English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
hansard صورت جلسات رسمی پارلمان انگلیسی
Other Matches
parliamentary مصوب پارلمان دارای پارلمان فراکسیون
hereford نوعی گوساله گوشت قرمز ازنژاد انگلیسی که صورت سفیدی دارد
fax غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
faxing غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
faxes غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
faxed غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
chapter-house ساختمان جلسات
anglicization انگلیسی منشی اتصاف بصفات و خصوصیات انگلیسی
nonresident بدون شرکت در جلسات
anglicism اصطلاح زبان انگلیسی انگلیسی مابی
seminarian دانشجویی که در جلسات بحث وتحقیق شرکت میکند
commonest پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
commoners پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
common پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
vacation sittings جلسات دادگاه که در فاصله دو اجلاس برای کارهای مهم و ضروری تشکیل میشود
inventory از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
parliaments پارلمان
parliament پارلمان
membership of the parliament عضویت پارلمان
speaker of parliament رئیس پارلمان
parliaments مجلس شورا پارلمان
parliament مجلس شورا پارلمان
Capitol عمارت پارلمان ایالتی
lobbyists کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
lobbyist کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
lobbyer کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
lime juicer ملوان انگلیسی انگلیسی
scheduler امکان نرم افزاری که به کاربر امکان مدیریت جلسات , قرار ملاقاتها یا استفاده از منابع میدهد.
anglicizing انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicised انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicises انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicising انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicize انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicizes انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicized انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
bigben ساعت بزرگی که بر برج پارلمان لندن نصب شده است
roundheal عضو پارلمان انگلیس درزمان شارل یکم که سرش را ازته میزد
returning گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returns گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returned گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
return گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
roundhead نماینده پارلمان انگلیس دردوره شارل اول و عضو فرقه مسیحیان کویکر
parliamentarism سیستمی که در ان قوه مجریه درمقابل پارلمان جوابگو ومسئول اعمال خود باشد
officiary مامور رسمی مقام رسمی
reviewed بازدید رسمی یاسان رسمی
reviewing بازدید رسمی یاسان رسمی
review بازدید رسمی یاسان رسمی
reviews بازدید رسمی یاسان رسمی
officious نیمه رسمی شبهه رسمی
solemn form در CL تصدیق وصیتنامه یا از طریق رسمی یعنی در دادگاه است یا ازطریق غیر رسمی یا عادی است که توسط دفاتر اسنادرسمی به عمل می اید
local چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
locals چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
printers وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printer وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
exchange devaluation تنزل رسمی قیمت ارز تضعیف رسمی ارز
plastic bubble keyboard صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
packets روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packet روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
barrage jamming تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
watts واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watt واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
discretionary آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
knuckle bow انگلیسی
limeys انگلیسی
British انگلیسی
johnny انگلیسی
Britisher انگلیسی
english woman زن انگلیسی
Britishers انگلیسی
English انگلیسی
Englishmen انگلیسی
Englishwoman انگلیسی
Briton انگلیسی
Britons انگلیسی
Englishwomen انگلیسی
knuckle guard انگلیسی
Englishman انگلیسی
limey انگلیسی
middle english انگلیسی تا 0051میلادی
British زبان انگلیسی
HMS کشتی انگلیسی
english opening گشایش انگلیسی
english self taught خوداموز انگلیسی
english speaking انگلیسی زبان
lime juicer کشتی انگلیسی
