English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 185 (9 milliseconds)
English Persian
ejection seat صندلی پران [هواپیمایی]
ejector seat صندلی پران [هواپیمایی]
Other Matches
rocking chairs صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
rocking chair صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
faldstool صندلی تا شو بدون پشتی صندلی راحتی
camp chair صندلی سفری صندلی صحرایی
my chair was next his صندلی من پهلوی صندلی اوبود
squirts اب پران
squirted اب پران
squirt اب پران
shot line نخ پران
squirting اب پران
base ejection ته پران
base fuze ماسوره ته پران
clip ejector خشاب پران
clip ejector شانه پران
ejector فشنگ پران
flapper مگس پران
fly flap مگس پران
tumbler hook قلاب پران
fly net مگس پران
fly shears اره پران
snow plough برف پران
fly whisk مگس پران
coleoptera غلاف پران
pelican hook قلاب پران
black slip خفت پران
extractors فشنگ پران
extractor فشنگ پران
snatch block قرقره پران
pinball machine ماشین ساچمه پران
water pistols هفت تیر آب پران
water pistol هفت تیر آب پران
pinball machines ماشین ساچمه پران
fly net پشه پران تورسیمی برای جلوگیری ازامدن مگس
shot putter شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
shot putters شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
seated صندلی
seat صندلی
placing صندلی
chaired صندلی
places صندلی
place صندلی
chairs صندلی
santalaceous صندلی
chairing صندلی
jump seat صندلی تا شو
box seat صندلی لژ
chair صندلی
footstool صندلی
footstools صندلی
seats صندلی
stalling صندلی
stall صندلی
choir-stall صندلی بلند
shooting stick صندلی عصایی
arm دسته صندلی
drive's seat صندلی راننده
folding seat صندلی تاشو
he nestles in the chair در صندلی غنوده
pushchairs صندلی چرخدار
pushchair صندلی چرخدار
parliamentary seat صندلی مجلسی
deckchairs صندلی تاشو
deckchair صندلی تاشو
carrycots صندلی کودک
carrycot صندلی کودک
armchairs صندلی راحتی
armchair صندلی راحتی
office chair صندلی اداری
shooting sticks صندلی عصایی
swivel chair صندلی چرخان
morris chair صندلی راحتی
elbowed دسته صندلی
adjustable seat صندلی متحرک
rocker صندلی گهوارهای
armrest دستهء صندلی
arm chair صندلی راحتی
rockers صندلی گهوارهای
an odd chair صندلی تکی
tiers ردیف صندلی
tier ردیف صندلی
hot seat صندلی برقی
hot seat صندلی الکتریکی
antimacassar رویهء صندلی
antimacassars رویهء صندلی
elbow دسته صندلی
rocking chairs صندلی گهوارهای
rocking chair صندلی گهوارهای
sittings نشیمن صندلی
sitting نشیمن صندلی
bucket seats صندلی یکنفری
easy chair صندلی راحت
easy chairs صندلی راحت
bucket seat صندلی یکنفری
elbows دسته صندلی
camp chair صندلی تاشونده
boatswain's chair صندلی نقاله
seat belt کمربند صندلی هواپیما
seat-belts کمربند صندلی هواپیما
seat-belt کمربند صندلی هواپیما
baby carriages صندلی چرخدار بچه
baby carriage صندلی چرخدار بچه
electric chair صندلی اعدام الکتریکی
reseat صندلی جدید دادن
a seat by the window یک صندلی کنار پنجره
office swivel chair صندلی گردان اداری
cathedra [صندلی اسقف در کلیسا]
seat adjuster lever سطح تنظیم صندلی
shooting sticks صندلی جمعشو و متحرک
shooting stick صندلی جمعشو و متحرک
reseats صندلی جدید دادن
reseating صندلی جدید دادن
reseated صندلی جدید دادن
armchairs صندلی دسته دار
armchair صندلی دسته دار
wheelchairs صندلی چرخ دار
curule chair صندلی عاج نشان
deck chair صندلی حصیری تاشو
