Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
cross kick
ضربه با پا به سمت دیگرزمین که مدافع کمتری دارد
Other Matches
fall wool
پشم پاییزه
[پشمی که در پاییز چیده می شود و مرغوبیت کمتری از پشم بهاره دارد.]
drop-outs
ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
dropouts
ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop-out
ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
open
پروتکل شبکه ICP/IP که بستههای داده را دارد مسیر میکند که حجم داده کمتری داشته باشد
opened
پروتکل شبکه ICP/IP که بستههای داده را دارد مسیر میکند که حجم داده کمتری داشته باشد
opens
پروتکل شبکه ICP/IP که بستههای داده را دارد مسیر میکند که حجم داده کمتری داشته باشد
icing
ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
delayed offside
تاخیر در اعلام افساید که بستگی به واکنش مدافع دارد
barristers
وکیل مدافع وکیلی که حق حضور دردادگاه و دفاع شفاهی را دارد
barrister
وکیل مدافع وکیلی که حق حضور دردادگاه و دفاع شفاهی را دارد
triple threat
بازیگری که مهارت در دویدن و پاس دادن و ضربه پا دارد
puncher
مشتزنی که بیشتر کوشش درزدن ضربه دارد تا سرعت ومهارت
mr. and mrs billiards
بیلیارد کیسه دار بین زن ومرد که زن ازادی ضربه دارد
undercuts
ببهای کمتری
undercut
ببهای کمتری
to mark down an article
بهای کمتری بر کالایی گذاشتن
scalar
متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
hits
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
much little
هنگامی که درجه کمتری مقصود باشد
short side
خط بازیگران با تعداد کمتری بازیگر دهانه دروازه
mux
مداری که تعدادی ورودی را به تعداد کمتری خروجی ترکیب میکند
multiplexor
مداری که تعددی ورودی را به تعداد کمتری خروجی ترکیب میکند
concentrates
ترکیب تعدادی خط یا دایره یا داده برای اینکه فضای کمتری اشغال کنند
concentrate
ترکیب تعدادی خط یا دایره یا داده برای اینکه فضای کمتری اشغال کنند
concentrating
ترکیب تعدادی خط یا دایره یا داده برای اینکه فضای کمتری اشغال کنند
Huffman code
کد فشرده سازی داده که حروف ای که اغلب نرخ می دهند فضای بیت کمتری اشغال می کنند
punts
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response
پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
overrunning
دادهای که گیرنده گم کرده بود چون سنکرون بندد و یا با سرعت کمتری از ارسال کننده عمل ماکرو و بافر ندارد
overrun
دادهای که گیرنده گم کرده بود چون سنکرون بندد و یا با سرعت کمتری از ارسال کننده عمل ماکرو و بافر ندارد
overruns
دادهای که گیرنده گم کرده بود چون سنکرون بندد و یا با سرعت کمتری از ارسال کننده عمل ماکرو و بافر ندارد
crossest
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser
ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross
ضربه هوک پس از ضربه حریف
apologists
مدافع
crease defenceman
مدافع
backs
مدافع
back
مدافع
pleader
مدافع
defendant
مدافع
pass rusher
مدافع خط
apologist
مدافع
defender
مدافع
defenders
مدافع
backer up
مدافع
championless
بی مدافع
blue liner
مدافع
close defence
سه مدافع
defendants
مدافع
defenseless
بی مدافع
sclaff
ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
defending attorney
وکیل مدافع
positioned
موضعگیری مدافع موضعگیری مدافع
defensor
وکیل مدافع
advocates
وکیل مدافع
position
موضعگیری مدافع موضعگیری مدافع
barristers
وکیل مدافع
full back
مدافع پوششی
self defensive
مدافع خود
barrister
وکیل مدافع
advocate
وکیل مدافع
judge advocate
وکیل مدافع
advocated
وکیل مدافع
ball hawk
مدافع پرقدرت
advocating
وکیل مدافع
the champion of liberty
مدافع ازادی
backman
بازیگر مدافع
blitzer
مدافع نفوذی
backfour
چهار مدافع
backs
مدافع خط میدان
proctor
وکیل مدافع
back
مدافع خط میدان
. The car is gathering momentum.
