English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
chi jireugi ضربه بالارونده تکواندو
Other Matches
diguot jajirogi ضربه مشت تکواندو
chagi ضربه پای تکواندو
k o ضربه فنی تکواندو
chigi ضربه پرتابی دست تکواندو
doobal dang sang ضربه پرشی دوگانه تکواندو
on the up grade بالارونده
climber بالارونده
scaler بالارونده
ollyo بالارونده
ascender بالارونده
ascending بالارونده
ascendant بالارونده
lift valve سوپاپ بالارونده
age ake دفاع بالارونده
elevated antenna انتن بالارونده
exhalant بالارونده متصاعد
exhalent بالارونده متصاعد
fastigiate راست بالارونده
scansorial صعودی بالارونده
hitting ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
rising mine مین بالارونده دریایی
flagellum گیاه بالارونده وپیچی
fumitory نوعی گیاه بالارونده از تیر
thermal target هوای گرم بالارونده برای بالون
basic type double tier formwork قالب بندی بالارونده با تختههای مشابه
age رده بندی سنی اسبها بالارونده
ages رده بندی سنی اسبها بالارونده
taekwondo تکواندو
mural crown ناجی که به نخستین بالارونده ازدیوار شهر دشمن داده میشد
joomeok مشت تکواندو
deung joomeok پس مشت تکواندو
geong geuk حمله تکواندو
saboum مربی تکواندو
shihapjung تشک تکواندو
hayei شلوار تکواندو
kyorougei مبارزه تکواندو
kuk kiwo مرکز تکواندو
kuang jang neim سرمربی تکواندو
geong gegak حمله تکواندو
taekwondo yooksa تاریخچه تکواندو
teas کمربند تکواندو
chung shin اصول تکواندو
taekwondo nore سرود تکواندو
tou book لباس تکواندو
gasoem گاسوم تکواندو
gei تکنیک تکواندو
tea کمربند تکواندو
moon doung makki نوعی دفاع تکواندو
pakat palmok بیرون ساعد تکواندو
moom poolgi تمرین کردن تکواندو
jooshim داور کنار تکواندو
chung seung برنده هوگوابی تکواندو
chung shin sooyak فرهنگ اخلاقی تکواندو
deashim داور وسط تکواندو
bangoe gei تکنیک دفاعی تکواندو
dojang سالن تمرین تکواندو
wining by deukjoom برد تکواندو با امتیاز
dan shimsa pyon دان سیمساپیو تکواندو
ap joomok پیش مشت تکواندو
punted ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
ap seogi راه رفتن عادی تکواندو
withdrawal کناره گیری از مسابقه تکواندو
dan gup jeado سیستم درجه بندی تکواندو
withdrawals کناره گیری از مسابقه تکواندو
hoong seung برنده هوگو قرمز تکواندو
geong gyuk نقاط حمله و دفاع کننده تکواندو
heichio makki بازکردن دفاع ضربدری هشیوماگی تکواندو
tae guk در تکواندو همه چیزبا ته گوک اغاز میشود
gup shimsa pyon فرم ازمون درجه تکواندو گاپ سیمساپیو
round روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
roundest روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
crosses ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross ضربه هوک پس از ضربه حریف
sclaff ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
cumulus ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
cumuli ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
shank ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
placekick ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
bonk ضربه بر سر
thud ضربه
bonked ضربه بر سر
bonking ضربه بر سر
bonks ضربه بر سر
thudding ضربه
impact ضربه
impacts ضربه
double kick دو ضربه پی در پی
tits ضربه
thudded ضربه
pops ضربه
popped ضربه
pop ضربه
shocks ضربه
hacks ضربه
hacked ضربه
hack ضربه
whang ضربه
tit ضربه
yee jupkki ضربه پا
shockproof ضد ضربه
flap ضربه
flapped ضربه
flaps ضربه
pulsed ضربه
pulse ضربه
push ضربه
pushed ضربه
antiknock ضد ضربه
collisions ضربه
brunt ضربه
collision ضربه
impulse ضربه
impulses ضربه
head ضربه با سر
pushes ضربه
shocked ضربه
stroked ضربه
kicked ضربه با پا
strikeless بی ضربه
shock ضربه
left ضربه چپ
blows ضربه
shots ضربه
thuds ضربه
kick ضربه
slugger ضربه زن
sole kick ضربه با کف پا
stroke ضربه
surge ضربه
interrupter ضربه گر
mishit ضربه بد
kick ضربه با پا
sole of the foot kick ضربه با کف پا
impluse ضربه
butt joint ضربه
blow ضربه
kicking ضربه
kicks ضربه
stroking ضربه
sole trap ضربه با کف پا
surged ضربه
butting ضربه با سر
surges ضربه
kicked ضربه
kicking ضربه با پا
strokes ضربه
shot ضربه
kicks ضربه با پا
shock proof ضد ضربه
delivers ضربه زدن
electric shock ضربه برقی
slugging ضربه زنی
electric shocks ضربه برقی
fall ضربه فنی
quash با ضربه زدن
quashed با ضربه زدن
picky ضربه زننده
pickiest ضربه زننده
blast ضربه انفجار
pickier ضربه زننده
slashes ضربه سریع
blasts ضربه انفجار
dub ضربه کم جان
dubbed ضربه کم جان
dubs ضربه کم جان
whiff ضربه ناموفق
cherry ضربه ناموفق
cherries ضربه ناموفق
slashed ضربه سریع
slash ضربه سریع
quashes با ضربه زدن
deliver ضربه زدن
jolt تکان ضربه
knock ضربه زدن
shock wave موج ضربه
lashes ضربه شلاق
lashes ضربه مژگان
lashed ضربه شلاق
lashed ضربه مژگان
lash ضربه شلاق
lash ضربه مژگان
knocked ضربه زدن
belts ضربه محکم
belted ضربه محکم
belt ضربه محکم
tossing ضربه بلند
tosses ضربه بلند
tossed ضربه بلند
toss ضربه بلند
shock waves موج ضربه
POWs صدای ضربه
whips ضربه زدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com