English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 55 (1 milliseconds)
English Persian
to p any one's good qualities صفات نیک کسی راستودن
Other Matches
makings صفات یا
womanliness صفات زنانه
paternity صفات پدری
sportmanlike صفات ورزشکارانه
secondary qualities صفات ثانوی
attributes of god صفات یا اسامی خدا
animalization واجد صفات حیوانی
admirable qualitics صفات پسندیده یاستوده
ethos صفات وشخصیت انسان
characterization توصیف صفات اختصاصی
germanity صفات ویژه المانی
homozygote واجد صفات پدرومادر
interosculate صفات مشترک داشتن
osculate صفات مشترک داشتن
qualities inhering in a person صفات جبلی شخص
epithetical دارای صفات یا القال
osculation تماس اشتراک صفات
pattern الگو صفات فردی
patterns الگو صفات فردی
racy دارای صفات اصلی و نژادی
dehumanization از دست دادن صفات انسانی
quantitative بیان شده بر حسب صفات
quantitatively بیان شده بر حسب صفات
lineaments خطوط چهره صفات مشخصه
lineament خطوط چهره صفات مشخصه
whorish دارای صفات هرزگی وفاحشه گی
dysgenic مضر برای صفات وخصوصیات ارثی
well conditioned نیکو خصال دارای صفات حسنه
disfeature صفات ممتازه چیزی را از بین بردن
echinoid دارای صفات خوارپوست دریایی یاتوتیاء البحر
recombinant موجود دارای صفات ارثی متشکل جدید
recapitulated صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
cacogenesis فساد نژادی دراثر حفظ وابقاء صفات بد
autosexing دارای صفات جنسی مغایر بانوع خود
recapitulate صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
characters صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی
recapitulates صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
recapitulating صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
These qualities are esteemed by managers. مدیران این [نوع] صفات را ارجمند می شمارند.
character صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی
genes عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
gene عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
incross اختلاط و امیزش صفات ارثی یک طایفه میان افراد ان
telegony انتقال فرضی صفات ونفوذاخلاقی شوهر اول در بچههای زن از شوهران بعدی
androgen هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
humanising انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
professionalism صفات وعادات مخصوص اهل حرفه حرفه یی
humanizing انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanises انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanized انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanize انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanised انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanizes انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
quantize با تئوری و فرمول صفات وکیفیت چیزی را تعیین کردن نیرو را با فرمول اندازه گیری کردن
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com