Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 88 (5 milliseconds)
English
Persian
back and knee climbing
صعود تنورهای
Other Matches
vertical scale
عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
elevation tracking
دستگاه تعقیب صعود هواپیما تعقیب صعود یا بالا رفتن
climb mode
روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
climbing
صعود
ascents
صعود
climbs
صعود
pull up
صعود
bulge
صعود
bulged
صعود
bulges
صعود
climbed
صعود
escalade
صعود
bulging
صعود
ascendance
صعود
ascension
صعود
climb
صعود
ascent
صعود
angle of departure
زاویه صعود
artificial climbing
صعود مصنوعی
balance climbing
صعود تعادلی
consecutive climbing
صعود نوبتی
continuous climbing
صعود طبیعی
clear way
محوطه صعود
free climbing
صعود ازاد
herringbone step
صعود جناقی
vertical speed
سرعت صعود
rate of climb
میزان صعود
mountant
صعود کننده
layback
صعود دولفری
soars
صعود کردن
mounts
صعود ترفیع
up
صعود کردن
upped
صعود کردن
upping
صعود کردن
climbs
صعود کردن
climbed
صعود کردن
climbing
صعود کردن
soared
صعود کردن
soar
صعود کردن
mount
صعود ترفیع
rises
صعود طلوع
rises
خیز صعود
rise
خیز صعود
rise
صعود طلوع
alpinism
صعود سبکبار
climb
صعود کردن
ascending
صعود کننده
sidestep
صعود پلهای از پهلو
rising
درحال ترقی یا صعود
sidestepping
صعود پلهای از پهلو
sidestepped
صعود پلهای از پهلو
sidesteps
صعود پلهای از پهلو
boiling point elevation
صعود نقطه جوش
climb corridor
دالان صعود هواپیما
bring up
صعود با حمایت از بالا
aircraft climb corridor
دالان صعود هواپیما
ups and downs
صعود وافول اقبال
vertical takeoff
سرعت صعود اولیه هواپیما
assumption
جشن صعود مریم باسمان
vertical speed
سرعت صعود عمودی هواپیما
boiling point elevation constant
ثابت صعود نقطه جوش
cloud top height
ارتفاع صعود قارچ اتمی
climbing wax
واکس مخصوص صعود دراسکی نوردیک
angle of departure
زاویه صعود هواپیما از روی باند
hang off
مکث کوتاه غواص در زیر اب در صعود
sidestep traverse
صعود پلهای همراه باسرخوردن بجلو
decompression stop
مکث غواص کوتاه در عمقهای معین در صعود
vertical replenishment
تجدید تدارکات از راه هوا صعود و فرود عمودی
blast valve
سوپاپ ازاد کننده هوای گرم برای صعود بالن
decompression table
جدول نشاندهنده زمان و محل لازم برای صعود ارام غواص
toss bombing
نوعی روش بمباران که در ان هواپیما در حال صعود بمب را پرتاب میکند
vent valve
دریچه روی بالن برای رهاکردن گاز یا هوا و تنظیم صعود
climber
پوست یا چرم زیر اسکی تا درهنگام صعود بعقب لیز نخورد
no decompression dive
غواصی کوتاه مدت یا در عمق کم که به هنگام صعود نیازبه توقف یا مکث در زیر اب ندارد
scrambled
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambles
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambling
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scramble
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
byes
صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
bye
صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
pull up point
نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
increased
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
elevation guidance
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
increase
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increases
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
half sidestep
روش صعود با اسکی گام به گام
go around mode
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com