English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English Persian
apparition صورت وهمی
apparitions صورت وهمی
Other Matches
inventory از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
unrealistic وهمی
ideative وهمی
illusory وهمی
unrealistically وهمی
Gothic وهمی
delusional وهمی
illusive وهمی
ideational وهمی
simulacrum شباهت وهمی
delusory وهمی یا خیالی
gremlin موجود وهمی
gremlins موجود وهمی
uncanny وهمی جدی
vagarious خیالی وهمی
unreal واهی وهمی
bizarre خیالی وهمی
imaginary وهمی خیال
nonentity جیز وهمی وخیالی
nonentities جیز وهمی وخیالی
illusionism نگارش یا توصیف منافر وهمی
banshee موجود وهمی بشکل روح
banshees موجود وهمی بشکل روح
vagariously وهمی از روی هوی و هوس واهی
hallucinosis حالت هذیانی و وهمی ابتلاء به توهم دائمی
locals چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
printers وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printer وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
plastic bubble keyboard صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
packet روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packets روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
barrage jamming تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
watts واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watt واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
discretionary آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
rom دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
line astern صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
chargeable accessions استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
dat سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
basic بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basics بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
approach formation صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
automatic programming روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
effigies صورت
face صورت
faces صورت
medal صورت
freckle لک صورت
medals صورت
kalendar صورت
mazard صورت
list صورت
rolls صورت
form صورت
roster صورت
listing صورت
slips صورت
hues صورت
slipped صورت
slip صورت
phases صورت
effigy صورت
figure صورت
constellation صورت
phased صورت
phase صورت
constellations صورت
rosters صورت
listings صورت
invoicing صورت
roll صورت
file صورت
filed صورت
conformational isomers هم صورت
visages رو صورت
statements صورت
shape صورت
physiognomy صورت
versions صورت
forms صورت
coat card صورت
invoices صورت
conformer هم صورت
circumstantially در صورت
image صورت
invoiced صورت
images صورت
shapes صورت
facies صورت
version صورت
formed صورت
figuring صورت
providing در صورت
figures صورت
hue صورت
rolled صورت
invoice صورت
statement صورت
physiognomies صورت
visage رو صورت
powdering پودر صورت
to put in to shape سر و صورت دادن
transfiguration تبدیل صورت
numerator صورت کسر
formation صورت بندی
unfigured بی صورت ساده
normalized form صورت هنجار
on foot به صورت پیاده
outside appearance صورت فاهر
sick list صورت بیماران
sentential form صورت جملهای
programme of work صورت کارها
sales check صورت فروش
pictography صورت نگاری
primordial image صورت ازلی
carte صورت غذا
serial و به صورت سری
proces verbal صورت مجلس
processionize صورت مجلس
similitude شباهت صورت
standard form صورت متعارف
stop list صورت متخلفین
outward show صورت فاهر
to take an inventory of صورت دارایی
veiling تور صورت
pictogram صورت نگاشت
facet صورت کوچک
pictograph صورت نگاره
powders پودر صورت
the brush صورت گری
powder پودر صورت
facets صورت کوچک
serials و به صورت سری
accomplish صورت گرفتن
bill of goods صورت کالا
burble جوش صورت
burbled جوش صورت
burbles جوش صورت
burbling جوش صورت
incarnation صورت خارجی
incarnations صورت خارجی
forgeries صورت سازی
enumeration صورت ریز
erythema گل انداختن صورت
bill of exceptions صورت استثنائات
schedule صورت فهرست
scheduled صورت فهرست
schedules صورت فهرست
minute صورت جلسه
minutes صورت جلسه
face card ورق صورت
f.artery شریان صورت
externallze صورت فاهردادن
forgery صورت سازی
transformation تبدیل صورت
complement form صورت متممی
clear text به صورت کشف
reorganization صورت جدید
isolate به صورت الکتریکی
isolates به صورت الکتریکی
isolating به صورت الکتریکی
certificate of expenditure صورت حساب
certificate of expenditure صورت هزینه
complement form صورت متمم
conditionality صورت شرطی
canonical form صورت متعارفی
bill of material صورت قطعات
inventory صورت کالا
inventory صورت اموال
bill of quantities صورت مقداری
bill of sale صورت فروش
decrepitation صورت نمکی
breadboard می صورت گیرد
court card صورت :شاه
celestial body صورت فلکی
normal form صورت هنجار
archetypes صورت ازلی
impanel در صورت نوشتن
imbody صورت خارجی
if so در صورت مثبت
if possible در صورت توانایی
if possible در صورت امکان
if need be در صورت بایست
if necessary در صورت لزوم
archetype صورت ازلی
white face جانورسفید صورت
list of promotiona صورت ترفیعات
normal form صورت عادی
nominal list صورت اسامی
nomenelature صورت اسامی
asterism صورت فلکی
at any rate درهر صورت
matricula صورت اعضا
at that rate در این صورت
long robe صورت کشیده
roster صورت نگهبانی
roster صورت کار
free list صورت مجانی ها
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com