Dictiornary-Farsi | صنعت فیلم ناطق | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (9 milliseconds)

English	Persian
talkie	صنعت فیلم ناطق
talkies	صنعت فیلم ناطق


Other Matches

talkies	فیلم ناطق
talkie	فیلم ناطق
sound frack	محل مخصوص ضبط صوت برروی حاشیه فیلم ناطق
motor vehicle industry	صنعت وسایل نقلیه موتوری صنعت اتومبیل
cassette	کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
cassettes	کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
structrual engineering industry	صنعت ساختمان فولادی صنعت سوله
pancromic	فیلم چند رنگه فیلم چندحالته
reeled	قرقره فیلم حلقه فیلم
reeling	قرقره فیلم حلقه فیلم
reel	قرقره فیلم حلقه فیلم
reels	قرقره فیلم حلقه فیلم
talker	ناطق
spokesman	ناطق
talking	ناطق
spokesmen	ناطق
orators	ناطق خطیب
talker	ادم ناطق
orator	ناطق خطیب
speakers	ناطق رئیس مجلس شورا
speaker	ناطق رئیس مجلس شورا
filmstrip	نوار فیلم اسلایدهای بشکل نوار فیلم
toastmistress	بانوی معرفی کننده ناطق سرمیز غذا
teleprompter	اسباب مخصوص چرخاندن خطوط نوشته در جلو ناطق تلویزیون
artless	بی صنعت
craftsman trade	صنعت
arts	صنعت
art	صنعت
craft	صنعت
crafts	صنعت
industry	صنعت
industries	صنعت
trade	صنعت
traded	صنعت
loads	فیلم
load	فیلم
filmed	فیلم
film	فیلم
film leader	فیلم
electric industry	صنعت برق
automotive industry	صنعت اتومبیل
motorcar industry	صنعت اتومبیل
ceramics industry	صنعت سرامیک
chiasmus	صنعت قلب
competitive industry	صنعت رقابتی
computer industry	صنعت کامپیوتر
contracting industry	صنعت ساختمان
automotive	صنعت اتومبیل
weak industry	صنعت کساد
artificer	صنعت کار
cottage industries	صنعت روستایی
industrialism	صنعت گرایی
agro industry	کشت و صنعت
antistrophe	صنعت تجنیس
weak industry	صنعت ضعیف
declining industry	صنعت رو به زوال
domestic industry	صنعت داخلی
industrial espionage	جاسوسی در صنعت
infant industry	صنعت نوزاد
iron industry	صنعت اهن
labour intensive industry	صنعت کاربر
manufacturing industry	صنعت کارخانهای
metal working industry	صنعت فلزکاری
service industry	صنعت خدمات
plastic industry	صنعت پلاستیک
manufacturing	صنعت ساخت
palinode	صنعت انکار
haniwork	صنعت دست
sick industry	صنعت بیمار
oil industry	صنعت نفت
textile industry	صنعت بافندگی
export industry	صنعت صادراتی
extractive industry	صنعت استخراجی
family industry	صنعت خانوادگی
textile industry	صنعت نساجی
cottage industry	صنعت روستایی
structrual engineering industry	صنعت سازه
filmdom	صنعت سینما
philotechnic	صنعت دوست
similes	صنعت تشبیه
technologies	صنعت شناسی
simile	صنعت تشبیه
mystery	صنعت هنر
industrialists	صنعت کار
mysteries	صنعت هنر
industrialists	صاحب صنعت
handicraft	صنعت دستی
craftsman	هنرپیشه صنعت گر
technology	صنعت شناسی
industrialist	صاحب صنعت
industrialist	صنعت کار
craftsmen	هنرپیشه صنعت گر
hyperbole	صنعت اغراق
microfilms	ریز فیلم
microfilms	میکرو فیلم
instruction film	فیلم درسی
microfilm	ریز فیلم
peepshows	فیلم شهوانی
film	فیلم سینما
filmy	فیلم مانند
film	فیلم عکاسی
film developer	سازنده فیلم
film reader	فیلم خوان
film recorder	ضباط فیلم
film recorder	فیلم نگار
instruction film	فیلم اموزشی
filmstrip	فیلم سینمایی
