurrences رویدادن مجدد
recurrence رویدادن مجدد
restatements بیان مجدد
restatement بیان مجدد
replenishing پرکردن مجدد
redistribution توزیع مجدد
retake گرفتن مجدد
retaken گرفتن مجدد
retakes گرفتن مجدد
retaking گرفتن مجدد
remarriages ازدواج مجدد
remarriage ازدواج مجدد
restoration استقرار مجدد
reloaded پر کردن مجدد
re-examination بازپرسی مجدد
reloaded بارکردن مجدد
reorganized تشکیلات مجدد
reload بارکردن مجدد
resurgence طغیان مجدد
comeback دستیابی مجدد
comebacks دستیابی مجدد
re-ran نمایش مجدد
re-run نمایش مجدد
re-running نمایش مجدد
re-runs نمایش مجدد
re election انتخاب مجدد
reload پر کردن مجدد
re examination بازپرسی مجدد
reorganizing سازماندهی مجدد
reorganizing تشکیلات مجدد
reorganised تشکیلات مجدد
revaluation ارزیابی مجدد
revaluation بهاگذاری مجدد
reloads پر کردن مجدد
reloads بارکردن مجدد
retrials محاکمه مجدد
retrials ازمایش مجدد
readjustment سازگاری مجدد
retrial محاکمه مجدد
retrial ازمایش مجدد
reloading بارکردن مجدد
reorganised سازماندهی مجدد
reorganizes سازماندهی مجدد
reorganizes تشکیلات مجدد
reorganized سازماندهی مجدد
reloading پر کردن مجدد
reorganize سازماندهی مجدد
reorganize تشکیلات مجدد
reorganising سازماندهی مجدد
reorganising تشکیلات مجدد
reorganises سازماندهی مجدد
reorganises تشکیلات مجدد
readjustments سازگاری مجدد
repaint رسم مجدد
re-election انتخاب مجدد
rearrangements ترتیب مجدد
regenerate تولید مجدد
retransmission مخابره مجدد
regenerated تولید مجدد
retransmission ارسال مجدد
regenerates تولید مجدد
regenerating تولید مجدد
recount شمارش مجدد
recounted شمارش مجدد
recounting شمارش مجدد
revisiting ملاقات مجدد
revisited ملاقات مجدد
revisit ملاقات مجدد
revisits ملاقات مجدد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com