Dictiornary-Farsi | صدای فرعی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
overtone	صدای فرعی
overtones	صدای فرعی


Other Matches

subspecies	قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
by pass	بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
by pass	گذرگاه فرعی مسیر فرعی
ecotype	بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
honks	صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked	صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking	صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk	صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony	صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
voicing	وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pings	صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesizer	وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinging	صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voice	وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinged	صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
ping	صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voices	وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers	وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers	وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
contraltos	زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contralto	زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
chortling	صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
monophthong	صدای ساده وتنها صدای بسیط
chortle	صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortled	صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
phut	تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
chortles	صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
skirl	صدای زیر صدای نی انبان
stbtitle	عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
twangs	صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twang	صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged	صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanging	صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
Susurrus	صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
sublease	اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
tu whit tu whoo	صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu-whit tu-whoo	صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tinkle	صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkled	صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkles	صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkling	صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thump	صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumped	صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumping	صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumps	صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
by	فرعی
spillover effect	اثر فرعی
ancillary	فرعی
half deck	پل فرعی
lateral	فرعی
derivative	فرعی
secondary	فرعی
min	فرعی
second class	فرعی
adverse reaction	اثر فرعی
by-effect	اثر فرعی
subsidiary	فرعی
subaltern	فرعی
subalterns	فرعی
succursal	فرعی
byeffect	اثر فرعی
fall-out [side effect]	اثر فرعی
accessory	فرعی
secondary effect	اثر فرعی
adjuncts	فرعی
adjunct	فرعی
minor	فرعی
petty	فرعی
extrinsic	فرعی
accessorial	فرعی
incident	فرعی
sub dam	سد فرعی
subsidiaries	فرعی
derivatives	فرعی
branch lines	خط فرعی
inferiors	فرعی
tributaries	فرعی
tributary	فرعی
incidents	فرعی
branch line	خط فرعی
inferior	فرعی
quadrantal points	جهات فرعی
accessory	لوازم فرعی
probative	حقایق فرعی
episode	داستان فرعی
pseudocarp	میوه فرعی
side show	نمایش فرعی
side line occupations	مشاغل فرعی
side effects	اثرات فرعی
side dish	غذاهای فرعی
backway	جاده فرعی
articulated connecting rod	شاتون فرعی
secondary port	بندر فرعی
accessory	دعوای فرعی
radicle	فرعی نازک
subsidiary occupations	مشاغل فرعی
accessory nerve	عصب فرعی
alternate position	موضع فرعی
second fiddle	شخص فرعی
subordinating	فرعی پایین تر
subordinated	فرعی پایین تر
secondary markets	بازارهای فرعی
accessory substances	مواد فرعی
subordinates	فرعی پایین تر
secondary position	موضع فرعی
alternative airfield	فرودگاه فرعی
rootlet	ریشه فرعی
episodes	داستان فرعی
auxiliary switch	کلید فرعی
avocation	کار فرعی
auxiliary activity	فعالیت فرعی
secondary stress	خستگی فرعی
secondary stairs	پلکان فرعی
retort tar	قطران فرعی
an off street	کوچه فرعی
nervus accessorius	عصب فرعی
by work	کار فرعی
by product	محصول فرعی
by product	فراورده فرعی
daughter chain	زنجیر فرعی
derived unit	واحد فرعی
secondary unit	واحد فرعی
derived units	واحدهای فرعی
derived units	احاد فرعی
spur track	جاده فرعی
by path	جاده فرعی
diverticulum	جاده فرعی
dixings	ارایشهای فرعی
by product	نتیجه فرعی
coproduct	محصول فرعی
by way	راه فرعی
byname	اسم فرعی
extensions	تلفن فرعی
extension	تلفن فرعی
subcultures	کشت فرعی
subcultures	فرهنگ فرعی
subculture	کشت فرعی
subculture	فرهنگ فرعی
byroad	جاده فرعی
by product material	فراورده فرعی
colonnette	ستون فرعی
consequent pole	قطب فرعی
extension telephone	تلفن فرعی
floor jack	اهرم فرعی
subcontract	قرارداد فرعی
lay shaft	میله فرعی
link road	راه فرعی
subcontracted	قرارداد فرعی
borrowed light	نورگیر فرعی
minor arts	هنرهای فرعی
minor constituent	عنصر فرعی
minor elements	عناصر فرعی
minor league	لیگ فرعی
subcontracts	قرارداد فرعی
municipal road	راه فرعی
blessed folder	مخزن فرعی
bracteole	برگچه فرعی
by election	انتخابات فرعی
bye election	انتخابات فرعی
bypath	جاده فرعی
extraneous	تصادفی فرعی
by pass	گذرگاه فرعی
by pass	لوله فرعی
by lane	کوچه فرعی
incidental effect	اثر فرعی
incidentals	اقلام فرعی
intercardinal headings	جهات فرعی
dog leg	شاخه فرعی
intercardinal points	جهات فرعی
bayou	نهرکوچک یا فرعی
subordinate	فرعی پایین تر
subsections	قسمت فرعی
subsection	قسمت فرعی
corollaries	نتیجه فرعی
byway	راه فرعی
byways	راه فرعی
bypassing	مسیر فرعی
bypasses	مسیر فرعی
subordinate clause	جملهوارهی فرعی
subordinate clauses	جملهوارهی فرعی
walk-on	بازیگر فرعی
bypassed	مسیر فرعی
underplot	داستان فرعی
adjunct	صفت فرعی
by-products	محصول فرعی
by-product	محصول فرعی
tine	شاخ فرعی
adjuncts	صفت فرعی
token money	پول فرعی
subcontracting	قرارداد فرعی
DIVERSION	راه فرعی
cotype	نوعی فرعی
lay-shaft	میله فرعی
annexes	شعبه فرعی
annex	شعبه فرعی
subdivisions	بخش فرعی
subdivision	بخش فرعی
sidetracked	جاده فرعی
sidetrack	جاده فرعی
jamb-shaft	ستون فرعی