English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 249 (12 milliseconds)
English Persian
pop ضربه
popped ضربه
pops ضربه
shot ضربه
shots ضربه
blow ضربه
blows ضربه
stroke ضربه
stroked ضربه
strokes ضربه
stroking ضربه
impact ضربه
impacts ضربه
impulse ضربه
impulses ضربه
push ضربه
pushed ضربه
pushes ضربه
pulse ضربه
pulsed ضربه
brunt ضربه
hack ضربه
hacked ضربه
hacks ضربه
shock ضربه
shocked ضربه
shocks ضربه
surge ضربه
surged ضربه
surges ضربه
kick ضربه
kicked ضربه
kicking ضربه
kicks ضربه
tit ضربه
tits ضربه
thud ضربه
thudded ضربه
thudding ضربه
thuds ضربه
collision ضربه
collisions ضربه
flap ضربه
flapped ضربه
flaps ضربه
butt joint ضربه
impluse ضربه
whang ضربه
stroke ضربه [ماشین تحریر]
Other Matches
hit ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
punted ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
crosses ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser ضربه هوک پس از ضربه حریف
sclaff ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
shank ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
placekick ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
double kick دو ضربه پی در پی
antiknock ضد ضربه
strikeless بی ضربه
sole trap ضربه با کف پا
butting ضربه با سر
sole kick ضربه با کف پا
slugger ضربه زن
sole of the foot kick ضربه با کف پا
shock proof ضد ضربه
head ضربه با سر
interrupter ضربه گر
mishit ضربه بد
kicked ضربه با پا
shockproof ضد ضربه
bonks ضربه بر سر
bonking ضربه بر سر
left ضربه چپ
kicks ضربه با پا
kick ضربه با پا
kicking ضربه با پا
bonked ضربه بر سر
yee jupkki ضربه پا
bonk ضربه بر سر
impluse ratio نسبت ضربه
drumbeats ضربه طبل
foundamental blow ضربه کارساز
belted ضربه محکم
skull ضربه به سر بازیگر
jar ضربه زدن
drive ضربه از پایین
toss ضربه بلند
tossed ضربه بلند
skulls ضربه به سر بازیگر
tosses ضربه بلند
tossing ضربه بلند
foul blow ضربه خطا
foozle ضربه ناشیانه
drive ضربه درایو
drives ضربه از پایین
drives ضربه درایو
clump ضربه سنگین
shock ضربه تکان
impluse regenerator بازیاب ضربه
belts ضربه محکم
impact chisel قلم ضربه ای
hammer ضربه زدن
percussion ضربه زدن
flip shot ضربه با استفاده از مچ
flutter kick ضربه پا در کرال
four quarter hold ضربه فنی
shock waves موج ضربه
shock wave موج ضربه
shock absorber ضربه گیر
shock absorber ضربه پذیر
impact coefficient ضریب ضربه
lashes ضربه شلاق
impact effect اثر ضربه
impluse ضربه ولتاژ
concussion ضربه مغزی
lash ضربه شلاق
impact factor ضریب ضربه
impluse ضربه جریان
lashes ضربه مژگان
impact test ازمایش ضربه
lashed ضربه شلاق
lashed ضربه مژگان
shock absorbers ضربه پذیر
shock absorbers ضربه گیر
drumbeat ضربه طبل
free hit ضربه ازاد
hammer blow ضربه قوچ
hammer drill سوراخ کن ضربه ای
slats ضربه شدید
slat ضربه شدید
coinage ضربه سکه
jars ضربه زدن
jarred ضربه زدن
horryo chagi ضربه کشش پا
ignition pulse ضربه احتراق
impact acceleration شتاب ضربه ای
belt ضربه محکم
bumpers ضربه گیر
compression stroke ضربه تراکم
slashed ضربه سریع
slashes ضربه سریع
finishing blow ضربه اخر
c. degrace ضربه مرگ
c. degrace ضربه اخر
butt stroke ضربه با ته قنداق
jolt تکان ضربه
brisance ضربه انفجاری
slash ضربه سریع
finishing blow ضربه مرگ
change beat تبادل ضربه
color shock ضربه رنگ
jolting تکان ضربه
chip shot ضربه کوتاه
quash با ضربه زدن
quashed با ضربه زدن
quashes با ضربه زدن
exchange of blows تبادل ضربه
jolted تکان ضربه
brain concussion ضربه مغزی
electric shock ضربه برقی
electric shocks ضربه برقی
at one blow بیک ضربه
blast ضربه انفجار
cherries ضربه ناموفق
cherry ضربه ناموفق
whiff ضربه ناموفق
four ضربه 4 امتیازی
blasts ضربه انفجار
lash ضربه مژگان
atonic interrupter ضربه گر سست
axial runout ضربه محوری
picky ضربه زننده
slugging ضربه زنی
birth trauma ضربه تولد
bingle ضربه پایگاهی
beat of drum ضربه طبل
bar stop ضربه میله
backheader ضربه با عقب سر
pickier ضربه زننده
pickiest ضربه زننده
fall ضربه فنی
clumped ضربه سنگین
downward travel ضربه رو به پایین
lollipop ضربه اسان
lollipops ضربه اسان
dub ضربه کم جان
dubbed ضربه کم جان
dubs ضربه کم جان
downward travel ضربه برگشت
downward stroke ضربه رو به پایین
drop shot ضربه دراپ
electrolytic interrupter ضربه گر الکترولیتی
electromagnetic vibration ضربه گر الکترومغناطیسی
shocked ضربه تکان
POWs صدای ضربه
shocks ضربه تکان
POW صدای ضربه
clumping ضربه سنگین
flick kick ضربه با بیرون پا
first strike اولین ضربه
exhaust stroke ضربه خروجی
clumps ضربه سنگین
down stroke ضربه رو به پایین
six ضربه 6 امتیازی
whip ضربه زدن
whipped ضربه زدن
sixes ضربه 6 امتیازی
whips ضربه زدن
jolts تکان ضربه
knock ضربه زدن
knocked ضربه زدن
knocks ضربه زدن
cut under ضربه زیردست
dabber ضربه زدن
dashpot میراکننده ضربه
double hit دو ضربه غیرمجاز پی در پی
dollyo chagi ضربه دورانی پا
dink ضربه اهسته
deliver ضربه زدن
delivers ضربه زدن
hammered ضربه زدن
hammers ضربه زدن
dashpot ضربه گیر
cutting stroke ضربه برش
overshooting ابر ضربه
stroke ضربه زدن
yoko geri ضربه به پهلو
stroked ضربه خفیف
stroked ضربه مهارشده
stroked ضربه باکنترل
stroked ضربه با کنترل
stroked ضربه زدن
strokes ضربه خفیف
stroke ضربه با کنترل
stroke ضربه باکنترل
overshoots ابر ضربه
rapping ضربه زدن
single stroke bell زنگ تک ضربه
side foot ضربه با کنار پا
shotmaking ضربه به توپ
shockless بدون ضربه
sevice kick ضربه سرویس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com