English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (10 milliseconds)
English Persian
tap ضربت اهسته شیر
tapped ضربت اهسته شیر
tapping ضربت اهسته شیر
Search result with all words
tap ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapped ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapping ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
flick ضربت اهسته و سبک با شلاق
flicked ضربت اهسته و سبک با شلاق
flicking ضربت اهسته و سبک با شلاق
flicks ضربت اهسته و سبک با شلاق
tip ضربت اهسته
tipping ضربت اهسته
Other Matches
bump ضربت ضربت حاصله دراثر تکان سخت
stew اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewed اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewing اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stews اهسته جوشانیدن اهسته پختن
shocked ضربت زدن ضربت عمل غافلگیری
shocks ضربت زدن ضربت عمل غافلگیری
shock ضربت زدن ضربت عمل غافلگیری
whacks صدای ضربت ضربت
whack صدای ضربت ضربت
fabian اهسته رو
plodder اهسته رو
catlike اهسته رو
cattish اهسته رو
below ones breath اهسته
slower اهسته
slowed اهسته
slow footed اهسته
slow down اهسته
at a slow pace اهسته
tardo اهسته
ritardando اهسته تر
lentamente اهسته
silently اهسته
slowly اهسته
quietly اهسته
indistinct اهسته
low low اهسته اهسته
largo a اهسته
limper اهسته رو
lento a اهسته
languidly اهسته
slow اهسته
slowest اهسته
gradual اهسته
low اهسته
lightly اهسته
slows اهسته
slowing اهسته
dink ضربه اهسته
dogtrot یورتمه اهسته
languid بی حال اهسته
largo اهسته و مفصل
simmers اهسته جوشیدن
crawl اهسته خزیدن
tapped اهسته زدن
tapping اهسته زدن
jog trot کاریکنواخت و اهسته
goose step قدم اهسته
tap اهسته زدن
dead slow خیلی اهسته
jogged اهسته دویدن
jog اهسته دویدن
jiggling تکان اهسته
dab اهسته زدن
dabbed اهسته زدن
dabs اهسته زدن
softened اهسته ترکردن
softens اهسته ترکردن
slacken اهسته کردن
slackened اهسته کردن
slackening اهسته کردن
slackens اهسته کردن
jiggle تکان اهسته
jiggled تکان اهسته
jogging اهسته دویدن
jogs اهسته دویدن
trudges قدم اهسته
lagging اهسته کند
goose-step قدم اهسته
goose-stepped قدم اهسته
goose-stepping قدم اهسته
goose-steps قدم اهسته
crawled اهسته خزیدن
crawls اهسته خزیدن
slid اهسته رفتن
trudged قدم اهسته
trudging قدم اهسته
mealy-mouthed اهسته حرف زن
mealy mouthed اهسته حرف زن
low پایین اهسته
jiggles تکان اهسته
simmering اهسته جوشیدن
simmered اهسته جوشیدن
susurration سخن اهسته
andante نسبتا اهسته
sluggish بطی اهسته رو
rallenttando بتدریج اهسته تر
to burn down ar low اهسته ترسوختن
slow and steady اهسته وپیوسته
percuss اهسته زدن به
slow ahead اهسته به جلو
pianissimo بسیار اهسته
slow paced اهسته خرام
slow paced اهسته گام
trudge قدم اهسته
trickle charge پر کردن اهسته
lockstep قدم اهسته
to wear away اهسته راندن
to burn down or low اهسته ترسوختن
piaffer یورتمه اهسته
to slack up کم کم اهسته کردن
simmer اهسته جوشیدن
soften اهسته ترکردن
decants اهسته خالی کردن
decanting اهسته خالی کردن
slow burning conductor سیم اهسته سوز
coddle اهسته جوشاندن یا پختن
gentlest اهسته ملایم کردن
drifting مقصود جریان اهسته
drifted مقصود جریان اهسته
drifts مقصود جریان اهسته
slower اهسته کردن یاشدن
coddling اهسته جوشاندن یا پختن
coddles اهسته جوشاندن یا پختن
gentle اهسته ملایم کردن
coddled اهسته جوشاندن یا پختن
gentler اهسته ملایم کردن
feather اهسته زدن گوی
slow motion picture تصویر با حرکت اهسته
jogger کسیکه اهسته می دود
to tread light اهسته لگد زدن
creepers گوی غلطان و اهسته
creeper گوی غلطان و اهسته
ruffling صدای طبل اهسته
ruffles صدای طبل اهسته
clammy سرد ومرطوب اهسته رو
ruffle صدای طبل اهسته
oozing اهسته جریان یافتن
oozes اهسته جریان یافتن
ooze اهسته جریان یافتن
doggo اهسته ناپدید شونده
steady on اهسته به سمت هدف
to speak under one's breath اهسته سخن گفتن
decant اهسته خالی کردن
joggers کسیکه اهسته می دود
oozed اهسته جریان یافتن
whispery اهسته صحبت کننده
jiggled اهسته تکان دادن
drift مقصود جریان اهسته
slows اهسته کردن یاشدن
slowing اهسته کردن یاشدن
decelerated کندکردن اهسته کردن
slowed اهسته کردن یاشدن
slow اهسته کردن یاشدن
decelerate کندکردن اهسته کردن
decelerates کندکردن اهسته کردن
decelerating کندکردن اهسته کردن
slowest اهسته کردن یاشدن
jiggles اهسته تکان دادن
jiggling اهسته تکان دادن
jiggle اهسته تکان دادن
indistinct noise صدای اهسته و نامعلوم
decanted اهسته خالی کردن
heavy footed اهسته وسنگین درحرکت
elutriate اهسته خالی کردن
fox trot یورتمه اهسته اسب
coos اهسته بازمزمه ادا کردن
cooed اهسته بازمزمه ادا کردن
cooing اهسته بازمزمه ادا کردن
retards عقب انداختن اهسته کردن
coo اهسته بازمزمه ادا کردن
spiller موجی که اهسته ویکنواخت می شکند
logged اهسته وکند شده در حرکت
patted دست زدن اهسته قالب
patting دست زدن اهسته قالب
fudge فریفتن اهسته حرکت کردن
retarding عقب انداختن اهسته کردن
joggers دونده با گامهای اهسته ومنظم
to pat upon something اهسته دست بر چیزی زدن
fudging فریفتن اهسته حرکت کردن
fudges فریفتن اهسته حرکت کردن
pat دست زدن اهسته قالب
blooper پرتاب اهسته توپ به توپزن
fudged فریفتن اهسته حرکت کردن
pats دست زدن اهسته قالب
retard عقب انداختن اهسته کردن
jogger دونده با گامهای اهسته ومنظم
entrain اهسته دنبال کسی رفتن بقطار
plodding اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plodded اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
mumbler کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
plods اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
drop shot ضربه اهسته روی تور والیبال
to p aperson on the back اهسته دست به پشت کسی زدن
plod اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
coup ضربت
stroking ضربت
hews ضربت
hew ضربت
buffet ضربت
buffeted ضربت
buffeting ضربت
buffets ضربت
slaps ضربت
concussion ضربت
whang ضربت
buff ضربت
strike ضربت
dint ضربت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com