Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
soluble washer
ضامن تاخیری مین دریایی
Other Matches
dormant
عامل تاخیری مین دریایی چاشنی تاخیری
delayed contact
چاشنی با تماس تاخیری سیستم پیش تنظیم تاخیری
delay line storage
یک دستگاه ذخیره که شامل یک خط تاخیری و وسیلهای برای درج مجدد اطلاعات بدرون خط تاخیری میباشد
delayed action
وسیله با عمل تاخیری تاخیری
anticountermining device
وسیله ضد انفجار مین دریایی در اثر ضربه ضامن انفجارضربتی مین
permissive action link
ضامن مسلح شدن جنگ افزاراتمی ضامن خودکار
safety pin
خار ضامن میله ضامن
safety pins
خار ضامن میله ضامن
safety stop
ضامن اسلحه گیره ضامن
antirecovery device
ضامن ضد جمع اوری مین ضامن ضد باز و بسته کردن مین
seabee
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
interruptor
ضامن قطع مدار اشتعال ماسوره ضامن داخلی ماسوره
safety
به ضامن کردن ضامن
midshipman
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
delay line
خط تاخیری
retardatory
تاخیری
retardative
تاخیری
dilatory
تاخیری
piratic
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
delay line register
ثبات با خط تاخیری
delaying action
عمل تاخیری
delay position
موضع تاخیری
sonic delay line
خط تاخیری صوتی
mercury delay line
خط تاخیری جیوهای
nickel celay line
خط تاخیری نیکلی
lagging current
شدت تاخیری
delaying action
عملیات تاخیری
retarding effect
اثر تاخیری
delayed action
با ماسوره تاخیری
fuze delay
ماسوره تاخیری
delays
عملیات تاخیری
delay action voltage
ولتاژ تاخیری
delay action fuse
فیوز تاخیری
delay action
عملیات تاخیری
delay action
عمل تاخیری
time-lag fuse
فیوز تاخیری
delay
عملیات تاخیری
delay arming
مکانیسم تاخیری
time delay relay
رله تاخیری
delay fuze
ماسوره تاخیری
delay element
عنصر تاخیری
delay distortion
اعوجاج تاخیری
delaying
عملیات تاخیری
dormant
وسیله تاخیری
kite
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
petty officers
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
oceanography
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
pilot chart
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
petty officer
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
running lights
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
kites
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
chine
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
magnetic aftereffect
اثر تاخیری مغناطیسی
delay arming
مسلح کننده تاخیری
delayed elastic response
واکنش ارتجاعی تاخیری
delay equalizer
متعادل کننده تاخیری
magnetic creeping
اثر تاخیری مغناطیسی
stadimeter
مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea cucumber
حلزون دریایی از جنس راب دریایی
sea mark
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
delay position
موضع مخصوص اجرای عملیات تاخیری
sit on the ball
بازی تاخیری برای حفظ مساوی یابرد
sit on a lead
بازی تاخیری برای حفظ مساوی یابرد
sea power
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner
ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
naval activity
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
terns
پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
marines
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
tern
پرستوک دریایی چلچله دریایی
task unit
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
summary areas
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
light lists
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
knot
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
maritime
ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
naval aviation
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
bureau of naval personnel
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
rear commodore
سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
light period
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
warranties
ضامن
guarantee
ضامن
saftey bolt
ضامن
safe
ضامن
guaranteed
ضامن
extender
ضامن
cautioned
ضامن
bondsman
ضامن
guarantees
ضامن
guarantors
ضامن
hostages
ضامن
hostage
ضامن
warranty
ضامن
safe
به ضامن
safer
ضامن
safer
به ضامن
warranter
ضامن
caution
ضامن
warrantor
ضامن
surety
ضامن
sureties
ضامن
cautioning
ضامن
cautions
ضامن
safest
ضامن
safes
ضامن
toggles
ضامن
toggle
ضامن
safes
به ضامن
sponsoring
ضامن
latch
ضامن
sponsors
ضامن
braking
ضامن
brakes
ضامن
braked
ضامن
recognizor
ضامن
sponsor
ضامن
devices
ضامن
device
ضامن
security
ضامن
brake
ضامن
pawl
ضامن
safest
به ضامن
retainers
ضامن
bailsman
ضامن
bail
ضامن
keylock
ضامن
latches
ضامن
guardless
بی ضامن
guarantor
ضامن
safety device
ضامن
mainpernor
ضامن تن
preventor
ضامن
retainer
ضامن
safety bolt
ضامن
obligor
ضامن
crash position indicator
برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
convoy commodore
فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
Marine Corps
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
naval gunfire
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
handle
ضامن دستگیره
bailee
ضامن و متعهد
safety pins
اشبیل ضامن
backing pawl
ضامن پشتی
safety pin
اشبیل ضامن
rowlocks
ضامن پارو
bailsman
ضامن حرفهای
arming wire
سیم ضامن
arming pin
میله ضامن
arming pin
خار ضامن
handles
ضامن دستگیره
bolt release
چفت ضامن
put on safety
به ضامن کردن
safety fork
گیره ضامن
obligate
ضامن سپردن
safety lever
دستگیره ضامن
nonboresafe
بدون ضامن
safety lock
ضامن اسلحه
safety lock
قفل ضامن
joint guarantor
ضامن تضامنی
guarantees
ضامن متعهد
guaranteed
ضامن متعهد
safety device
دستگاه ضامن
ratchets
ضامن دارکردن
ratchet wheel
چرخ ضامن
teasers
ضامن مولد
vouchers
ضامن گواه
retaining wall
دیوار ضامن
answerable
ضامن جوابگو
engages
ضامن کردن
engage
ضامن کردن
ratchet
ضامن دارکردن
teaser
ضامن مولد
i will be security for him
من ضامن او میشوم
guarantee
ضامن متعهد
grommet
حلقه ضامن
to give security
ضامن دادن
voucher
ضامن گواه
depositary
نگهدار ضامن
detent
چفت ضامن
stand guarantor
ضامن شدن
shear pin
سیم ضامن
good and svfficient bail
ضامن معتبر
general partner
شریک ضامن
safety wire
سیم ضامن
safety wire
اشبیل ضامن
sear stop
ضامن چکاننده
rowlock
ضامن پارو
set screw
پیچ ضامن
safety lever
اهرم ضامن
rachet
چرخ ضامن دار
warrantor
تعهد کننده ضامن
ratchet wheel
اچار ضامن دار
trip wire
سیم ضامن مین
to stand surety for any one
ضامن کسی شدن
ratchets
ضامن چرخ دنده
firing stop mechanism
مکانیسم ضامن اتش
render safe
به ضامن کردن مین
safety lock
چفت ضامن سلاح
stand surety for a person
ضامن کسی شدن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com