English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 176 (8 milliseconds)
English Persian
curtain lecture صحبتهای خصوصی زن وشوهر
Other Matches
table talk صحبتهای خصوصی و غیررسمی در سر میز غذا مفاوضه
curtain lecture صحبتهای پشت پرده
private automatic branch exchange رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی
husband and wife زن وشوهر
man and wife زن وشوهر
couples زن وشوهر بهم بستن
coupled زن وشوهر بهم بستن
couple زن وشوهر بهم بستن
The husband and wife dont get on together. زن وشوهر باهم نمی سازند
judicial separaion در این حالت زن وشوهر از هر جهت مجردمحسوب می شوند ولی حق ازدواج مجدد را ندارند وروابطشان با جنس مخالف زنا تلقی میشود
community property اموال مشترک زن وشوهر اموال همگانی
necessary house خصوصی
informal خصوصی
private line خط خصوصی
personal خصوصی
subrosa خصوصی
off the record <idiom> خصوصی
private خصوصی
privates خصوصی
jackes خصوصی
private agreement قرارداد خصوصی
private cost هزینه خصوصی
private debt بدهی خصوصی
private deed سند خصوصی
private employees کارکنان خصوصی
private enterprises موسسات خصوصی
private institutions موسسات خصوصی
private law حقوق خصوصی
private corporation شرکت خصوصی
private consumption مصرف خصوصی
praivate ownership مالکیت خصوصی
private benefits منافع خصوصی
paticular خصوصی بابت
private borrowing استقراض خصوصی
passkey کلید خصوصی
in petto بطور خصوصی
private company شرکت خصوصی
extra tuition تدریس خصوصی
private ownership مالکیت خصوصی
privatised خصوصی کردن
privatises خصوصی کردن
privatising خصوصی کردن
privatization خصوصی کردن
privatize خصوصی کردن
privatized خصوصی کردن
privatizes خصوصی کردن
privatizing خصوصی کردن
very own <adj.> خصوصی [شخصی]
apsidiole نیایشگاه خصوصی
camarin نیایشگاه خصوصی
private lessons تدریس خصوصی
private tuition تدریس خصوصی
private eyes کارآگاه خصوصی
private eye کارآگاه خصوصی
pillow talk حرفهای خصوصی
private property مالکیت خصوصی
private property دارائیهای خصوصی
private saving پس انداز خصوصی
private talk صحبت خصوصی
private treaty معامله خصوصی
privately leased line خط اجارهای خصوصی
proprietary company شرکت خصوصی
quasi private شبه خصوصی
quasi private نیمه خصوصی
relator مدعی خصوصی
relator شاکی خصوصی
semiprivate نیمه خصوصی
special relativity نسبیت خصوصی
Citizens' Band باند خصوصی
private tutoring [American E] تدریس خصوصی
party line خط خصوصی تلفن
privately بطور خصوصی
private enterprise شرکت خصوصی
private enterprise عمل خصوصی
off the record محرمانه و خصوصی
private school اموزشگاه خصوصی
private schools اموزشگاه خصوصی
private sector بخش خصوصی
closeting گنجه خصوصی
party lines خط خصوصی تلفن
caskets نامه خصوصی
personal منقول خصوصی
tutor معلم خصوصی
tutored معلم خصوصی
tutors معلم خصوصی
closet گنجه خصوصی
closeted گنجه خصوصی
closets گنجه خصوصی
backstage محرمانه خصوصی
off-the-record محرمانه و خصوصی
privates اختصاصی خصوصی
private detective کاراگاه خصوصی
privy خصوصی محرمانه
private detectives کاراگاه خصوصی
private اختصاصی خصوصی
private investigator کاراگاه خصوصی
subjective فاعلی خصوصی
casket نامه خصوصی
private finance مالیه خصوصی
to have private insurance [cover] بیمه خصوصی داشتن
tutors درس خصوصی دادن به
private branch exchange مبادله انشعاب خصوصی
special theory of relativity نظریه نسبیت خصوصی
to give private lessons درس خصوصی دادن
pbx تبادل انشعاب خصوصی
to be privately insured بیمه خصوصی داشتن
sitting in camera جلسه خصوصی دادگاه
tutorials درس خصوصی دادن به
behind the stage <adj.> <adv.> خصوصی [اصطلاح مجازی]
tutor درس خصوصی دادن به
tutored درس خصوصی دادن به
private rate of return نرخ بازده خصوصی
private rate of discount نرخ تنزیل خصوصی
private broadcasting پخش برنامه خصوصی
jurists متخصص حقوق خصوصی
private enterprise اقتصاد بخش خصوصی
jurist متخصص حقوق خصوصی
tutorial درس خصوصی دادن به
personal staff ستاد خصوصی فرمانده
principle of exclusion در مورد کالاهای خصوصی
backsides عقب هر چیزی خصوصی
backside عقب هر چیزی خصوصی
To have selfish motives . to have an axe to grind. غرض شخصی ( خصوصی ) داشتن
objective علمی و بدون نظر خصوصی
with average شامل خسارات خصوصی وجزئی
private enterprise اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
palor اطاق برای گفتگو خصوصی