اتوموبیل دارد دور بر می دارد
line backer
مدافع پشتیبان خط تجمع
counselor
رایزن وکیل مدافع
scambler
مدافع مامور مانوربالا
double up
مراقبت از مهاجم با دو مدافع
contestant
مسابقه دهنده مدافع
signal caller
مدافع 3/4 در فوتبال امریکایی
counsellors
رایزن وکیل مدافع
counselors
رایزن وکیل مدافع
defending shampion
مدافع عنوان قهرمانی
contestants
مسابقه دهنده مدافع
attorneys
نمایندگی وکیل مدافع
attorney
نمایندگی وکیل مدافع
linemen
مدافع یامهاجم روی خط
slotback
مدافع پشت شکاف
chicken fight
سد کردن پی در پی راه مدافع
lineman
مدافع یامهاجم روی خط
free safety
مدافع در منطقه ضعف
counsellor
رایزن وکیل مدافع
squeezes
سد کردن مدافع حریف با دونفر
blocker
مدافع روی تور والیبال
bait the hole
گول زدن مدافع حریف
wicketkeeper
توپگیر مدافع میلههای کریکت
squeezing
سد کردن مدافع حریف با دونفر
power i
طرح شماره یک بازی با سه مدافع
squeeze
سد کردن مدافع حریف با دونفر
wing threequarter
هریک از دو مدافع کنار زمین
squeezed
سد کردن مدافع حریف با دونفر
shortstop
موقعیت بازیکن مدافع در داخل میدان
ball hawk
مدافع خوب بازیگر در محوطه دوردست
flare
پاس کوتاه به مدافع پشت تجمع
flares
پاس کوتاه به مدافع پشت تجمع
set back
مهاجمی که پشت سر مدافع میانی است
cutoff block
سد کردن راه مدافع به وسیله مهاجم
shank
ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
submarines
مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
submarine
مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
strong safety
مدافع ایمنی در سمت قوی خط تهاجم حریف
fore check
جلوگیری از مدافع در منطقه دفاعش جلوی تور
go backdoor
جاگیری در پشت مدافع برای دریافت پاس
defenceman
مدافع منطقه دفاعی غیر ازدروازه بان
pass cut
روش گریختن مهاجم بی گوی از چند مدافع
foot sweep
پرتاب مهاجم از طرف مدافع با گرفتن یقه و استفاده از پا
blitz
حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitzed
حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitzes
حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitzing
حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
Walls have ears
<idiom>
دیوار موش دارد و موش گوش دارد
[اصطلاح]
labor theory of value
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
power block
سد کرپدن راه مدافع بوسیله مهاجم با راندن او به عقب بابکنار
stunt
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunts
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunting
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
look off
فریب دادن مدافع با نگاه به سمت مخالف پیش از پرتاب توپ
placekick
ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
enclave economices
اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears
دیوار موش دارد موش گوش دارد
sweepers
اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
safety valve
پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند
quick opener
بازی تهاجمی که مدافع تیم توپ را از مهاجم میگیرد وبه سمت شکاف خط رقیب می دود
sweeper
اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
shivering
فشار شدید رو به بالا با عقب دست یا ساق دست از مدافع به حریف
shivered
فشار شدید رو به بالا با عقب دست یا ساق دست از مدافع به حریف
shiver
فشار شدید رو به بالا با عقب دست یا ساق دست از مدافع به حریف
safety
اعطای دو امتیاز به تیم مدافع به خاطر عقب نشینی عمدی تیم مهاجم
quick count
کوتاه کردن علامتهای قراردادی بوسیله مهاجم میانی در خط تجمع بمنظورغافلگیر کردن تیم مدافع
beats
گریختن ازچنگ مدافع رسیدن به پایگاه پیش از رسیدن توپ بیس بال صدای منظم پای اسب
beat
گریختن ازچنگ مدافع رسیدن به پایگاه پیش از رسیدن توپ بیس بال صدای منظم پای اسب
off
خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت
triple option
بازی تهاجمی با3 اختیار دادن توپ به مدافع پرتاب بازیگرمیانی حفظ توپ و دویدن باان یا پاس دادن
sole kick
ضربه با کف پا
butt joint
ضربه
bonks
ضربه بر سر
impact
ضربه
bonking
ضربه بر سر
slugger
ضربه زن
sole of the foot kick
ضربه با کف پا
bonked
ضربه بر سر
brunt
ضربه
head
ضربه با سر
stroking
ضربه
hacked
ضربه
surges
ضربه
antiknock
ضد ضربه
hacks
ضربه
strokes
ضربه
surged
ضربه
impluse
ضربه
hack
ضربه
sole trap
ضربه با کف پا
whang
ضربه
stroked
ضربه
shockproof
ضد ضربه
tit
ضربه
tits
ضربه
stroke
ضربه
strikeless
بی ضربه
surge
ضربه
double kick
دو ضربه پی در پی
kicked
ضربه با پا
kick
ضربه
kick
ضربه با پا
kicked
ضربه
impulse
ضربه
kicks
ضربه با پا
kicking
ضربه
kicking
ضربه با پا
impulses
ضربه
shock proof
ضد ضربه
bonk
ضربه بر سر
impacts
ضربه
pulsed
ضربه
yee jupkki
ضربه پا
pulse
ضربه
mishit
ضربه بد
kicks
ضربه
push
ضربه
pushed
ضربه
pushes
ضربه
flaps
ضربه
collisions
ضربه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com