Dictiornary-Farsi | صافی سریع | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
accelofilter	صافی سریع


Other Matches

rollover	استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند
absolute filter	صافی میکرونی صافی میکروسکپی
antivignetting filter	صافی هماهنگ کننده نور صافی تطبیق نور
marine express	کالای سریع الحرکت از راه دری_ا سیستم حمل و نقل سریع دریایی
dma	اتصال سریع و مستقیم بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی کامپیوتر که مانع دستیابی به توابع خواندن داده میشود
dma	CI واسط که ارسال داده سریع بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی فراهم میکند معمولاگ کنترولی از طریق CPU متوقف میشود
snap pass	پاس سریع با پیچش سریع مچ
speediness	سریع السیر سریع
speedy	سریع السیر سریع
filter	صافی
pureness	صافی
strainers	صافی
absolute filter	صافی صد در صد
planeness	صافی
defecator	صافی
water filter	صافی اب
filter bed	صافی اب
filters	صافی
oaleaceous	صافی
leach	صافی
limpidity or limpidness	صافی
sleekness	صافی
smoothness	صافی
colander	صافی
limpidity	صافی
colanders	صافی
scumble	صافی
strainer	صافی
line filter	صافی خط
filter characteristic	مشخصه صافی
filter capacitor	خازن صافی
filter bed	صافی شنی
filrate	از صافی گذشتن
filter add	کمک صافی
filrate	از صافی گذراندن
line filter	صافی شبکه
scratch filter	صافی پیکاپ
serenity	بی سر وصدایی صافی
filter crystal	کریستال صافی
filter chock	چوک صافی
filter condenser	خازن صافی
filter circuit	مدار صافی
filtration	از صافی گذراندن
filtrable	صافی کردنی
break even	صافی درامدن
porous filter	صافی متخلخل
polarizing filter	صافی قطبی
oil filter	صافی روغن
electric filter	صافی الکتریکی
edge fillter	صافی چاکدار
color killer	صافی رنگ
killer stage	صافی رنگ
differentiating filter	صافی ممیز
nominal filter	صافی میکرونی
crystal filter	صافی بلورین
filtering	از صافی گذراندن
filterable	صافی کردنی
filter press	صافی فشاری
filter paper	کاغذ صافی
filter packing	لایی صافی
filter packing	پوشش صافی
filter network	شبکه ی صافی
band screen	صافی مخازن
petrol filter	صافی بنزین
line filter	صافی همهمه
frequency filter	صافی فرکانس
filter disk	قرص صافی
light filter	صافی نور
absorbent filter	صافی جذب
filter flask	بالن صافی
acoustic filter	صافی صوتی
fineness	موشکافی صافی
gloss	صافی براقی
gravel filter	صافی شنی
noise filter	صافی همهمه
suction filter	صافی مکنده
fuel filter	صافی سوخت
interference eliminator	صافی تداخل
fuel filter	صافی بنزین
interference filter	صافی تداخل
filter disc	قرص صافی
interference filter	صافی پارازیت
filters	فیلتر صافی
filter curve	منحنی صافی
glassiness	صافی زلالی
filters	صافی پالایه
purity	صافی پاکدامنی
gas mask canister	صافی گاز
leach	از صافی گذراندن
filter	صافی پالایه
filter layer	لایه صافی
leach	صافی کردن
filter	فیلتر صافی
integrating filter	صافی جمع کننده
serene	صافی صاف کردن
band stop	صافی میان نگذر
impedance transforming filter	صافی تبدیل امپدانس
infltrate	از سوراخهای صافی گذراندن
high pass filter	صافی بالا گذر
filter insert	دریچه یا مدخل صافی
band pass	صافی میان گذر
filter stick	لوله صافی دار
strainer well	چاه صافی دار
low pass filter	صافی پایین گذر
narrow band filter	صافی فلزات باریک
flexible oil filter line	لوله صافی روغن
power line filter	صافی جریان برق
filtrate	مایع زیر صافی
low frequency filter	صافی فرکانس پایین
lawns	مرغزار باپارچه صافی کردن
lawn	مرغزار باپارچه صافی کردن
band pass filter circuit	مدار صافی باند پاس
intermediate frequency band filter	صافی باند فرکانس میانی
fluted filter paper	کاغذ صافی چین دار
high pass acoustical filter	صافی صوتی بالا گذر
low pass acoustical filter	صافی پایین گذر صوتی
diesel fuel oil filter	صافی سوخت موتور دیزل
nominal filter	صافی به اندازه عبور معین
leachate	مایعی که از صافی گرفته شده [شیمی]
leach [liquid formed by leaching]	مایعی که از صافی گرفته شده [شیمی]
hypostyle hall	[اتاق بزرگ با سقف صافی که ردیفی از ستون ها در آن قرار دارد.]
Indian summer	هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
Indian summers	هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
rapid	سریع
swifts	سریع
swiftest	سریع
sweepy	سریع
prompted	سریع
prompt	سریع
accelerator	سریع
accelerators	سریع
snell	سریع
rather	سریع تر
swifter	سریع
spankings	سریع
spanking	سریع
prompts	سریع
gleg	سریع
wing footed	سریع
swift	سریع
sudden	سریع
galloping	سریع
slashed	ضربه سریع
slash	ضربه سریع
quick	تند و سریع
quicker	جلد سریع
slashes	ضربه سریع
glimpse	نگاه سریع
glimpsed	نگاه سریع
glimpses	نگاه سریع
glimpsing	نگاه سریع
quick	جلد سریع
slapped	ضربت سریع
quickest	جلد سریع
slapping	ضربت سریع
slaps	ضربت سریع
riposte	ضربت سریع
riposted	ضربت سریع
slap	ضربت سریع
ripostes	ضربت سریع
quicker	تند و سریع
riposting	ضربت سریع
fast neutron	نوترون سریع
precipitate	خیلی سریع
precipitated	خیلی سریع
precipitates	خیلی سریع
quickest	تند و سریع
precipitating	خیلی سریع
repost	ضربت سریع
rathe	زود رس سریع
operation immediate	اقدام سریع
high speed traffic	ترافیک سریع
high speed traffic	امد شد سریع
high velocity drop	بارریزی سریع
highflier	دلیجان سریع
highflyer	دلیجان سریع
hotshot	بارکشی سریع
hypernoea	تنفس سریع
high speed printer	چاپگر سریع
accelerated depreciation	استهلاک سریع
fast access	با دستیابی سریع
polypnea	تنفس سریع
rapid access	با دستیابی سریع
fast moving depression	کمفشاری سریع
posthaste	سریع السیر
dispatched	انجام سریع
high speed	سریع السیر
high speed	دنده سریع
fasts	سریع السیر
quick fire	تیر سریع
fleets	عبور سریع
fleet	عبور سریع
rapid scanning	تقطیع سریع
braids	حرکت سریع
braided	حرکت سریع
braid	حرکت سریع
rapid transit	شطرنج سریع
rath	زود رس سریع
rapid flow	جریان سریع
fastest	سریع السیر