English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
damage ضایعات رزمی
battle casualty ضایعات رزمی
Search result with all words
loss تلفات جنگی ضایعات رزمی
Other Matches
napping waste ضایعات عمل خارزنی [این ضایعات در فرش های دستی بعد از پرداخت و یا در هنگام مقراض کاری بوجود آمده و در فرش های ماشینی پس از خار زدن سطح فرش بوسیله ماشین حاصل می شود.]
duty with troops در یکان رزمی خدمت کردن شغل رزمی گرفتن
combat developer وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
combat team گروهان مرکب رزمی گروه رزمی پیاده
field services قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
combatcommand فرماندهی رزمی قرارگاه رزمی
combat orders دستورات رزمی دستورالعملهای رزمی
combat power نیروی رزمی استعداد رزمی
task force گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task forces گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
combat air patrol هواپیمای گشتی رزمی گشتی رزمی هوایی
decrement ضایعات
cultch ضایعات
scrap ضایعات
scrapped ضایعات
culch ضایعات
spoilage ضایعات
garble ضایعات
scrapping ضایعات
wastage ضایعات
scraps ضایعات
waste product ضایعات
casualties تلفات و ضایعات
casualty تلفات و ضایعات
lint ضایعات پنبه
cotton waste ضایعات پنبه
damage criteria میزان ضایعات
wastage ضایعات تضییع
pug ضایعات غله
effective damage ضایعات موثر
loss تلفات ضایعات
pugs ضایعات غله
combat airlift support پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
combat cargo officer افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
loss replacement جایگزینی تلفات و ضایعات
mortality قابلیت دریافت ضایعات
cotton-waste آشغال و ضایعات پنبه
loss appraisal ضایعات قابل قبول
mass casualties تلفات و ضایعات شدید
casualty agent عامل ایجاد تلفات و ضایعات
gumma ضایعات دوره سوم سفلیس
damage assessment تعیین میزان خسارت براورد ضایعات
excess cover treaty قرارداد پوشش بیمهای ضایعات بیشتر
defense readiness condition وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
casualty board تابلوی نمودار ضایعات یکان تابلوی تلفات
epic رزمی
combats رزمی
combated رزمی
combat رزمی
combating رزمی
epics رزمی
epical رزمی
fighting patrol گشتی رزمی
field ration جیره رزمی
combat power قدرت رزمی
field order دستورالعمل رزمی
combat proficiency شایستگی رزمی
field grade رده رزمی
combat proficiency مهارت رزمی
combat readiness امادگی رزمی
combat patrol گشتی رزمی
combat outpost پاسدار رزمی
heroic verse شعر رزمی
combat forces نیروهای رزمی
combat formation ارایش رزمی
herioic verse شعر رزمی
combat intelligence اطلاعات رزمی
combat jump پرش رزمی
field type نوع رزمی
group گروه رزمی
field service خدمات رزمی
field officer افسر رزمی
combat support پشتیبانی رزمی
field manual دستور رزمی
field duty خدمات رزمی
combatintelligence اطلاعات رزمی
field commands قسمتهای رزمی
field commands یکانهای رزمی
field army ارتش رزمی
groups گروه رزمی
combat ration جیره رزمی
strengths استعداد رزمی
combatdrill تمرین رزمی
combatcommand یکان رزمی
field gun توپ رزمی
field exercise تمرین رزمی
combat vehicle خودروی رزمی
combat surveillance مراقبت رزمی
combat team تیم رزمی
combat trains بنه رزمی
combat troops عدههای رزمی
field duty ماموریت رزمی
strength استعداد رزمی
readiness امادگی رزمی
tactical missile موشک رزمی
battle problems مشکلات رزمی
service ammunition مهمات رزمی
c ration جیره رزمی
combat , echelon رده رزمی
combat , echelon یکان رزمی
combat , elements عناصر رزمی
combat , elements یکانهای رزمی
tactical support پشتیبانی رزمی
task organization سازمان رزمی
combat engineer مهندسی رزمی
non combatant غیر رزمی
non-combatant غیر رزمی
