Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 110 (2 milliseconds)
English
Persian
tonic
صدایی اهنگی
tonics
صدایی اهنگی
Other Matches
assonance
هم صدایی قافیهء وزنی یا صدایی
cadence
هم اهنگی
cadences
هم اهنگی
unison
هم اهنگی
equisonance
هم اهنگی
consonance
هم اهنگی
conconancy
هم اهنگی
concent
هم اهنگی
harmony
هم اهنگی
harmonies
هم اهنگی
monotony
یک اهنگی
coordination
هم اهنگی
synchrony
هم اهنگی
accorded
هم اهنگی
accords
هم اهنگی
melodiousness
خوش اهنگی
tone language
زبانهای اهنگی
orchestrations
ترتیب هم اهنگی
orchestration
ترتیب هم اهنگی
incoordination
فقدان هم اهنگی
musicalness
خوش اهنگی
unisonance
هم اهنگی هم کوکی
disconformity
عدم هم اهنگی
discordance
عدم هم اهنگی
musicality
خوش اهنگی
cooridnation
موزونی هم اهنگی
untune
فاقد هم اهنگی کردن
tone dialing
شماره گیری اهنگی
to play a tune
اهنگی را ساز زدن
eurythmy
هم اهنگی و تقارن ساختمان
syntax
هم اهنگی قسمتهای مختلف
eurhythmy
هم اهنگی و تقارن ساختمان
euphony
خوش اهنگی کلمات
disconcerts
عدم هم اهنگی داشتن
disconcert
عدم هم اهنگی داشتن
disconcerted
عدم هم اهنگی داشتن
harmonometer
الت سنجش هم اهنگی صداها
atonal
دارای عدم هم اهنگی وتوازن
concerts
انجمن ساز واواز هم اهنگی
concert
انجمن ساز واواز هم اهنگی
musette
اهنگی که برای نی انبان درست می کنند
diatonic
وابسته به مقیاس کلیدهشت اهنگی در هر اکتاو
consonance
هم صدایی
consonantal
بی صدایی
plangency
پر صدایی
monophony
یک صدایی
equisonance
هم صدایی
monaural
یک صدایی
homophony
هم صدایی
conconancy
هم صدایی
unison
هم صدایی
noiselessness
بی صدایی
unison
یک صدایی
melodiousness
خوش صدایی
trachyphonia
زمخت صدایی
pentatonic
پنج صدایی
tanyphonia
نازک صدایی
voice key
کلید صدایی
knell
صدایی زنگ
baryphonia
کلفت صدایی
voice frequency
بسامد صدایی
toneme
لفظی که درالسنه اهنگی تلفظ خاصی داشته باشد
recites
با صدایی موزون خواندن
voice grade channel
مجرای از درجه صدایی
phonic
صدایی صدا دار
motet
سرود چند صدایی
voice operated
با کار افت صدایی
what noise is that?
این چه صدایی است
recited
با صدایی موزون خواندن
reciting
با صدایی موزون خواندن
zing
صدایی شبیه جیغ
whinnied
صدایی شبیه شیهه
whinnies
صدایی شبیه شیهه
whinnying
صدایی شبیه شیهه
recite
با صدایی موزون خواندن
whinny
صدایی شبیه شیهه
voice operated device
دستگاه با کار افت صدایی
music to one's ears
<idiom>
صدایی که شخص دوست دارد بشنود
euphonical
مبنی برخوش صدایی یاسهولت ادا
growling
خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
infrasound
صدایی با توان و دامنه بسیارو فرکانس بسیار کم
growls
خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growl
خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growled
خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
pretone
هجا یا صدایی که پیش ازهجا تکیه دارواقع شود
round vowel
حرف صدایی که درتلفظ ان باید دهان یا لب را گرد کرد
twanging
صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twanged
صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twang
صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twangs
صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
chucked
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
feep
صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند
chuck
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
chucks
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
cuckoo clocks
ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
cuckoo clock
ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
internal telecommunications unions
یک دفتر نمایندگی با 156عضو متخصص از ملل متحدکه مسئول هم اهنگی بین المللی مسائل مربوط به ارتباطات دوربرد میباشد
texts
وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
text
وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
howlers
صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
howler
صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
the quantity of a vowel
کوتاهی وبلندی حرف صدایی کمیت حرف مصوت
disharmony
عدم هم اهنگی عدم توافق
disaccord
عدم توافق عدم هم اهنگی
voice grade channel
ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی
Brontide
نوعی صدا
[صدایی خفه شده و آرام که در برخی از مناطق زلزله خیز، به خصوص در امتداد سواحل و روی دریاچه ها شنیده میشود و تصور میرود که به دلیل لرزشهای ضعیف زمین باشد.]
tu whit tu whoo
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu-whit tu-whoo
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com