Total search result: 205 (3 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
shielded plate |
صفحه محافظ |
|
|
Search result with all words |
|
guard |
صفحه محافظ روکش محافظ |
guarding |
صفحه محافظ روکش محافظ |
guards |
صفحه محافظ روکش محافظ |
screen saver utility |
برنامه کمکی محافظ صفحه نمایش |
Other Matches |
|
crash protected |
دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است |
escorting |
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن |
escorted |
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن |
surge protector |
محافظ تغییر ناگهانی ولتاژ محافظ نوسان برق |
escorts |
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن |
escort |
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن |
shields |
بدنه محافظ دیواره محافظ |
shield |
بدنه محافظ دیواره محافظ |
qwerty keyboard |
ترتیب صفحه کلید که روی بسیاری از صفحه کلیدهای موجود در ماشین تحریر وکامپیوتر و کلمه پردازهااستاندارد میباشد صفحه کلید کورتی |
penned |
نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند |
pen |
نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند |
penning |
نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند |
pens |
نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند |
clatters |
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار |
clattering |
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار |
clattered |
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار |
clatter |
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار |
paper white monitor |
صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه |
scan |
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |
scanned |
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |
scans |
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |
raster |
گرافیکی که تصاویر آن روی خط وطی در صفحه نمایش یا صفحه ساخته می شوند |
ksr |
ترمینالی که صفحه کلید و صفحه نمایش دارد و به CPU متصل است |
consol |
دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار |
plasma display |
صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه |
con |
نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر |
tables |
لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش |
tabling |
لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش |
lead in page |
صفحه ویدیویی که کاربر را به صفحه مورد نظر هدایت میکند |
raster |
یک حرکت افقی اشعه روی صفحه در مقابل صفحه CRT |
conning |
نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر |
tabled |
لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش |
multiviewports |
صفحه نمایشی که دو یاچندین صفحه قابل دید رانمایش میدهد |
routing |
صفحه ویدیو متنی که مسیر سایر صفحه ها را شرح میدهد |
conned |
نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر |
portrait |
جهت صفحه یا یک ورق صفحه که بلندترین لبه عمودی است |
cons |
نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر |
portraits |
جهت صفحه یا یک ورق صفحه که بلندترین لبه عمودی است |
autos |
متنی که خودکار اطراف یک تصویر یا از یک صفحه به صفحه دیگر می چرخد |
table |
لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش |
auto |
متنی که خودکار اطراف یک تصویر یا از یک صفحه به صفحه دیگر می چرخد |
data tablet |
یک وسیله ورودی دستی برای صفحه نمایش گرافیکی صفحه داده دهی |
glare |
صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور |
glared |
صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور |
flattest |
صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد |
flat |
صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد |
glares |
صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور |
notebook computer |
که به راحتی قابل حمل است ولی صفحه کلید و صفحه نمایش کوچک دارد |
refresh buffer |
یک مکان حافظه موقت که درهنگام تازه کردن یک صفحه تصویر اصلاعات نمایش صفحه را نگاهداری میکند |
stations |
میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند |
backlight |
چراغ پشت صفحه کریستال مایع که شدت حروف صفحه را بهبود می بخشد وآنها را خوانا تر میکند |
hyperlink |
کلمه یا تصویر یا دگمهای در صفحه وب یا عنوان چند رسانهای که در صورت انتخاب کاربر را به صفحه دیگری می برد |
stationed |
میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند |
station |
میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند |
discs |
صفحه کلاج صفحه دیسک تیغ اره |
disc |
صفحه کلاج صفحه دیسک تیغ اره |
device |
CON برای صفحه کلید و صفحه نمایش |
devices |
CON برای صفحه کلید و صفحه نمایش |
buttoned |
شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد |
cls |
در -MS DOS دستور سیستم به معنای پاک کردن صفحه نمایش و قرار دادن نشانه گر در بالای صفحه گوشه سمت چپ |
buttoning |
شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد |
button |
شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد |
pages |
عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات |
paged |
عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات |
implicit reference |
مرجعی به شی که محل دقیق صفحه را نمیگوید ولی فرض میکند که شی روی صفحه جاری قرار دارد یا قابل دیدن است |
page |
عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات |
field |
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد |
fields |
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد |
fielded |
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد |
