Dictiornary-Farsi | ضخامت دیوار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)

English	Persian
thickness of a wall	ضخامت دیوار


Search result with all words

effective thickness of a wall	ضخامت موثر دیوار
anta	[پایه ستون مربعی یا مستطیلی که به وسیله ی افزایش ضخامت در انتهای دیوار شکل داده می شود.]
Other Matches

partition wall	دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
counter fert	دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
murage	مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
common wall	دیوار تقسیم دیوار جلوگیری از اتش سوزی
retaining wall	دیوار نگهبان دیوار محافظ
thickness	ضخامت
strokes	1-ضخامت
stroked	1-ضخامت
stroking	1-ضخامت
diameter	ضخامت
third dimension	ضخامت
diameters	ضخامت
stroke	1-ضخامت
fictitious thickness	ضخامت فرضی
fictitious thickness	ضخامت فرضی
thickening	افزایش ضخامت
thickness gauge	ضخامت سنج
web thickness	ضخامت جان
aromor thickness	ضخامت زره
carpet thinckness	کلفتی یا ضخامت فرش
g	ضخامت قطر سوراخ
wire gauge	معیار ضخامت سیم
adjacent	نزدیک دیوار به دیوار
flat bow	کمانی که سرتاسر ان دارای یک ضخامت است
gauges	ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
gauge	ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
line gauge	وسیله اندازه گیری کلفتی خط ضخامت سنجی خط
gauged	ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
wire gauge	مقیاس اندازه گیری ضخامت سیم یا ورق فلز
half thickness	ضخامت لازم برای نصف کردن نفوذ عناصر تراونده
caliper	نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
calliper	نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
wed thickness	حداقل ضخامت یا فاصله بین سطح خارجی و داخلی دانههای خرج
strokes	یک قلم یا قلمو برای رسم روی صفحه .2-ضخامت حرف چاپ شده
stroke	یک قلم یا قلمو برای رسم روی صفحه .2-ضخامت حرف چاپ شده
stroked	یک قلم یا قلمو برای رسم روی صفحه .2-ضخامت حرف چاپ شده
stroking	یک قلم یا قلمو برای رسم روی صفحه .2-ضخامت حرف چاپ شده
grip length	طول قسمت رزوه نشده ساقه پیچ که معادل حداکثر ضخامت قطعات متصل شونده میباشد
alto-rilievo	[ویژگی های نقش برجسته ای که در آن شکل ها به اندازه ای بیش از نصف ضخامت خود برجسته اند.]
enclosure wall	دیوار بر
f. with the woll	دیوار
alignment frontage	بر دیوار
face wall	دیوار بر
walls have ears	دیوار
fences	دیوار
bulkhead	دیوار
bulkheads	دیوار
wellhead	سر دیوار
wall-to-wall	از دیوار به دیوار
cope	سر دیوار
bulwarks	دیوار
fence	دیوار
curtains	دیوار
wall	دیوار
coping	سر دیوار
counter-scrap	دیوار
partition	دیوار
partitions	دیوار
walls	دیوار
bulwark	دیوار
abutment	دیوار پشتیبان
spine wall	دیوار اساسی
sleeper wall	دیوار کرسی
sidewall	دیوار پهلویی
side wall	دیوار پهلویی
shear wall	دیوار برشی
tow brick wall	دیوار دو اجری
clay wall	دیوار چینه
outer wall	دیوار خارجی
cavity walls	دیوار دو جداره
mason up	ساختن دیوار
the pictures on the wall	ی روی دیوار
bearing wall	دیوار بارگیر
non bearing wall	دیوار تیغه
non load bearing wall	دیوار تیغه
thickness of a wall	کلفتی دیوار
batter of a wall	میل دیوار
sea dike	دیوار ساحلی
one brick wall	دیوار یک اجره
an interstice in a wall	ترک در دیوار
load bearing wall	دیوار حمال
batter of a wall	شیب دیوار
load bearing wall	دیوار باربر
bearing wall	دیوار باربر
