English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 68 (5 milliseconds)
English Persian
qualities inhering in a person صفات جبلی شخص
Other Matches
naturals جبلی
natural جبلی
inbred جبلی
inwrought جبلی
essentials جبلی لاینفک
inherency اصلیت جبلی
innate جبلی مادرزاد
lunary رشاد جبلی
moonwort رشاد جبلی
inborn موروثی جبلی
essential جبلی لاینفک
inherence اصلیت جبلی
makings صفات یا
womanliness صفات زنانه
sportmanlike صفات ورزشکارانه
paternity صفات پدری
secondary qualities صفات ثانوی
germanity صفات ویژه المانی
ethos صفات وشخصیت انسان
osculation تماس اشتراک صفات
osculate صفات مشترک داشتن
interosculate صفات مشترک داشتن
admirable qualitics صفات پسندیده یاستوده
animalization واجد صفات حیوانی
attributes of god صفات یا اسامی خدا
characterization توصیف صفات اختصاصی
epithetical دارای صفات یا القال
homozygote واجد صفات پدرومادر
patterns الگو صفات فردی
pattern الگو صفات فردی
dehumanization از دست دادن صفات انسانی
to p any one's good qualities صفات نیک کسی راستودن
quantitative بیان شده بر حسب صفات
lineament خطوط چهره صفات مشخصه
whorish دارای صفات هرزگی وفاحشه گی
quantitatively بیان شده بر حسب صفات
lineaments خطوط چهره صفات مشخصه
racy دارای صفات اصلی و نژادی
disfeature صفات ممتازه چیزی را از بین بردن
dysgenic مضر برای صفات وخصوصیات ارثی
well conditioned نیکو خصال دارای صفات حسنه
characters صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی
These qualities are esteemed by managers. مدیران این [نوع] صفات را ارجمند می شمارند.
recombinant موجود دارای صفات ارثی متشکل جدید
recapitulate صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
recapitulating صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
recapitulated صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
recapitulates صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
character صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی
cacogenesis فساد نژادی دراثر حفظ وابقاء صفات بد
autosexing دارای صفات جنسی مغایر بانوع خود
echinoid دارای صفات خوارپوست دریایی یاتوتیاء البحر
incross اختلاط و امیزش صفات ارثی یک طایفه میان افراد ان
genes عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
gene عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
inhere جبلی بودن ماندگار بودن
telegony انتقال فرضی صفات ونفوذاخلاقی شوهر اول در بچههای زن از شوهران بعدی
androgen هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
humanizes انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
professionalism صفات وعادات مخصوص اهل حرفه حرفه یی
humanised انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanizing انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanize انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanising انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanized انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanises انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
quantize با تئوری و فرمول صفات وکیفیت چیزی را تعیین کردن نیرو را با فرمول اندازه گیری کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com