Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
She has a soft voice
صدای نرمی دارد
Other Matches
bass
کسی که صدای بم دارد
She has a lovely ( nice ) voice.
صدای قشنگه دارد
She has a delightfully mellow voice .
صدای گرمی دارد
She has a lovely (nice) voice.
صدای قشنگه دارد
basses
کسی که صدای بم دارد
stentor
شخصی که صدای بلندی دارد
countertenor
خوانندهای که صدای بسیار بلند وغیر عادی دارد
countertenors
خوانندهای که صدای بسیار بلند وغیر عادی دارد
scalar
متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
honking
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony
صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
pinged
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voice
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
ping
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voicing
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pings
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinging
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voices
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizer
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
contralto
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contraltos
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
chortles
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
phut
تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
chortled
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortling
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
monophthong
صدای ساده وتنها صدای بسیط
chortle
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
gloss
: نرمی
silkiness
نرمی
pulpiness
نرمی
pliability
نرمی
sleekness
نرمی
mildly
به نرمی
softness
نرمی
mildness
نرمی
tractability
نرمی
subtilty
نرمی
suavity
نرمی
waxiness
نرمی
suppleness
نرمی
spooniness
نرمی
smoothly
به نرمی
unction
نرمی
sweetness
نرمی
flexibly
به نرمی
peachiness
نرمی
flabbiness
نرمی
fineness
نرمی
facileness
نرمی
ductility
نرمی
downiness
نرمی
doughiness
نرمی
benignancy
نرمی
smoothness
نرمی
pliantly
به نرمی
placably
به نرمی
limply
به نرمی
softly
به نرمی
leniency
نرمی
flagginess
نرمی
flexility
نرمی
oiliness
نرمی
mushiness
نرمی
milkiness
نرمی
mansuetude
نرمی
lubricous
نرمی
lubricity
نرمی
looseness
نرمی
litheness
نرمی
limpness
نرمی
lenity
نرمی
lenience
نرمی
laxly
به نرمی
fluffiness
نرمی
flimsiness
نرمی
leniently
به نرمی
softening point
نقطه نرمی
amenities
نرمی ملایمت
pash
یورش نرمی
osteomalacia
نرمی استخوان
rickets
نرمی استخوان استخوان نرمی
toughness index
شاخص نرمی
amenity
نرمی ملایمت
mellowness
نرمی رسیدگی
reckets
نرمی استخوان
creep ductility
نرمی خزش
plasticity
خمیری نرمی
reckets
استخوان نرمی
facilely
به نرمی ماهرانه
flows
حرکت به نرمی
flowed
حرکت به نرمی
flow
حرکت به نرمی
plasticity
حالت پلاستیکی نرمی
fineness of lime
نرمی و ریزی اهک
fineness modulus
مدول نرمی و ریزی
fineness modulus
مدول ریزی و نرمی
ricketiness
دچاری به نرمی استخوان لغزندگی
malleability
باخاصیت چکش خواری نرمی
skirl
صدای زیر صدای نی انبان
scumble
نرمی حاصله در اثر سایس یامالش
holystone
سنگ شنی نرمی که با ان عرشه کشتی را میشویند
great dane
نوعی سگ بزرگ وقوی که دارای پوست نرمی است
brie
پنیر نرمی که بوسیله کفک رسیده شده باشد
. The car is gathering momentum.
اتوموبیل دارد دور بر می دارد
gibus
کلاه نرمی که دراپرابرسرمیگذارندبرای اینکه هرچه بران مشت بزنند
twanging
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
Susurrus
صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
twangs
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twang
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
textile
زیر دست
[احساس نرمی یا زبری فرش بدون توجه به طرح و رنگ آن]
Walls have ears
<idiom>
دیوار موش دارد و موش گوش دارد
[اصطلاح]
labor theory of value
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
tu-whit tu-whoo
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu whit tu whoo
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
thumped
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumps
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thump
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumping
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkles
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkled
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkling
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkle
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
enclave economices
اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears
دیوار موش دارد موش گوش دارد
plasticity
حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
fizzed
صدای فش فش
fizz
صدای فش فش
pinging
صدای غژ
burble
صدای قل قل
knoit
صدای در
tramps
صدای پا
fizzes
صدای فش فش
fizzing
صدای فش فش
pings
صدای غژ
hisses
صدای خش خش
hissing
صدای خش خش
tramped
صدای پا
tramp
صدای پا
rale
صدای خس خس
burbled
صدای قل قل
burbles
صدای قل قل
burbling
صدای قل قل
pads
صدای پا
pad
صدای پا
ping
صدای غژ
crepitation
صدای خش خش
pinged
صدای غژ
knocked
صدای تغ تغ
hissed
صدای خش خش
hiss
صدای خش خش
knocks
صدای تغ تغ
step
صدای پا
stepping
صدای پا
there is a knock at the door
صدای در
grave accent
صدای بم
whiz
صدای غژ
knock
صدای تغ تغ
sopranos
صدای زیر
fortissimo
صدای بلند
soprano
صدای زیر
buzzing
صدای بلند
reports
صدای شلیک
chuffing
صدای خش خش موتورموشک
POW
صدای انفجار
buzzes
صدای بلند
rasped
صدای سوهان
buzzed
صدای بلند
rasp
صدای سوهان
croaks
صدای کلاغ
buzz
صدای بلند
loudly
با صدای بلند
rasping
صدای سوهان
rasps
صدای سوهان
mewing
صدای گربه
trebling
صدای زیر
quack
صدای اردک
stampede
صدای کوبیدن پا
birdcall
صدای پرنده
grates
صدای تصادم
grated
صدای تصادم
grate
صدای تصادم
birr
صدای چرخیدن
pumps
صدای تلمبه
pumped
صدای تلمبه
pump
صدای تلمبه
chirr
صدای زنجره
report
صدای شلیک
clicks
صدای مختصر
croaking
صدای کلاغ
euphony
صدای دلپذیر
quacks
صدای اردک
blast
صدای انفجار
purl
صدای شرشر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com