English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
tor صخره بلند
Other Matches
clackvalve دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
tout بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
rupicolous صخره زی
roach صخره
rocks صخره
cliffs صخره
cliff صخره
roaches صخره
scarp صخره
rocked صخره
broken rock صخره
rock صخره
rupicoline صخره زی
dirndl نوعی دامن بلند با کمر بلند
reef صخره دریایی
precipices صخره پرتگاه
cliffs صخره عمودی
saxicoline سنگ زی صخره زی
saxicolous سنگ زی صخره زی
scarp صخره زیرابی
tasite صخره اتشفشانی
precipice صخره پرتگاه
cliff صخره عمودی
lithology صخره شناسی
reef صخره زیرابی
reefs صخره زیرابی
reefs صخره دریایی
rockbound احاطه شده با صخره
rock work خاره یا صخره مصنوعی
rocks سنگ خاره صخره
rock تخته سنگ یا صخره
vertical cliffs صخره های عمودی
rock سنگ خاره صخره
slickenside سطح صیقلی صخره
rocked تخته سنگ یا صخره
rocked سنگ خاره صخره
rocks تخته سنگ یا صخره
banks صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
rimrock لبه بر امده صخره مزبور
talus توده سنگریزه در پای صخره
bank صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
barrier reef صخره مرجانی که تقریباموازی ساحل است
gabbro نوعی صخره از دسته سنگهای محترقه و اتشفشانی
stylolite ستون سنگی همجنس صخره متصل بخود
rimrock صخره پیش امده فلات بشکل جبهه عمودی
pillow صخره بزرگ زیر اب در عمق کافی برای جریان ارام اب
pillows صخره بزرگ زیر اب در عمق کافی برای جریان ارام اب
land plaster صخره گچی فریفی که بعنوان کود برای اصلاح خاک بکار میرود
monofilament الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
shaggy ugs فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
tallest بلند
loftily بلند
grandiose بلند
taller بلند
willowy بلند
tall قد بلند
tall بلند
skyscrapers بلند
eton collan بلند
skyscraper بلند
taller قد بلند
tallest قد بلند
amplifier بلند گو
pointers خط کش بلند
loud speaker بلند گو
mouth filling بلند
rumbustious بلند
lengthwise بلند
pointer خط کش بلند
legged پا بلند
soaring بلند
loudly بلند
aloud بلند
high grown بلند قد
longed بلند
amplifiers بلند گو
highest بلند
long بلند
eminent بلند
highfalutin بلند
fortes بلند
high (1 9 to 36) بلند
forte بلند
megaphone بلند گو
high بلند
megaphones بلند گو
uplands بلند
upland بلند
highs بلند
towering بلند
vociferous بلند
long- بلند
longest بلند
longs بلند
talll بلند
talll قد بلند
loudspeaker بلند گو
longer بلند
levitate بلند شدن
elevating بلند کردن
liberal نظر بلند
liberals نظر بلند
elevate بلند کردن
levitated بلند شدن
levitating بلند شدن
surge موج بلند
boisterous laughter خنده بلند
gauntlets دستکش بلند
surged موج بلند
shandies بلند رویایی
alp قله بلند
alto relievo برجسته بلند
capote شنل بلند
chivalric بلند همت
heightens بلند کردن
ascends بلند شدن
clarion شیپور بلند
blast furnace coke کک کوره بلند
coamings لبه بلند
heightening بلند کردن
heightened بلند کردن
bigmouthed صدا بلند
heighten بلند کردن
elevates بلند کردن
banquette زمین بلند
aquacade فوارهء بلند
anchor at short stay لنگر بلند
surges موج بلند
sonorous قلنبه بلند
elevated بلند مرتبه
forte موسیقی بلند
fortes موسیقی بلند
hoisted بلند کردن
toss ضربه بلند
hoist بلند کردن
tossed ضربه بلند
promontory دماغه بلند
promontories دماغه بلند
tosses ضربه بلند
tossing ضربه بلند
ambition بلند همتی
ambition بلند پروازی
ambitions بلند همتی
tore علف بلند
hoists بلند کردن
alp کوه بلند
upland زمین بلند
uplands زمین بلند
gauntlet دستکش بلند
riser بلند شونده
roughest پست و بلند
rough پست و بلند
heaved بلند کردن
heave بلند کردن
levitates بلند شدن
magnanimity بلند همتی
lofty بلند پایه
lofty بلند بزرگ
heists بلند کردن
heist بلند کردن
ambitions بلند پروازی
supereminent بسیار بلند
high-rise ساختمان بلند
low-rise نه بسیار بلند
top-level بلند پایه
yuk خندهی بلند
To do something slapdash. سر بلند بودن
big-hearted نظر بلند
belly laughs خندهی بلند
belly laugh خندهی بلند
tallish نسبتا بلند
talll بلند بالا
throw up بلند کردن
to kick up با پا بلند کردن
to read out بلند خواندن
to throw up بلند کردن
upraise بلند کردن
uprear بلند شدن
vociferant با صدای بلند
walk off with بلند کردن
long run [American E] <adj.> بلند مدت
long term <adj.> بلند مدت
aspirational [British E] <adj.> بلند همت
aspirational [British E] <adj.> بلند پرواز
banquet زمین بلند
banquette زمین بلند
bell-tower برج بلند
choir-stall صندلی بلند
crepido پی پایه بلند
downland چراگاه بلند
high hurle مانع بلند
high pass پاس بلند
high rise block ساختمان بلند
hip boot چکمه بلند ضد اب
hornblends هرن بلند
icarian بلند پرواز
inextenso کاملا بلند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com