objectives علمی و بدون نظر خصوصی
private international law حقوق بین الملل خصوصی
marginal net private product محصول خصوصی نهائی خالص
privy purse اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
committee هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
committees هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
offstage خارج از صحنه نمایش درزندگی خصوصی
to keep one's feet on the ground <idiom> علمی ماندن و بدون نظر خصوصی
privilege cab درشگه کرایهای که حق دارددر جاهای خصوصی بایستد
to tutor somebody in English به کسی درس خصوصی در زبان انگلیسی دادن
behind the scenes در پشت پرده دارای اطلاعات خصوصی یا خارجی
personals بندهایی از روزنامه که درباره اشخاص خصوصی نوشته میشود
pabx Exchange AutomaticBranch Private تبادل انشعاب خودکار خصوصی
qui tam action دعوی کیفری که واجد جنبه عمومی و خصوصی باشد
toll traverse وجهی که برای عبور از املاک خصوصی پرداخت میشود
eminent domain قدرت حکومت برای استفاده از اموال خصوصی جهت عموم
introduce شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
ante-chapel [قسمتی از نیایشگاه خصوصی شبیه گوشواره عرضی کلیسا با فضار ورودی مجزا]
introduces شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduced شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introducing شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
crowding out effect نرخ بهره را بالامیبرد و سبب کاهش هزینههای سرمایه گذاری خصوصی در اقتصاد میشود
Big Brother دولت یا هر سازمانی که در امور خصوصی و داخلی مردم دخالت و جاسوسی کند و آنها را سختمهار نماید
Internet می را می سازد که اینترنت و اتصالات فروش را آماده میکند تا کاربران خصوصی به آنها دسترسی داشته باشند
blind dialling توانایی مودم برای شماره گیری حتی وقتی که خط به نظر خراب است با استفاده از برخی خط وط خصوصی
crowding out effect اندیشهای که استقراض بسیار زیاد دولت وجوه قابل دسترس وام گیرندگان خصوصی را کاهش میدهد
led یک واحد نمایش الفبا عددی متداول که هر گاه با ولتاژبه خصوصی تغذیه شود می درخشد دیود ناشر نور
CB مخفف وابسته به امواج رادیویی که برای استفادهی افراد عادی که میخواهند با فرستندهی خصوصی مخابره کنند کنارگذاشته شده است
condemnations ملی کردن یا مصادره کردن اموال خصوصی به منظوراستفادههای عام المنفعه محکومیت
condemnation ملی کردن یا مصادره کردن اموال خصوصی به منظوراستفادههای عام المنفعه محکومیت
denationalization تبدیل مجدد مالکیت عمومی به مالکیت خصوصی بازگشت به وضع قبل از ملی کردن
I was tipped off . به من رساندند (خصوصی خبر دادند ؟محرمانه اطلاع دادند )
dediction of way هر گاه راهی واقع در ملک خصوصی فردی به مدت 02سال مورد استفاده عموم باشد جزء اموال عمومی تلقی خواهد شد
conflict of lows در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
dedications اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
dedication اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
personal column ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
pin money وجهی که شوهر به همسر خود برای حوایج خصوصی و شخصیش می پردازد و زن با صرف ان باید وضع فاهری خود رامتناسب با موقعیت اجتماعی شوهرش بیاراید
private automatic branch exchange یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
international finance corporation شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
communications stallite corporation یک شرکت تحت مالکیت خصوصی است که امتیاز ان توسط کنگره ایالات متحده امریکا به منظور مخابره سیگنالهای صوتی وتلویزیونی و تصویری ماهواره صادر شده است
ISP شرکتی که حاوی یکی از اتصالات داغی است که اتصالات اینترنت و فروش را ممکن می سازد تا کاربران خصوصی از طریق آن به اینترنت دستیابی داشته باشند
privacy قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
trusts تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trust تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trusted تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
mixed capitalism نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
firewall سیستم امنیتی سخت افزار یا نرم افزار بین سرور یا اینترنیت و اینترنت عمومی . سیستم اجازه عبور اطلاعات به اینترنت را میدهد ولی داده ورودی را بررسی میکند پیش از ارسال آن به سرور خصوصی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com