cobwall	دیوار کاهگلی
key wall	دیوار اب بند
common wall	دیوار مشترک
cross wall	دیوار همبر
gable wall	دیوار سنتوری
curtain wall	دیوار پردهای
quay wall	دیوار بارانداز
cut off	دیوار اببند
cut off wall	دیوار جداکننده
retaining wall	دیوار ضامن
decorated wall	دیوار تزیینی
dike	دیوار مانع
rear wall	دیوار پشت
render a wall	استرکشی دیوار
cranny	شکاف دیوار
front wall	دیوار جلو
gable wall	دیوار لچکی
inwall	دیوار گرفتن
interior wall	دیوار داخلی
septate	دیوار دار
outwall	دیوار بیرونی
seawall	دیوار یا سد دریایی
panel wall	اگین دیوار
partition wall	دیوار تیغه
guide bank	دیوار هادی سد
gravity wall	دیوار وزنی
counterfort	دیوار تکیه
counterfort	دیوار تقویتی
retaining wall	دیوار حائل
cavity walls	دیوار صندوقهای
party wall	دیوار مشترک
party walls	دیوار مشترک
petard	بمب دیوار کن
poster	دیوار کوب
posters	دیوار کوب
sonic boom	دیوار صوتی
sonic booms	دیوار صوتی
weephole	ابرو دیوار
weephole	راه اب در دیوار
allering	کنگره دیوار
bailey	دیوار بیرونی
batter of wall	میل دیوار
partition	دیوار تیغه
partitions	دیوار تیغه
load-bearing	دیوار باربر
load-bearing wall	دیوار حمال
lie-by	تو رفتگی دیوار
hollow walls	دیوار دو جداره
dwarf wall	دیوار نیمه
conservative wall	دیوار باغچه
bay	فرورفتگی دیوار
coping	قرنیس دیوار
niche	تو رفتگی در دیوار
quays	دیوار ساحلی
wall insulator	عایق دیوار
vallation	دیوار خاکی
enclosure	دیوار حصارکشی
enclosures	دیوار حصارکشی
wall opening	روزنه دیوار
tow brick wall	دیوار دواجره
wall lining	اندود دیوار
cordon	سرپوش دیوار
cordons	سرپوش دیوار
wall lining	پوشش دیوار
quay	دیوار ساحلی
wall paint	رنگ دیوار
niches	تو رفتگی در دیوار
embankment	دیوار خاکی
embankments	دیوار خاکی
mural	دیوار نما
murals	دیوار نما
cavity wall	دیوار دو جداره
cavity wall	دیوار صندوقهای
non load bearing wall	دیوار بار نبر
toss ball against a wall	تمرین ابشار با دیوار
pile planking	دیوار سپر فولادی
to lean against the wall	به دیوار تکیه دادن
to deafen a wall	عایق کردن دیوار
cut-splay	[گوشه کج آجر در دیوار]
counter-fort	[شمع پشتیبان دیوار]
dragon-bracket	طاقچه دیوار کوب
to deaden a wall	عایق کردن دیوار
ha-ha	دیوار فرو رفته
wall entrance	عبور از داخل دیوار
our next neighhbour	همسایه دیوار بدیوارما
wailing wall	دیوار قدیمی اورشلیم
to encircle with a wall	دیوار یا چینه کشیدن
toe wall	دیوار پای خاکریز
pinup	ویژه نصب به دیوار
sacrp	دیوار درونی خندق
sanbar	دیوار شنی ساحلی
as white as a sheet <idiom>	سفید مثل گچ دیوار
scarp	دیوار درونی خندق
sconce mirror	اینه دیوار کوب
My head hit the wall.	سرم خورد به دیوار
To stick a poster on the wall.	اعلان به دیوار چسباندن
wall socket	پریز روی دیوار
row stack	فاصله اماد از دیوار
rock work	دیوار کوه نما
bracket	[ستون نگهدارنده دیوار]
aumbry	[تورفتگی در دیوار کلیسا]
abamurus	[مستحک کننده دیوار]
socket [wall socket]	پریز روی دیوار
power outlet	پریز روی دیوار
point [wall socket] [British]	پریز روی دیوار
electrical outlet	پریز روی دیوار
sea dike	دیوار کنار اب دریا
bracket	طاقچه دیوار کوب
buttresses	دیوار پشت بند
bell's bund	دیوار هدایت کننده اب
buttresses	شمع پشتیبان دیوار
bench wall	دیوار تکیه گاه
buttressed	دیوار پشت بند
bracket light	چراغ دیوار کوب
buttressed	شمع پشتیبان دیوار
buttress	دیوار پشت بند