ansi |
ترتیبی از حروف کنترلی صفحه نمایش ANSI که رنگها و خصوصیات متن را روی صفحه کنترل میکند این ترتیب با کلید ESC و شروع میشود |
preservatives |
محافظ |
guards |
محافظ |
preservative |
محافظ |
guard |
محافظ |
protective |
محافظ |
guardian |
محافظ |
herder |
محافظ |
screen |
محافظ |
keepers |
محافظ |
screened |
محافظ |
keeper |
محافظ |
guarding |
محافظ |
preserver |
محافظ |
shelterer |
محافظ |
screens |
محافظ |
guardians |
محافظ |
screening, screenings |
محافظ |
standard |
تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش |
standards |
تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش |
pop up window |
پنجرهای که در هر لحظه قابل نمایش روی صفحه است در بالای تمام چیزهایی که روی صفحه هستند |
zaps |
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده |
zapping |
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده |
zapped |
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده |
zap |
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده |
VDUs |
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند |
vdt |
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند |
VDU |
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند |
print |
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند |
printed |
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند |
prints |
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند |
pincushion distortion |
خطای صفحه نمایش که باعث خرابی تصویر نمایش داده شده میشود چون لبه ها به مرکز صفحه خم می شوند |
LP |
صفحه 33 دور صفحه دولانی |
guards |
محافظ گارد |
surveillant |
محافظ بپا |
casings |
لوله محافظ |
goggles |
عینک محافظ |
sustentacular |
نگهدارنده محافظ |
guard |
محافظ گارد |
casing |
لوله محافظ |
squirrel cage |
قفسه محافظ |
soil saving dam |
سد محافظ خاک |
heel cut |
محافظ پاشنه پا |
guarding |
محافظ گارد |
guard plank |
تخته محافظ |
backing material |
مواد محافظ |
exposure suit |
لباس محافظ |
bulwarks |
دیواره محافظ |
bulwark |
دیواره محافظ |
keeper [protector] [presever] |
نگاهدار [محافظ ] |
helmets |
ماسک محافظ |
pod |
پوسته محافظ |
mouthguard |
محافظ دندان |
parried |
محافظ باش |
cowling |
روپوش محافظ |
parrying |
محافظ باش |
parry |
محافظ باش |
controlled atmosphere |
گاز محافظ |
parries |
محافظ باش |
escort guard |
گارد محافظ |
pods |
پوسته محافظ |
line choking coil |
پیچک محافظ خط |
line choking coil |
پیچک محافظ |
protective switch |
کلید محافظ |
thoracopods |
قفسه محافظ |
vizard |
نقاب محافظ |
banch wall |
دیواره محافظ |
frigates |
ناو محافظ |
frigate |
ناو محافظ |
jet blast deflector |
توری محافظ |
protective reactor |
راکتانس محافظ |
fender curbs |
جدول محافظ |
protective earthing |
زمین محافظ |
face guard |
ماسک محافظ |
light shield |
محافظ نور |
preservative coating |
روکش محافظ |
protect fuse |
فیوز محافظ |
protective clothing |
روپوش محافظ |
helmet |
ماسک محافظ |
protective contact |
کنتاکت محافظ |
protective cover |
روکش محافظ |
conservator |
نگهدارنده محافظ |
enhancing |
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست |
enhances |
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست |
enhanced |
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست |
at |
قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد |
enhance |
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست |
membrane keyboard |
صفحه کلیدی که از صفحه پلاستیکی نازک با کلیدهای روی آن تشکیل شده است . وقتی کاربر روی کلید پردازش میکند |
column |
در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است |
columns |
در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است |
block plot |
صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی |
arrow keys |
مجموعهای از چهار کلید در صفحه کلید که نشانه گر را در صفحه به بالا و پایین و چپ و راست |
least recently used algorithm |
الگوریتمی که صفحه حافظه که پیش از همه دستیابی شده بود را پیدا میکند و پاک میکند تا فضا برای صفحه بعد ایجاد شود |
protective coat |
لایه یا قشر محافظ |
protective gas welding |
جوشکاری با گاز محافظ |
protective layer |
لایه یا روکش محافظ |
wardress |
نگهبان و محافظ زن در زندان |
facings |
روکش محافظ دیوار |
loricate |
دارای پوسته محافظ |
radiator grille |
شبکه محافظ رادیاتور |
fire curtain |
پرده محافظ اتش |
shield |
حفاظ پوشش محافظ |
tutelary |
دارای محافظ وحامی |
protection hood |
کلاهک یا روپوش محافظ |
leathers |
لباس چرمی محافظ |
windshield |
شیشه محافظ باد |
windshields |
شیشه محافظ باد |
escort of the standard |
گارد محافظ پرچم |
escort of the color |
گارد محافظ پرچم |
packing |
ماده محافظ کالاها. |
coquille |
محافظ دست شمشیرباز |
on guard |
بحالت محافظ باش |
facing |
روکش محافظ دیوار |
face mask |
ماسک محافظ صورت |
hoods |
پوشش محافظ چیزی |
hood |
پوشش محافظ چیزی |
glacis |
حصاریا مانع محافظ |
handshield |
سپر محافظ جوشکاری |
shelling |
عامل محافظ حفاظ |
sconce |
پرده یاپوشش محافظ |
brazing atmosphere |
گاز محافظ جوش |
shell |
عامل محافظ حفاظ |
chain case |
جعبه محافظ زنجیر |
bracer |
محافظ بازوی کمانگیر |
bibs |
محافظ گلوی شمشیرباز |
bib |
محافظ گلوی شمشیرباز |
shells |
عامل محافظ حفاظ |
shields |
حفاظ پوشش محافظ |
bent |
محافظ قالب بتن |
analogues |
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
analogue |
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |