Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
humidor
صندوق سیگار که هوای انرامرطوب نگاه دارند
Other Matches
they are t of their doctrines
اصول خودرامحکم نگاه می دارند
ledger bait
که دریک جا روی نگاه دارند
water plate
بشقابی که ته ان دو طبقه وبرای انست که اب گرم درمیان ان بریزند...نگاه دارند
chain-smoked
سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smokes
سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smoke
سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smoking
سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
liquidity trap
سرمایه گذاری بسیار کم بوده و سرمایه گذاران ترجیح میدهند که دارائیهای خود رابه شکل پول نقد نگاه دارند
plenum method
طریقه تهویه مکانی بوسیله بزورداخل کردن هوای تازه دران هوای رابیرون کند
fog lookouts
دیدبانهای هوای نامساعد دیدبان هوای بد
cross examination
به طور کلی در CL کلیه شهود وکارشناسان و مامورین کشف جرم در موقع محاکمه بایدعلنا" و حضورا" اطلاعات خودرا بیان دارند و دادستان ووکیل متهم حق سوال کردن از ایشان را دارند
gloated
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloating
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloats
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloat
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
keek
باچشم نیم باز نگاه ک ردن ازسوراخ نگاه کردن
turbocharger
گرم کننده هوای کاربوراتور انباره هوای کاربوراتور
look at me
بمن نگاه کن ظ 7بمن نگاه کنید
turbojet
توربین هوای فشرده کمپرسور هوای فشرده
effluvium
پخش بخارج هوای گرفته و خفه استشمام هوای خفه و گرفته
stubs
ته سیگار
stubbed
ته سیگار
cigar
سیگار
cigars
سیگار
stub
ته سیگار
stumping
ته سیگار
cigarette
سیگار
cigarettes
سیگار
stubbing
ته سیگار
fag
سیگار
fags
سیگار
stump
ته سیگار
stumps
ته سیگار
stumped
ته سیگار
butts
ته سیگار
butted
ته سیگار
butt
ته سیگار
filter tip
سیگار فیلتردار
filter tip
فیلتر سیگار
chain-smoke
پی در پی سیگار کشیدن
cigars
سیگار برگ
a carton of cigarettes
یک کارتن سیگار
cigar
سیگار برگ
filter tips
فیلتر سیگار
chain-smoked
پی در پی سیگار کشیدن
chain-smokes
پی در پی سیگار کشیدن
cigar case
قوطی سیگار
manil
سیگار مانیلا
chain-smoking
پی در پی سیگار کشیدن
cigar holder
چوب سیگار
cigarette paper
کاغذ سیگار
cigar shaped
دوسرتیزچون سیگار
filter tips
سیگار فیلتردار
snipping
ادم احمق ته سیگار
I have cigar
من یک سیگار برگ دارم.
snip
ادم احمق ته سیگار
cheroots
نوعی سیگار برگ
cheroot
نوعی سیگار برگ
woodbind
سیگار برگ ارزان
woodbine
سیگار برگ ارزان
filter-tipped
سیگار دارای فیلتر
filter tipped
سیگار دارای فیلتر
snipped
ادم احمق ته سیگار
smoking car
واگنی که سیگار کشیدن در ان مجازاست
smoking carriage
واگنی که سیگار کشیدن در ان مجازاست
smoking room
اتاق ویژه سیگار کشیدن
He is a chain smoker.
پشت سرهم سیگار می کشد
glance
نگاه نگاه مختصر
glanced
نگاه نگاه مختصر
glances
نگاه نگاه مختصر
stogie
سیگار برگ باریک وگران قیمت
He doesnt smok in front of (in the presence of)his father.
جلوی پدرش سیگار نمی کشد
stogy
سیگار برگ باریک وگران قیمت
May I offer you a cigarette?
اجازه می فرمایید من به شما یک نخ سیگار تقدیم کنم؟
lay off
<idiom>
بیش از این استفاده نکردن (دارو،سیگار)
to go out
خاموش شدن
[شمع یا چراغ یا آتش یا سیگار]
He had a cigar between his lips .
یک سیگار برگ گذاشته بود گوشه لبش
to quit something cold turkey
چیزی را یکدفعه ترک کردن
[مانند سیگار یا الکل]
Smoking makes you ill and it is also expensive.
