Dictiornary-Farsi | صافی پایین گذر صوتی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)

English	Persian
low pass acoustical filter	صافی پایین گذر صوتی


Other Matches

acoustic filter	صافی صوتی
high pass acoustical filter	صافی صوتی بالا گذر
low pass filter	صافی پایین گذر
low frequency filter	صافی فرکانس پایین
aliasing	افزودن سیگنالهای صوتی بین الگوهای صوتی برای ایجاد صدای ملایم تر
bumblebee	تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
bumblebees	تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
absolute filter	صافی میکرونی صافی میکروسکپی
polyphone	جعبه موسیقی حرف دو صوتی یا چند صوتی
audio mixer	میکسر صوتی تلویزیونی مخلوط کننده صوتی
sonic booms	انفجار صوتی شکستن دیوار صوتی
vocal cords	تارهای صوتی رشتههای صوتی یا اوایی
sonic boom	انفجار صوتی شکستن دیوار صوتی
antivignetting filter	صافی هماهنگ کننده نور صافی تطبیق نور
voice answer back	یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
downhaul	پایین کشیدن رشته پایین کشنده
depress	پایین دادن لوله پایین اوردن
depresses	پایین دادن لوله پایین اوردن
donkey sonar	ردیاب صوتی هلی کوپتر ردیاب صوتی
down	سوی پایین بطرف پایین
sound absorption	خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
vertically	از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
sofar	سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
pureness	صافی
filter	صافی
filters	صافی
water filter	صافی اب
filter bed	صافی اب
planeness	صافی
limpidity	صافی
strainer	صافی
oaleaceous	صافی
defecator	صافی
sleekness	صافی
smoothness	صافی
leach	صافی
colanders	صافی
colander	صافی
line filter	صافی خط
limpidity or limpidness	صافی
absolute filter	صافی صد در صد
scumble	صافی
strainers	صافی
noise filter	صافی همهمه
band screen	صافی مخازن
filter paper	کاغذ صافی
petrol filter	صافی بنزین
color killer	صافی رنگ
killer stage	صافی رنگ
nominal filter	صافی میکرونی
oil filter	صافی روغن
filtering	از صافی گذراندن
gloss	صافی براقی
crystal filter	صافی بلورین
break even	صافی درامدن
electric filter	صافی الکتریکی
filter network	شبکه ی صافی
serenity	بی سر وصدایی صافی
filter packing	پوشش صافی
filter add	کمک صافی
filters	فیلتر صافی
differentiating filter	صافی ممیز
porous filter	صافی متخلخل
polarizing filter	صافی قطبی
filters	صافی پالایه
filter packing	لایی صافی
filter	فیلتر صافی
filter	صافی پالایه
edge fillter	صافی چاکدار
interference eliminator	صافی تداخل
fuel filter	صافی بنزین
fuel filter	صافی سوخت
light filter	صافی نور
frequency filter	صافی فرکانس
absorbent filter	صافی جذب
fineness	موشکافی صافی
filter layer	لایه صافی
line filter	صافی همهمه
gas mask canister	صافی گاز
interference filter	صافی تداخل
interference filter	صافی پارازیت
line filter	صافی شبکه
leach	صافی کردن
scratch filter	صافی پیکاپ
leach	از صافی گذراندن
gravel filter	صافی شنی
glassiness	صافی زلالی
filter flask	بالن صافی
filter disc	قرص صافی
purity	صافی پاکدامنی
filrate	از صافی گذراندن
filrate	از صافی گذشتن
filtration	از صافی گذراندن
suction filter	صافی مکنده
filtrable	صافی کردنی
filterable	صافی کردنی
filter press	صافی فشاری
filter bed	صافی شنی
filter capacitor	خازن صافی
filter curve	منحنی صافی
filter crystal	کریستال صافی
filter condenser	خازن صافی
filter circuit	مدار صافی
filter chock	چوک صافی
filter disk	قرص صافی
accelofilter	صافی سریع
filter characteristic	مشخصه صافی
narrow band filter	صافی فلزات باریک
strainer well	چاه صافی دار
integrating filter	صافی جمع کننده
filtrate	مایع زیر صافی
serene	صافی صاف کردن
filter insert	دریچه یا مدخل صافی
flexible oil filter line	لوله صافی روغن
band pass	صافی میان گذر
band stop	صافی میان نگذر
power line filter	صافی جریان برق
high pass filter	صافی بالا گذر
impedance transforming filter	صافی تبدیل امپدانس
infltrate	از سوراخهای صافی گذراندن
filter stick	لوله صافی دار
band pass filter circuit	مدار صافی باند پاس
lawn	مرغزار باپارچه صافی کردن
lawns	مرغزار باپارچه صافی کردن
diesel fuel oil filter	صافی سوخت موتور دیزل
intermediate frequency band filter	صافی باند فرکانس میانی
nominal filter	صافی به اندازه عبور معین
fluted filter paper	کاغذ صافی چین دار
leachate	مایعی که از صافی گرفته شده [شیمی]
leach [liquid formed by leaching]	مایعی که از صافی گرفته شده [شیمی]
sound powered	صوتی
acoustic	صوتی
vocal	صوتی
vocals	صوتی
sonic	صوتی
vowels	صوتی
vowel	صوتی
phonic	صوتی
phonography	صوتی
monaural	یک صوتی
sound probe	گیرنده صوتی
sound wave	موج صوتی
sound vibration	ارتعاش صوتی
sonic boom	انفجار صوتی
hammer box	چکش صوتی
sound discipline	انضباط صوتی
tonal scale	مقیاس صوتی
hammer box	ضارب صوتی
acoustic intensity	شدت صوتی
sounp power	توان صوتی
archers	موشک صوتی
acoustic memory	حافظه صوتی
voice input	ورودی صوتی
voice communications	ارتباطات صوتی
sound waves	موج صوتی
vocalization	تلفظ صوتی
vocalical	صدادار صوتی
vocalic	صدادار صوتی
vocable	کلمه صوتی
tuning fork	دو شاخه صوتی
sonic boom	دیوار صوتی
sound powered telephone	تلفن صوتی
sound channel	مسیرعبور صوتی
soundest	موج صوتی
sound barrier	مانع صوتی
sound	موج صوتی
sonic delay line	خط تاخیری صوتی
sonic depth finder	ژرفایاب صوتی
sonic frequency	بسامد صوتی
sound frequency	بسامد صوتی
sound bars	نوارهای صوتی
contrapuntal	چند صوتی
sounds	موج صوتی
voice	شفاهی صوتی
sonic booms	انفجار صوتی
sonic booms	دیوار صوتی
sounded	موج صوتی
sound powered	وسیله صوتی
humming noise	اغتشاش صوتی
acoustic	به طریقه صوتی
tuning forks	دو شاخه صوتی
phonology	نظام صوتی
voicing	شفاهی صوتی
voices	شفاهی صوتی
sound energy	انرژی صوتی
hums	اغتشاش صوتی
audio amplifier	فزونساز صوتی
audio transformer	مبدل صوتی
soundtracks	حاشیهی صوتی
soundtrack	حاشیهی صوتی
audio reception	دریافت صوتی
affricate	ادغام صوتی
acoustical surveillance	مراقبت صوتی
audio frequency amplifier	فزونساز صوتی
audio frequency	بسامد صوتی
audio frequency	فرکانس صوتی
audio oscillator	اوسیلاتور صوتی
hummed	اغتشاش صوتی
hum	اغتشاش صوتی
phoneme	حرف صوتی