Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (35 milliseconds)
English
Persian
crunch
صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره
crunched
صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره
crunches
صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره
Other Matches
squish
صدای شکستن یا پرتاب چیزی له کردن
tooth bleaching
سفید کردن دندان
[دندان پزشکی]
tooth whitening
سفید کردن دندان
[دندان پزشکی]
To stop coveting something.
دندان طمع چیزی را کشیدن
To operate something .
چیزی را بکار انداختن (موتور، دستگاه وغیره )
To bet on something .
روی چیزی شرط بستن (مانند مسابقات وغیره )
bonked
صدای خوردن چیزی به سر
bonks
صدای خوردن چیزی به سر
bonking
صدای خوردن چیزی به سر
bonk
صدای خوردن چیزی به سر
scrunch
صدای بهم خوردن چیزی
scrunched
صدای بهم خوردن چیزی
popper
چیزی یا کسی که صدای تپ تپ کند
poppers
چیزی یا کسی که صدای تپ تپ کند
bonked
صدای خوردن کله به چیزی
bonk
صدای خوردن کله به چیزی
bonking
صدای خوردن کله به چیزی
scrunches
صدای بهم خوردن چیزی
scrunching
صدای بهم خوردن چیزی
bonks
صدای خوردن کله به چیزی
chortle
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortling
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortles
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortled
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
scat
مالیات صدای پاره شدن چیزی رگبار باران
tusks
دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
tusk
دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
to watch something
مراقب
[چیزی]
بودن
[توجه کردن به چیزی]
[چیزی را ملاحظه کردن]
dentin
عاج دندان
[دندان پزشکی]
[کالبدشناسی]
pulpa
مغز دندان
[دندان پزشکی]
[کالبدشناسی]
dental pulp
پالپ دندان
[دندان پزشکی]
[کالبدشناسی]
pulpa
پالپ دندان
[دندان پزشکی]
[کالبدشناسی]
dental pulp
مغز دندان
[دندان پزشکی]
[کالبدشناسی]
dental enamel
مینای دندان
[دندان پزشکی]
[کالبدشناسی]
dentine
عاج دندان
[دندان پزشکی]
[کالبدشناسی]
enamel
مینای دندان
[دندان پزشکی]
[کالبدشناسی]
tooth enamel
مینای دندان
[دندان پزشکی]
[کالبدشناسی]
to stop somebody or something
کسی را یا چیزی را نگاه داشتن
[متوقف کردن]
[مانع کسی یا چیزی شدن]
[جلوگیری کردن از کسی یا از چیزی]
gam
دندان گراز یا دندان کج دهان
toothache
دندان درد
[دندان پزشکی]
toothache
{sg}
دندان درد
[دندان پزشکی]
tooth pain
دندان درد
[دندان پزشکی]
pain in tooth
دندان درد
[دندان پزشکی]
dental caries
پوسیدگی دندان
[دندان پزشکی]
odontogenic pain
دندان درد
[دندان پزشکی]
dental filling
پرکردن دندان
[دندان پزشکی]
odontalgia
دندان درد
[دندان پزشکی]
dentalgia
دندان درد
[دندان پزشکی]
dental filling
ترمیم دندان
[دندان پزشکی]
odontodynia
دندان درد
[دندان پزشکی]
dental restoration
ترمیم دندان
[دندان پزشکی]
dental restoration
پرکردن دندان
[دندان پزشکی]
dental pain
دندان درد
[دندان پزشکی]
dental decay
[Caries dentium]
پوسیدگی دندان
[دندان پزشکی]
cavities
پوسیدگی دندان
[دندان پزشکی]
caries
پوسیدگی دندان
[دندان پزشکی]
tooth decay
پوسیدگی دندان
[دندان پزشکی]
tooth pick
خلال دندان دندان کاو
toothaches
دندان درد ها
[دندان پزشکی]
odontology
دندان شناسی دندان پزشکی
twanged
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanging
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twang
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twangs
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
To have a tooth fI'lled.
دندان پر کردن
extensions
طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
extension
طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
stow away
مسافرت قاچاقی کردن باکشتی وغیره
gnashes
دندان قرچه کردن
snarl
دندان قروچه کردن
to grind the teeth
دندان قرچه کردن
snarled
دندان قروچه کردن
gnash
دندان قرچه کردن
gnashed
دندان قرچه کردن
tooth
دارای دندان کردن
snarling
دندان قروچه کردن
gnashing
دندان قرچه کردن
snarls
دندان قروچه کردن
to portray somebody
[something]
نمایش دادن کسی یا چیزی
[رل کسی یا چیزی را بازی کردن]
[کسی یا چیزی را مجسم کردن]
taxidermist
ویژه گر پر کردن پوست حیوانات باکاه وغیره
To turn off the lights. (T. V. ,radio).
چراغ ( تلویزیون ؟ رادیو وغیره ) راخاموش کردن
To turn on the light(radio, T. V).