non-combatants غیر رزمی
field glasses عینک رزمی
martial arts ورزشهای رزمی
battle station پایگاه رزمی
combat arms رسته رزمی
combat efficiency کارایی رزمی
combat duty امور رزمی
combat crew خدمه رزمی
combat duty ماموریت رزمی
combat development توسعه رزمی
combat exercise تمرین رزمی
fighting load بار رزمی
nonbattle غیر رزمی
operational route جاده رزمی
unit strength قدرت رزمی یکان
level of readiness سطح امادگی رزمی
fielded زمینه رزمی صحرایی
field order دستورعملیاتی دستور رزمی
field officer افسر رسته رزمی
readiness category نوع امادگی رزمی
level of effort تلاش رزمی یکان
epos اشعار رزمی پیشینیان
jujitsu مادر ورزشهای رزمی
joint task force گروه رزمی مشترک
fields زمینه رزمی صحرایی
field service پشتیبانی سرویس رزمی
readiness category درجه امادگی رزمی
materiel readiness امادگی رزمی وسایل
combat ready دارای امادگی رزمی
pioneer unit یگان مهندسی رزمی
level of strength میزان استعداد رزمی
field زمینه رزمی صحرایی
tactical loading بارگیری رزمی یا جنگی
field range میدان تیر رزمی
level of strength سطح استعداد رزمی
live exercise تمرین رزمی حقیقی
flyable dud بدون امادگی رزمی
effective strength استعداد رزمی موثر
combat pay فوق العاده رزمی
combat support arms یکان پشتیبانی رزمی
combat service support پشتیبانی خدمات رزمی
combat control team تیم کنترل رزمی
amphibious task force گروه رزمی اب خاکی
combat development پیشرفت اموزش رزمی
combat operations مرکز عملیات رزمی
epics شعر رزمی حماسه
combat load بار رزمی هواپیما
combat liaison ربط و ارتباط رزمی
combat firing تمرین تیراندازی رزمی
combat support arms رسته پشتیبانی رزمی
combat support troops یکانهای پشتیبانی رزمی
combat support troops عدههای پشتیبانی رزمی
standards کالای جانشین رزمی
attrition کاهش توان رزمی
conventional forces نیروهای رزمی معمولی
standard کالای جانشین رزمی
condition of readiness وضعیت امادگی رزمی
combat information center مرکز اطلاعات رزمی
epic شعر رزمی حماسه
carrier task force گروه رزمی هواپیمابر دریایی
battle bill فهرست استعداد رزمی ناو
combat essential مورد نیاز حتمی رزمی
night cap گشتی رزمی هوایی شبانه
main battle tank قوی ترین تانک رزمی
tae guk بالاترین فلسفه ورزشهای رزمی
rhapsode دوره گردی که اشعار رزمی
combat crew خدمه رزمی هواپیما یاخودرو
strength قدرت رزمی استعداد نفری
combat resolution پایین ترین رده رزمی
combatdrill تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
threat study بررسی امکانات رزمی دشمن
commitment value ارزش رزمی یک یکان در درگیریها
field commands یکانهای صحرایی فرماندهیهای رزمی
trains area منطقه بنه رزمی یکان
combat commander's insignia علامت فرماندهی بر یکان رزمی
strengths قدرت رزمی استعداد نفری
strengths توان رزمی تعداد نفرات
strength توان رزمی تعداد نفرات
build-ups بالا بردن توان رزمی نیروها
army ready material program برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
build-up بالا بردن توان رزمی نیروها
build up بالا بردن توان رزمی نیروها
tactical reconnaissance براوردموقعیت رزمی در حالتی که درگیری نزدیک است
zipper گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
task organization سازمان دادان برای رزم برش رزمی
trouvere شاعر رزمی شمال فرانسه در سده یازدهم
war footing حالت اماده باش در ارتش امادگی رزمی
tailor برش دادن ازنظر رزمی به هم مربوط کردن
locap گشتی رزمی هوایی مخصوص ارتفاع پست
zippers گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
tailors برش دادن ازنظر رزمی به هم مربوط کردن
target cap گشتی هوایی رزمی مخصوص تجسس منطقه هدف
unit citation جشن طبقه بندی یکانها از نظر عملیات یاامادگی رزمی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com