Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (12 milliseconds)
English
Persian
poop
صدای کوتاه
poops
صدای کوتاه
Search result with all words
click
صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
clicked
صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
clicks
صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
woofer
دارای صدای کوتاه و گرفته
To speak in a low voice.
آهسته صحبت کردن ( با صدای کوتاه ،یواش )
Other Matches
short lunge
نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blasts
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blast
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
honking
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony
صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
synthesizer
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinging
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pings
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinged
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesizers
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
ping
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesisers
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voices
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voice
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voicing
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
contralto
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contraltos
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
chortles
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
phut
تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
chortle
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortled
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortling
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
monophthong
صدای ساده وتنها صدای بسیط
pantywaist
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
skirl
صدای زیر صدای نی انبان
short quard
سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
twangs
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanging
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twang
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
Susurrus
صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
tu whit tu whoo
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu-whit tu-whoo
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tinkle
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkling
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumps
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkled
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkles
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thump
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumped
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumping
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
hurdle step
جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
linter
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
shortest
کوتاه
pigmy
کوتاه
pigmy
قد کوتاه
stocky
کوتاه
down
کوتاه
synoptic
کوتاه
stunts
کوتاه
dwarfish
کوتاه
stunting
کوتاه
shorter
کوتاه
stockiest
کوتاه
pigmies
کوتاه
liliputian
قد کوتاه
pigmies
قد کوتاه
dumpy
کوتاه
pygmies
کوتاه
pygmies
قد کوتاه
of short duration
کوتاه
pygmy
کوتاه
pygmy
قد کوتاه
stockier
کوتاه
short
کوتاه
low
کوتاه
miniature
کوتاه
puny
قد کوتاه
succinct
<adj.>
کوتاه
curtal
کوتاه
miniatures
کوتاه
bas relif
کوتاه
little
کوتاه
short
<adj.>
کوتاه
fleeting
<adj.>
کوتاه
scut
دم کوتاه
stunt
کوتاه
concise
کوتاه
curt
<adj.>
کوتاه
concise
<adj.>
کوتاه
succinct
کوتاه
steep taper
مخروط کوتاه
term paper
رساله کوتاه
low
کوتاه دون
chip shot
ضربه کوتاه
by pass
اتصال کوتاه
novelettes
داستان کوتاه
hide bound
کوتاه فکر
unabridged
کوتاه نشده
novelette
داستان کوتاه
short story
داستان کوتاه
transients
فانی کوتاه
shortening
کوتاه شدگی
gnomical
کوتاه لب نویس
reefs
کوتاه کردن
shortwave
موج کوتاه
half pint
کوتاه تر از مقدارمتوسط
half timber
الوار کوتاه
abbreviated
کوتاه شده
shear
کوتاه کردن
chitchat
صحبت کوتاه
curtailment
کوتاه سازی
hare sighted
کوتاه بین
short-circuits
اتصال کوتاه
short stories
داستان کوتاه
bunny hop
پرش کوتاه
tutu
دامن کوتاه
short-lists
فهرست کوتاه
short-listing
فهرست کوتاه
short-listed
فهرست کوتاه
stichomythia
مکالمات کوتاه
an incomprehensive report
گزارش کوتاه
apophthegm
گفتار لب و کوتاه
short-list
فهرست کوتاه
aphorisms
سخن کوتاه
aphorism
سخن کوتاه
brief description
شرح کوتاه
tutus
دامن کوتاه
catnaps
چرت کوتاه
britches
شلوار کوتاه
breeks
شلوار کوتاه
brachydactyly
کوتاه انگشتی
abridge
کوتاه کردن
shortening in
کوتاه کردن
stags
کوتاه کردن
catnap
چرت کوتاه
catnapped
چرت کوتاه
basso relief
برجسته کوتاه
idyl
چکامه کوتاه
idyl
قصیده کوتاه
laconically
کوتاه موجز
drop in
<idiom>
دیدار کوتاه
laconic
کوتاه موجز
catnapping
چرت کوتاه
cut off
کوتاه کردن
punch
کوتاه قطور
truncheon
چماق کوتاه
truncheons
چماق کوتاه
short range
کوتاه مدت
short-range
کوتاه مدت
shortest
کوتاه مدت
short wave
موج کوتاه
short-wave
موج کوتاه
dwarf gallery
دالان کوتاه
shortest
کوتاه کردن
short lived
کوتاه مدت
short haul
خط سیر کوتاه
punched
کوتاه قطور
punches
کوتاه قطور
spontoon
نیزه کوتاه
detruncate
کوتاه کردن
cutty sark
دامن کوتاه
draw in
کوتاه شدن
idylls
قصیده کوتاه
idylls
چکامه کوتاه
hidebound
کوتاه فکر
idyll
قصیده کوتاه
easy term
کوتاه مدت
idyll
چکامه کوتاه
epigrammatical
کوتاه ونیشدار
escopet
قرابینه کوتاه
escopette
قرابینه کوتاه
anecdote
قصهء کوتاه
anecdotes
قصهء کوتاه
short-lived
کوتاه مدت
shorter
کوتاه مدت
short-haul
خط سیر کوتاه
detruncation
کوتاه شدگی
dogmatist
کوتاه فکر
shuffle
گام کوتاه
pygmies
ادم کوتاه قد
coatee
دامن کوتاه
To back down .
کوتاه آمدن
shuffled
گام کوتاه
shuffles
گام کوتاه
pigmies
ادم کوتاه قد
in the short run
در کوتاه مدت
fubsy
کوتاه وکلفت
shuffling
گام کوتاه
chiton
قبای کوتاه
strop
طناب کوتاه
reef
کوتاه کردن
pygmy
ادم کوتاه قد
paddle
پاروی کوتاه
short-circuit
اتصال کوتاه
shorter
کوتاه کردن
paddled
پاروی کوتاه
correption
کوتاه کردن
paddles
پاروی کوتاه
short
کوتاه مدت
paddling
پاروی کوتاه
short
کوتاه کردن
curt
کوتاه ومختصر
conte
داستان کوتاه
transient
فانی کوتاه
formulates
کوتاه کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com