window seats صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
dossal پشتی صندلی وغیره
dossel پشتی صندلی وغیره
elbow chair صندلی دسته دار
cat sleep چرت روی صندلی
caner بافنده صندلی حصیری
cat nap چرت روی صندلی
fishing chair صندلی در قایق ماهیگیری
arm chair صندلی دسته دار
window seat صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
twisboat chair قایق- صندلی تابدار
wheel chair صندلی چرخ دار
woolsack کرسی یا صندلی دادگاه
back seat صندلی عقب اتومبیل
wheelchair صندلی چرخ دار
tuffet صندلی یانشیمن کوتاه
garden seat صندلی یانیمکت باغبانی
choir-stall [صندلی های مبلی گروه کر]
caster چرخ زیر صندلی یامیز
arm اسلحه دستهء صندلی یا مبل
Dust has accumulated [settled] on the chairs. روی صندلی ها خاک نشسته
They changed seats . صندلی هایشان را با هم عوض کردند
castors چرخ زیر صندلی یامیز
castor چرخ زیر صندلی یامیز
casters چرخ زیر صندلی یامیز
prince's feather تزئین برجسته پشت صندلی
backless bench نیمکت [صندلی] بدون پشتی
benchstool نیمکت [صندلی] بدون پشتی
seat back adjustment knob دکمه تنظیم پشتی صندلی
club chair صندلی دسته دار بزرگ
Keep a free(an empty)seat for me. یک صندلی خالی برایم نگاهدار
windsor chair صندلی دارای پشتی منحنی
splat میله تزئینی پشت صندلی
slats چوب مداد میله پشت صندلی
sedilia یکی از سه صندلی محراب یاصدر کلیسا
Have a seat, please! خواهش میکنم روی صندلی بشینید!
love seat صندلی یانیمکت دسته دار دونفری
I think that's my seat. فکر می کنم آن صندلی جای من است.
slat چوب مداد میله پشت صندلی
stool کرسی صندلی مستراح فرنگی مدفوع
night chair صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
Is this seat taken? آیا این صندلی گرفته شده است؟
night stool صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
barrel chair صندلی فنری که پشتش سفت ومقعر است
high chair صندلی پایه بلند غذا خوری بچه
high chairs صندلی پایه بلند غذا خوری بچه
the hall seats one thousand تالار هزار صندلی میخورد تالارهزارتن راجامیدهد
hammock chair صندلی راحتی تاشوکه پشت ان پارچه ایست
moquette پارچه مخمل نمای مخصوص فرش یا رویه صندلی
reservations رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
reservation رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
The stage was bare but for [save for] a couple of chairs. صحنه نمایش به استثنای چند تا صندلی لخت بود.
an odd chair صندلی که پنج تای دیگر جور خود نداشته باشد
back-seat drivers مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
back-seat driver مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
ejection seat صندلی هواپیما که در مواقع اضطراری شخص را ازهواپیما بخارج پرتاب میکند
ferris wheel گردونه صندلی دار مخصوص تفریح وچرخ زدن اطفال وغیره
gradine یک سری صندلی یا پلههای کوتاه که یکی بالای دیگری قرار دارد
gradin یک سری صندلی یا پلههای کوتاه که یکی بالای دیگری قرار دارد
cartridge actuated device وسیلهای که با فشار گازفشنگ کار میکند وسیله فشنگی برای پرتاب صندلی خلبان
musical chairs نوعی بازی که بازیکنان در حرکتاند و وقتی موسیقی متوقف شد مینشینند و هر کس بی صندلی باشد باخته است
bleacher کارگر پارچه سفیدکنی شستشو وسفیدکنی پارچه بلیط یا صندلی کم ارزش مسابقات ورزشی
lounges اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounged اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounge اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounging اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com