peepshow	فیلم شهوانی
microfilming	میکرو فیلم
film-strip	نوار فیلم
reversal film	فیلم معکوس
film strip	نوار فیلم
positive film	فیلم مثبت
microfilm	میکرو فیلم
picturize	فیلم برداشتن از
phonofilm	فیلم صدادار
phonofilm	فیلم سخنگو
microfilmed	ریز فیلم
microfilmed	میکرو فیلم
negative film	فیلم منفی
microfilming	ریز فیلم
telefilm	فیلم تلویزیونی
film-strips	نوار فیلم
x ray film	فیلم رونتگن
cinematograph	اپارات فیلم
advertising spot	فیلم تبلیغاتی
acetate film	فیلم استاتی
moving picture	فیلم سینما
as good as a play <idiom>	مثل فیلم
filmiest	فیلم مانند
filmed	فیلم سینما
filmed	فیلم عکاسی
filmier	فیلم مانند
small scale industry	صنعت به مقیاس کوچک
handicraft	صنعت دستی حرفه
barrier to entry	منع ورود به صنعت
non ferrous metal industry	صنعت فلزات غیراهنی
carrying-trade	صنعت حمل و نقل
nationalized industry	صنعت ملی شده
transport trade	صنعت حمل و نقل
transport industry	صنعت حمل و نقل
ease of entry	سهولت ورودبه یک صنعت
sick industry	صنعت عقب مانده
expanding industry	صنعت در حال گسترش
machine building industry	صنعت ماشین سازی
metaphor	صنعت استعاره کنایه
metaphors	صنعت استعاره کنایه
beaver fur	خز سگ آبی [صنعت پوشاک]
beaver	خز سگ آبی [صنعت پوشاک]
automobile trade	صنعت یا تجارت اتومبیل
iron and steel working industry	صنعت اهن و فولاد
confectionery	صنعت شیرینی سازی
electrotechnology	شناخت صنعت برق
industrially	ازلحاظ کار و صنعت
counterpoint	صنعت ترکیب الحان
constant cost industry	صنعت هزینههای ثابت
carrying business	صنعت حمل و نقل
carrying trade	صنعت حمل و نقل
location of industry	تعیین مکان صنعت
shipping trade	صنعت حمل و نقل
transport business	صنعت حمل و نقل
declining industry	صنعت درحال تنزل
fast-forward	جلو زدن فیلم
film advance mode	دکمه رد کردن فیلم
Color films(T. V).	فیلم ( تلویزیون ) رنگی ؟
camera magazine	کاست فیلم دوربین
playoffs	نشان دادن فیلم
Make three copies of each film.	از هر فیلم سه تا کپی بکنید.
playoff	نشان دادن فیلم
technicolour	روش فیلم رنگی
image format	اندازه فیلم عکاسی
magnetic film memory	حافظه با فیلم مغناطیسی
magnetic film	لایه فیلم مغناطیسی
filmstrip	فیلم عکاسی 53 میلمتری
dub	فیلم را دوبله کردن
false colour	فیلم رنگی مصنوعی
dubbed	فیلم را دوبله کردن
geneva stop	سیستم نگهدارنده فیلم
film badge	برگ شناسایی فیلم
dubs	فیلم را دوبله کردن
magnetic film storage	ذخیره فیلم مغناطیسی
magnetic thin film	فیلم نازک مغناطیسی
scenario	متن فیلم سینمایی
rerun	نمایش مجدد فیلم
metol	دوای فهور فیلم
cinematograph	دوبین فیلم برداری
elaborately	ازروی صنعت و نازک کاری
plaiting machine	دستگاه چین [تا] کن [صنعت نساجی]
plaiter	دستگاه چین [تا] کن [صنعت نساجی]
pleating machine	دستگاه چاکدار کن [صنعت نساجی]
cuttler	دستگاه چاکدار کن [صنعت نساجی]
cuttler	دستگاه چین [تا] کن [صنعت نساجی]
plaiter	دستگاه چاکدار کن [صنعت نساجی]
plaiting machine	دستگاه چاکدار کن [صنعت نساجی]
pleating machine	دستگاه چین [تا] کن [صنعت نساجی]
location of industry	تعیین محل استقرار صنعت
free entry	ورود ازاد بنگاهها به صنعت
long run industry supply curve	منحنی عرضه صنعت در بلندمدت
newsreels	فیلم اخبار جاری روز
scenario	متن یانمایشنامه فیلم سینمایی