Dictiornary-Farsi | ضربت تصادفی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
by blow	ضربت تصادفی


Other Matches

random process	جریان تصادفی فرایند تصادفی
bump	ضربت ضربت حاصله دراثر تکان سخت
shocks	ضربت زدن ضربت عمل غافلگیری
shocked	ضربت زدن ضربت عمل غافلگیری
shock	ضربت زدن ضربت عمل غافلگیری
random parallel tests	ازمونهای موازی تصادفی ازمونهای همتای تصادفی
whacks	صدای ضربت ضربت
whack	صدای ضربت ضربت
chancy	تصادفی
chanciest	تصادفی
chancier	تصادفی
circumstantial	تصادفی
chancing	تصادفی
chances	تصادفی
chanced	تصادفی
incidental <adj.>	تصادفی
coincidental <adj.>	تصادفی
hazardous	تصادفی
incidentally <adv.>	تصادفی
stochastic <adj.>	تصادفی
chance	تصادفی
chanceful	تصادفی
by the way	تصادفی
accidental attack	تک تصادفی
accidental <adj.>	تصادفی
by happenstance <adv.>	تصادفی
fortuitous <adj.>	تصادفی
fortuitously <adv.>	تصادفی
haphazard <adj.>	تصادفی
stochastical <adj.>	تصادفی
accidentally <adv.>	تصادفی
accidently <adv.>	تصادفی
as it happens <adv.>	تصادفی
at random <adv.>	تصادفی
by a coincidence <adv.>	تصادفی
by accident <adv.>	تصادفی
coincidentally <adv.>	تصادفی
by chance <adv.>	تصادفی
by hazard <adv.>	تصادفی
contingent [accidental] <adj.>	تصادفی
randomly	تصادفی
random <adj.>	تصادفی
adventitious <adj.>	تصادفی
casual [not planned] <adj.>	تصادفی
random model	الگوی تصادفی
random model	مدل تصادفی
accidents	تصادفی ضمنی
random number	عدد تصادفی
random number seed	کاوش تصادفی
random file	پرونده تصادفی
random probing	پردازش تصادفی
contingents	تصادفی مشروط
contingent	تصادفی مشروط
random process	پویش تصادفی
random error	خطای تصادفی
accidental error	خطای تصادفی
chance error	خطای تصادفی
chance level	سطح تصادفی
chance variations	تغییرات تصادفی
chromatic	تصادفی اتفاقی
conjuncture	ملاقات تصادفی
drop in	درج تصادفی
drop out	حذف تصادفی
extraneous	تصادفی فرعی
extrinsic	تصادفی عارضی
indeterminate error	خطای تصادفی
probabilistic model	الگوی تصادفی
quasi random	شبه تصادفی
random activity	فعالیت تصادفی
random assignment	گمارش تصادفی
random distribution	توزیع تصادفی
random access	دستیابی تصادفی
accident	تصادفی ضمنی
randomization	ارایش تصادفی
meet up with <idiom>	تصادفی ملاقاتکردن
randomization	تصادفی کردن
randomize	تصادفی کردن
unplanned	تصادفی - بدونبرنامهریزیقبلی
temerarious	تند تصادفی
randomized blocks	بلوکهای تصادفی
randomizing	تصادفی کردن
stochastic model	الگوی تصادفی
stochastic regression	رگرسیون تصادفی
stochastic term	جمله تصادفی
random file	فایل تصادفی
stochastic term	متغیر تصادفی
stochastic variable	متغیر تصادفی
random variable	متغیر تصادفی
random	بی هدف تصادفی
random numbers	اعداد تصادفی
randomly	بی هدف تصادفی
random sample	نمونه تصادفی
random selection	گزینش تصادفی
random processing	پردازش تصادفی
stranding	به گل نشستن تصادفی کشتی
earth fault	اتصال به زمین تصادفی
random	فکر تصادفی غیرعمدی
supervene	تصادفی روی دادن
nonrandom variable	متغیر غیر تصادفی
randomly	فکر تصادفی غیرعمدی
nonrandom sample	نمونه غیر تصادفی
random processing	با دست یابی تصادفی
obiter dictum	بیان ضمنی و تصادفی
random logic design	طرح منطقی تصادفی
semirandom access	دستیابی نیمه تصادفی
random number generator	مولد اعداد تصادفی
pseudorandom number	عدد شبه تصادفی
random sampling	نمونه گیری تصادفی
pseudo random number	عدد شبه تصادفی
random sample	نمونه گیری تصادفی
random number generator	مولد عدد تصادفی
rams	حافظه با دستیابی تصادفی emory
rammed	حافظه با دستیابی تصادفی emory
ram	حافظه با دستیابی تصادفی emory
random scan graphics	نگاره سازی با پوشش تصادفی
addressed memory	حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
stratified random sampling	نمونه گیری لایهای تصادفی
dynamic ram	حافظه دستیابی تصادفی پویا
simple randon sampling	نمونه گیری تصادفی ساده
randomize	بصورت اتفاقی یا تصادفی در اوردن
systematic random sampling	نمونه گیری تصادفی منظم
casrd random access memory	حافظه دستیابی تصادفی کارت
addressable storage	حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
Random-access memory	حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
RAM [random access memory]	حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
pickup	هرچیز انتخاب شده اشنایی تصادفی
ccd	که دستیابی ترتیبی یا تصادفی را ممکن می کنند
randomize	بصورت امار تصادفی نشان دادن
It was a mere accident that we met.	ملاقات ما کاملا تصادفی ( اتفاقی ) بود
random number	برنامهای که اعداد تصادفی را تولید میکند.
accidental	آنچه تصادفی اتفاق افتاده است
softest	خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا
native	رویداد طبیعی یا آنچه تصادفی رخ نداده است
natives	رویداد طبیعی یا آنچه تصادفی رخ نداده است
soft	خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا
softer	خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا
seeds	مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی
seed	مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی
glitches	خرابی تصادفی یا موقتی در سخت افزار گیر در برنامه
I accidentally locked myself out of the house.	من به طور تصادفی خانه ام را روی خودم قفل کردم.
glitch	خرابی تصادفی یا موقتی در سخت افزار گیر در برنامه
buffs	ضربت
buff	ضربت
thwacked	ضربت
thwack	ضربت
hewing	ضربت
strokes	ضربت
biffs	ضربت
biffing	ضربت
canvasses	ضربت
canvassed	ضربت
percussion	ضربت
canvass	ضربت
stroking	ضربت
dint	ضربت
dinge	ضربت
biff	ضربت
ding	ضربت
biffed	ضربت
stroked	ضربت
shocked	ضربت
blow	ضربت
whang	ضربت
buffet	ضربت
buffeted	ضربت
buffeting	ضربت
buffets	ضربت
shock	ضربت
pounding	ضربت
concussion	ضربت
blows	ضربت
pounded	ضربت
thwacking	ضربت
thwacks	ضربت
skelp	ضربت
skelpit	ضربت
slipe	ضربت
hew	ضربت
hewed	ضربت
hews	ضربت
stroke	ضربت
pounds	ضربت
pound	ضربت
jars	ضربت
strikes	ضربت
knoit	ضربت
larrup	ضربت
slapped	ضربت
bats	ضربت
jow	ضربت
slaps	ضربت
thump	ضربت
slapping	ضربت
bat	ضربت
plunk	ضربت
slap	ضربت
thumps	ضربت
thumping	ضربت
thumped	ضربت
bump	ضربت