چراغ ( رادیو ؟تلویزیون وغیره ) راروشن کردن
twiddling
باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
twiddle
باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
twiddles
باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
twiddled
باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
swabs
پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
to listen with rapt attention
با مجذوبیت تمام گوش کردن با ششدانگ حواس وغیره
swab
پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
to see something as something
[ to construe something to be something]
چیزی را بعنوان چیزی تفسیر کردن
[تعبیر کردن]
to regard something as something
چیزی را بعنوان چیزی تفسیر کردن
[تعبیر کردن]
lay hands upon something
جای چیزی را معلوم کردن چیزی را پیدا کردن
tinkling
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkles
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkled
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkle
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
to depict somebody or something
[as something]
کسی یا چیزی را بعنوان چیزی توصیف کردن
[وصف کردن]
[شرح دادن ]
[نمایش دادن]
honks
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
lotion
محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون
lotions
محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون
acrophony
صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
to appreciate something
قدر چیزی را دانستن
[سپاسگذار بودن]
[قدردانی کردن برای چیزی]
modify
تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
modifying
تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
modifies
تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
to grin and bear it
در رنج وسختی بردباری کردن دندان روی جگرگذاشتن
voicing
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
ping
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinged
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voice
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voices
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinging
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesizers
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pings
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesizer
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
coveting
میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
covets
میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
correction
صحیح کردن چیزی تغییری که چیزی را درست میکند
covet
میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
to scramble for something
هجوم کردن با عجله برای چیزی
[با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
contralto
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contraltos
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
think nothing of something
<idiom>
فراموش کردن چیزی ،نگران چیزی بودن
tunes
میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
tune
میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
rectify
درست کردن چیزی یاصحیح کردن چیزی
sleep on it
<idiom>
به چیزی فکر کردن ،به چیزی رسیدگی کردن
rectifies
درست کردن چیزی یاصحیح کردن چیزی
rectified
درست کردن چیزی یاصحیح کردن چیزی
phut
تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
monophthong
صدای ساده وتنها صدای بسیط
see about (something)
<idiom>
دنبال چیزی گشتن ،چیزی را چک کردن
to give up
[to waste]
something
ول کردن چیزی
[کنترل یا هدایت چیزی]
swishing
صدای فش فش کردن
swish
صدای فش فش کردن
plink
صدای دق دق کردن
swishes
صدای فش فش کردن
swished
صدای فش فش کردن
crepitate
صدای خش خش کردن
swoosh
صدای خش خش کردن
to blate
مع مع کردن
[صدای بز]
skirl
صدای زیر صدای نی انبان
sizzled
صدای هیس کردن
sizzle
صدای هیس کردن
bleated
صدای بزغاله کردن
bleating
صدای بزغاله کردن
pinging
صدای غژایجاد کردن
sizzling
صدای هیس کردن
bleat
صدای بزغاله کردن
pings
صدای غژایجاد کردن
sizzles
صدای هیس کردن
bleats
صدای بزغاله کردن
bellowed
صدای غرش کردن
bellowed
صدای گاو کردن
bellow
صدای غرش کردن
whooshes
صدای صفیرایجاد کردن
ping
صدای غژایجاد کردن
bellow
صدای گاو کردن
whooshed
صدای صفیرایجاد کردن
keck
صدای قی کردن دراوردن
whoosh
صدای صفیرایجاد کردن
whooshing
صدای صفیرایجاد کردن
chirr
صدای ملخ کردن
pinged
صدای غژایجاد کردن
gee
صدای هی و هین کردن
turn down
<idiom>
کم کردن صدای بلند
bellowing
صدای غرش کردن
bellowing
صدای گاو کردن
shingle
توفال چوبی یاسیمانی وغیره توفال کوبی کردن
zoomed
با صدای وزوز حرکت کردن
bellow
صدای شبیه نعره کردن
zooms
با صدای وزوز حرکت کردن
screak
صدای گوشخراش ایجاد کردن
vociferate
با صدای بلند ادا کردن
bellowed
صدای شبیه نعره کردن
bellowing
صدای شبیه نعره کردن
zoom
با صدای وزوز حرکت کردن
squeaking
با صدای جیغ صحبت کردن
squeaks
با صدای جیغ صحبت کردن
stridulate
تولید صدای گوشخراش کردن
screeck
صدای گوشخراش ایجاد کردن
squeak
با صدای جیغ صحبت کردن
squeaked
با صدای جیغ صحبت کردن
to mind somebody
[something]
اعتنا کردن به کسی
[چیزی]
[فکر کسی یا چیزی را کردن]
distorts
صدای نامفهوم از بی سیم بی قواره کردن
diphthongize
تلفظ کردن دو صدای جداگانه در یک وهله
plash
صدای چلپ چلوپ ایجاد کردن
whish
: صدای حرف "سین " ایجاد کردن
snuffles
زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
snuffled
زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
snuffling
زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
plods
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plodding
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plodded
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
distort
صدای نامفهوم از بی سیم بی قواره کردن
plod
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com