Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
box caisson
صندوق قالب پی
Other Matches
basic type single tier formwork
قالب بندی نیمه لغزان با پایههای معادل ارتفاع قالب
imported
1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
importing
1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
import
1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
plasticize
قالب پذیر کردن از قالب در اوردن
blow-ups
تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow up
تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow-up
تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
hutch
صندوق
coffers
صندوق
coffer
صندوق
boxes
صندوق
cases
صندوق
funded
صندوق
chests
صندوق
box
صندوق
cashed
صندوق
fund
صندوق
hutches
صندوق
water jacket
صندوق اب
cash office
صندوق
cashing
صندوق
case
صندوق
lacunar
صندوق
cash
صندوق
chest set
صندوق
cashes
صندوق
chest
صندوق
compression molding process
فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
pension fund
صندوق بازنشستگی
money-boxes
صندوق اعانه
money box
صندوق دستگیری
money box
صندوق اعانه
closets
صندوق خانه
closeting
صندوق خانه
closeted
صندوق خانه
closet
صندوق خانه
money-box
صندوق اعانه
letterbox
صندوق مراسلات
letterbox
صندوق پست
cases
پوشانیدن صندوق
crates
صندوق مشبک
savings bank
صندوق پس انداز
cases
صندوق جعبه
case
پوشانیدن صندوق
case
صندوق جعبه
strongbox
گاو صندوق
letterboxes
صندوق پست
letterboxes
صندوق مراسلات
mailbox
صندوق پست
poor box
صندوق اعانه
crate
صندوق مشبک
mailboxes
صندوق پست
postbox
صندوق پست
bins
جازغالی صندوق
post-boxes
صندوق پست
post-box
صندوق پست
bin
جازغالی صندوق
trustee savings bank
صندوق پس انداز
aid fund
صندوق تعاون
penny bank
صندوق پس انداز
bank of deposit
صندوق پس انداز
cash office
دایره صندوق
box type van body
بدنه صندوق
box maker
صندوق ساز
savings bank
صندوق پس انداز
cash box
صندوق پول
cash deficit
کسر صندوق
cashier's allowance
کسر صندوق
risk money
کسر صندوق
provident bank
صندوق پس انداز
letter box
صندوق پست
letter drop
صندوق پست
loan fund
صندوق وام
ballot boxes
صندوق ارا
ballot box
صندوق ارا
trunks
بشکه صندوق
trunk
بشکه صندوق
altar-tomb
صندوق مزار
to coffer
در صندوق اندوختن
caisson
صندوق مهمات
kench
تغار صندوق
trunk
چمدان بزرگ صندوق
unemployment fund
صندوق تامین بیکاری
trunks
چمدان بزرگ صندوق
gold pool
صندوق مشترک طلا
crates
صندوق بزرگ چوبی
european monetary fund
صندوق پولی اروپا
boxlike
بشکل صندوق یاجعبه
exchanged stabilization fund
صندوق تثبیت ارز
boxy
بشکل صندوق مشت زن
crate
صندوق بزرگ چوبی
incase
در صندوق قرار دادن
repository
صندوق تابوت فرف
chested
صندوق یا سینه دار
cash register
صندوق پول شمار
safecracker
دزد صندوق باز کن
cash registers
صندوق پول شمار
mess treasurer
متصدی صندوق باشگاه
orderly bin
صندوق زباله در خیابان
social insurance fund
صندوق بیمههای اجتماعی
boot locke
قفل صندوق عقب
post-
صندوق پست تعجیل
boot
[British E]
صندوق چمدان
[خودرو]
post
صندوق پست تعجیل
trunk
[American E]
صندوق چمدان
[خودرو]
posts
صندوق پست تعجیل
posted
صندوق پست تعجیل
caisson
[محفظه یا صندوق زیرآبی]
depositary for a fund
سپرده برای یک صندوق
yegg
دزد صندوق شکن
repositories
صندوق تابوت فرف
pillar box
صندوق پستی ستونی شکل
casket
جعبه جواهر صندوق یاتابوت
pillar boxes
صندوق پستی ستونی شکل
international monetary fund
صندوق بین المللی پول
cash register
صندوق
[محل پرداخت پول]
feretory
[صندوق آثار مقدس کلیسا]
savings and loan association
صندوق پس انداز تعاونی ورهنی
caskets
جعبه جواهر صندوق یاتابوت
cash
دریافت کردن صندوق پول
IMF
مخفف صندوق بینالمللی پول
community chest
صندوق اعانه برای امورخیریه
cashing
دریافت کردن صندوق پول
cashed
دریافت کردن صندوق پول
cashes
دریافت کردن صندوق پول
raee show
نمایش چیزی که در صندوق یا جعبه باشد
fund
تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
slop chest
صندوق ملبوس وملزومات کارکنان کشتی
yeggman
جانی ولگرد دزد صندوق شکن
funded
تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
sales register
صندوق پول یا ماشین دخل مغازه
mailbox
انباره پیغام های پستی صندوق پست
humidor
صندوق سیگار که هوای انرامرطوب نگاه دارند
safe deposit
صندوق اهن مخصوص امانت اشیاء گرانبها
mailboxes
انباره پیغام های پستی صندوق پست
letter-box company
شرکتی
[درپناهگاه مالیاتی]
که تنها صندوق پستی دارد
offshore company
شرکت صندوق پستی در خارج از کشور
[ برای سود در مالیات]
rain box
صندوق یا اسباب بازی دیگری که درتماشاخانه صدای باران ازان درمی اورند
template
قالب
templates
قالب
kata
قالب
mandrel or dril
قالب
matrix or matrices
قالب
standard
قالب
standards
قالب
spectrum
قالب
shape
قالب
shapes
قالب
mold
قالب
matrix
قالب
laster
قالب گر
molded
قالب
matter
قالب
moulded
قالب
laster
قالب کن
mould
قالب
mattering
قالب
matters
قالب
molds
قالب
cell format
قالب سل
green sand mold
قالب تر
moulds
قالب
mattered
قالب
moulding
قالب
forme
قالب
matrixes
قالب
unformatted
بی قالب
carcass
قالب
carcasses
قالب
foot pocket
قالب پا
An ice – cube .
یک قالب یخ
models
قالب
cluster
قالب
cluster bomb
قالب
cluster bombs
قالب
clusters
قالب
close fitting
قالب تن
carcases
قالب
burner frame
قالب
ingot
قالب
centering
قالب
swage
قالب
fitted
قالب
blocked
سد قالب
split line
خط قالب
blocks
سد قالب
sizes
قالب
size
قالب
die
قالب
close-fitting
قالب تن
block
سد قالب
model
قالب
modelled
قالب
modeled
قالب
cake
قالب
moulder
قالب گر
shuttering
قالب بتن
shoe tree
قالب کفش
modeller
قالب سازی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com