jardin anglais باغ انگلیسی
johnny مرد انگلیسی
English altar محراب انگلیسی
english system سیستم انگلیسی
cleat knob دگمه انگلیسی
cleat عایق انگلیسی
english billiards بیلیارد انگلیسی
after the english f. به سبک انگلیسی ها
association croquet کروکه انگلیسی
redcoat سرباز انگلیسی
arabic numeral اعداد انگلیسی
tommy atkins سرباز انگلیسی
anglophile انگلیسی دوست
In simple (plain) English. به انگلیسی ساده
ale ابجو انگلیسی
anglicization انگلیسی مابی
is a monetary sign انگلیسی است
king's english انگلیسی اصیل
in plain english به انگلیسی ساده
common low سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
broken english انگلیسی دست و پا شکسته
large white خوک سفید انگلیسی
zed تلفظ انگلیسی حرف Z
English bond آجر چینی انگلیسی
The English speaking-countries. کشورهای انگلیسی زبان
uniting سکه قدیم انگلیسی
unites سکه قدیم انگلیسی
unite سکه قدیم انگلیسی
english words واژه ها یا لغات انگلیسی
english thread پیچ و مهره انگلیسی
anglicise انگلیسی ماب کردن
anglo saxon نژاد انگلیسی وساکنسونی
eeglish persian dictionary فرهنگ انگلیسی به فارسی
anglicise انگلیسی ماب شدن
He is good at English. انگلیسی اش خوب است
limey سرباز یا ملوان انگلیسی
limeys سرباز یا ملوان انگلیسی
The English - speaking world. دنیای انگلیسی زبان
structured english انگلیسی ساخت یافته
half and half نوعی ابجو انگلیسی
old english زبان انگلیسی قدیم
shropshire نژادی از گوسفند بی شاخ انگلیسی
wiltshire نژاد گوسفند سفیدرنگ انگلیسی
D, d (D's, d's) حرف چهارم الفبای انگلیسی
draftier املای انگلیسی واژهی drafty
pounded واحد مسکوک طلای انگلیسی
pounds واحد مسکوک طلای انگلیسی
s نوزدهمین حرف الفبای انگلیسی
In my broken English . با انگلیسی دست وپا شکسته ام
center spot نقطه مرکزی بیلیارد انگلیسی
n چهاردهمین حرف الفبای انگلیسی
pounding واحد مسکوک طلای انگلیسی
q هفدهمین حرف الفبای انگلیسی
o پانزدهمین حرف الفبای انگلیسی
I نهمین حرف الفبای انگلیسی
gringos بیگانه خصوصا انگلیسی یا امریکایی
A, a (A's, a's) حرف اول الفبای انگلیسی
d حرف چهارم الفبای انگلیسی
C, c (C's, c's) حرف سوم الفبای انگلیسی
thoroughbred هر نوع اسب انگلیسی اصیل
gringo بیگانه خصوصا انگلیسی یا امریکایی
thoroughbreds هر نوع اسب انگلیسی اصیل
cee نام سومین حرف انگلیسی
pound واحد مسکوک طلای انگلیسی
English is not a hard language . انگلیسی زبان سختی نیست
F, f (F's, f's) حرف ششم الفبای انگلیسی
Q, q (Q's, q's) حرف هفدهم الفبای انگلیسی
G, g (G's, g's) حرف هفتم الفبای انگلیسی
H, h (H's, h's) حرف هشتم الفبای انگلیسی
anglicising باداب و رسوم انگلیسی درامدن
He speaks English fluently. انگلیسی راروان صحبت می کند
I, i (I's, i's) حرف نهم الفبای انگلیسی
J, j (J's, j's) حرف دهم الفبای انگلیسی
K, k (K's, k's) حرف یازدهم الفبای انگلیسی
M, m (M's, m's) حرف سیزدهم الفبای انگلیسی
N, n (N's, n's) حرف چهاردهم الفبای انگلیسی
T, t (T's, t's) حرف بیستم الفبای انگلیسی
S, s (S's, s's) حرف نوزدهم الفبای انگلیسی
R, r (R's, r's) حرف هجدهم الفبای انگلیسی
English مربوط به مردم وزبان انگلیسی
O, o (O's, o's) حرف پانردهم الفبای انگلیسی
anglicizing باداب و رسوم انگلیسی درامدن
anglicizes باداب و رسوم انگلیسی درامدن
anglicized باداب و رسوم انگلیسی درامدن
draftiest املای انگلیسی واژهی drafty
anglicist متخصص اصطلاحات و قواعدزبان انگلیسی
draughtier املای انگلیسی واژهی drafty
draughtiest املای انگلیسی واژهی drafty
anglomania شیفتگی برای اداب انگلیسی ها
draughty املای انگلیسی واژهی drafty
L, l (L's, l's) حرف دوازدهم الفبای انگلیسی
E, e (E's, e's) حرف پنجم الفبای انگلیسی
anglicised باداب و رسوم انگلیسی درامدن
anglicises باداب و رسوم انگلیسی درامدن
english garden پارک انگلیسی [قرن هجدهم]
anglicize باداب و رسوم انگلیسی درامدن
british english زبان انگلیسی رایج درانگلستان
breman system سیستم برمن در گشایش انگلیسی
B, b (B's, b's) حرف دوم الفبای انگلیسی
P, p (P's, p's) حرف شانزدهم الفبای انگلیسی
f ششمین حرف الفبای انگلیسی
k یازدهمین حرف الفبای انگلیسی
h هشتمین حرف الفبای انگلیسی
his english is weak مایه انگلیسی اوکم است
l دوازدهمین حرف الفبای انگلیسی
sten مسلسل سبک 9 میلمتری انگلیسی
em نام حرف m یامیم انگلیسی
m سیزدهمین حرف الفبای انگلیسی
english speaking people مردم یا ملل انگلیسی زبان
j دهمین حرف الفبای انگلیسی
g حرف هفتم الفبای انگلیسی
e پنجمین حرف الفبای انگلیسی
rom دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
chargeable accessions استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com