سیگار کشیدن شما را بیمار می کند و این همچنین گران است.
hutch
صندوق
lacunar
صندوق
cashing
صندوق
hutches
صندوق
funded
صندوق
fund
صندوق
case
صندوق
boxes
صندوق
box
صندوق
water jacket
صندوق اب
coffer
صندوق
coffers
صندوق
chests
صندوق
chest
صندوق
cases
صندوق
cashes
صندوق
cashed
صندوق
cash office
صندوق
cash
صندوق
chest set
صندوق
bin
جازغالی صندوق
post-boxes
صندوق پست
poor box
صندوق اعانه
money-box
صندوق اعانه
money-boxes
صندوق اعانه
mailboxes
صندوق پست
mailbox
صندوق پست
pension fund
صندوق بازنشستگی
postbox
صندوق پست
crates
صندوق مشبک
crate
صندوق مشبک
penny bank
صندوق پس انداز
closets
صندوق خانه
trustee savings bank
صندوق پس انداز
strongbox
گاو صندوق
money box
صندوق اعانه
money box
صندوق دستگیری
loan fund
صندوق وام
letter drop
صندوق پست
letter box
صندوق پست
to coffer
در صندوق اندوختن
closet
صندوق خانه
closeted
صندوق خانه
ballot boxes
صندوق ارا
ballot box
صندوق ارا
trunks
بشکه صندوق
trunk
بشکه صندوق
letterbox
صندوق پست
letterbox
صندوق مراسلات
letterboxes
صندوق پست
letterboxes
صندوق مراسلات
post-box
صندوق پست
closeting
صندوق خانه
kench
تغار صندوق
bins
جازغالی صندوق
cash box
صندوق پول
cases
پوشانیدن صندوق
cases
صندوق جعبه
savings bank
صندوق پس انداز
bank of deposit
صندوق پس انداز
case
پوشانیدن صندوق
provident bank
صندوق پس انداز
case
صندوق جعبه
aid fund
صندوق تعاون
savings bank
صندوق پس انداز
caisson
صندوق مهمات
box caisson
صندوق قالب پی
cash deficit
کسر صندوق
box type van body
بدنه صندوق
box maker
صندوق ساز
cash office
دایره صندوق
altar-tomb
صندوق مزار
cashier's allowance
کسر صندوق
risk money
کسر صندوق
orderly bin
صندوق زباله در خیابان
gold pool
صندوق مشترک طلا
depositary for a fund
سپرده برای یک صندوق
cash register
صندوق پول شمار
cash registers
صندوق پول شمار
yegg
دزد صندوق شکن
trunks
چمدان بزرگ صندوق
trunk
چمدان بزرگ صندوق
boxlike
بشکل صندوق یاجعبه
boot locke
قفل صندوق عقب
incase
در صندوق قرار دادن
mess treasurer
متصدی صندوق باشگاه
boot
[British E]
صندوق چمدان
[خودرو]
safecracker
دزد صندوق باز کن
boxy
بشکل صندوق مشت زن
exchanged stabilization fund
صندوق تثبیت ارز
crates
صندوق بزرگ چوبی
posts
صندوق پست تعجیل
post
صندوق پست تعجیل
repository
صندوق تابوت فرف
unemployment fund
صندوق تامین بیکاری
trunk
[American E]
صندوق چمدان
[خودرو]
post-
صندوق پست تعجیل
posted
صندوق پست تعجیل
caisson
[محفظه یا صندوق زیرآبی]
chested
صندوق یا سینه دار
social insurance fund
صندوق بیمههای اجتماعی
repositories
صندوق تابوت فرف
crate
صندوق بزرگ چوبی
european monetary fund
صندوق پولی اروپا
savings and loan association
صندوق پس انداز تعاونی ورهنی
cash register
صندوق
[محل پرداخت پول]
pillar box
صندوق پستی ستونی شکل
community chest
صندوق اعانه برای امورخیریه
cashing
دریافت کردن صندوق پول
cash
دریافت کردن صندوق پول
IMF
مخفف صندوق بینالمللی پول
international monetary fund
صندوق بین المللی پول
cashes
دریافت کردن صندوق پول
cashed
دریافت کردن صندوق پول
caskets
جعبه جواهر صندوق یاتابوت
casket
جعبه جواهر صندوق یاتابوت
feretory
[صندوق آثار مقدس کلیسا]
pillar boxes
صندوق پستی ستونی شکل
air blast
هوای دم
petticoatsfever
هوای زن
moist air
هوای تر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com