|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
Total search result: 6 (3 milliseconds) | |||||
English | Persian | ||||
---|---|---|---|---|---|
The sound rings in the ears. | صدا در گوش می پیچد | ||||
Search result with all words | |||||
pugging | خاک اره یا چیز دیگری که فضایی رابا ان پرکنندتاصدادران نه پیچد | ||||
seam bowler | توپ اندازی با طرز پرتاب توپ که در حرکت به سمت دیگری می پیچد | ||||
seamer | توپ اندازی با طرز پرتاب توپ که در حرکت به سمت دیگری می پیچد | ||||
twiner | چندلا کننده چیزی که می پیچد یادورمیزند | ||||
Rumors circulate fast. | شایعات سریع در همه جا می پیچد | ||||
Partial phrase not found. |
Recent search history | |
|