Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (19 milliseconds)
English
Persian
flat
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
Other Matches
fifteen ball billiard
بیلیارد امریکایی بدون تعیین گوی
analog
سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogue
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogues
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
handline
نخ ماهیگیری بدون چوب وقرقره
hazard
امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazarding
امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazards
امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazarded
امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
shockless
بدون ضربه
floater
هواپیمای بدون موتور سرویس ارام والیبال توپ باحرکت کند در هوا
fly kick
ضربه در هوا با پا بدون گرفتن با دست
bases empty
ضربه بدون حضور بازیگر درپایگاهها
barb
انحنای قلاب ماهیگیری
barbs
انحنای قلاب ماهیگیری
deadbeats
زدن ضربه بدون برگشت وعکس العمل
deadbeat
زدن ضربه بدون برگشت وعکس العمل
without any reservation
بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally
بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
parthenogenesis
ایجاد مولود بوسیله جنس مونث بدون عمل لقاح
bunt
ضربه زدن به توپ بدون تاب دادن چوب
hooks
ماهیگیری قسمت گود انحنای موج
hook
ماهیگیری قسمت گود انحنای موج
unformed
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
nonduty status
حالت یا وضعیت بدون کاری عدم حضور در سر خدمت معلق
bunter
توپزن ماهر در ضربه بدون تاب دادن چوب بیس بال
independently
آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest
بدون اهمیت
[بدون جلب توجه]
smooth see
دریای ارام
Taoism
روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
calm sea
دریای خیلی ارام
parataxis
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law
مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
offhand
بدون مقدمه بدون تهیه
unstressed
بدون اضطراب بدون کشش
unbranched
بدون انشعاب بدون شعبه
achylous
بدون کیلوس بدون قیلوس
viewer
امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود
viewers
امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود
conversion
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
state of rest
حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
drags
ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
dragged
ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
drag
ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
axle stub
اکسل کوتاه بدون حرکتی که چرخها و پینهای مفصلی وسیله نقلیه برای راندن ماشین بر روی ان سوار شده و مناسب حرکت زاویهای محدودی است حول پینهای مفصلی
innocent passage
مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
fishable
مناسب یا مجاز برای ماهیگیری
cannon
ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
carom
ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
top
ضربه به بالای توپ بیلیارد
cannons
ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
masse
ضربه عمودی به یک طرف گوی بیلیارد
break shot
نخستین ضربه برای پراکندن گویهای بیلیارد
follow shot
ضربه با دادن پیچ به بالای گوی بیلیارد
shank
ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
stop shot
ضربه با چرخش که گوی اصلی بیلیارد بعد از تماس می ایستد
mr. and mrs billiards
بیلیارد کیسه دار بین زن ومرد که زن ازادی ضربه دارد
cut
فرستادن گوی هدف بیلیارد با ضربه قوسداربه زاویه تند
cuts
فرستادن گوی هدف بیلیارد با ضربه قوسداربه زاویه تند
tip
ضربه ارام به توپ
tipping
ضربه ارام به توپ
lob
ضربه ارام و قوسی
lobbed
ضربه ارام و قوسی
lobs
ضربه ارام و قوسی
lobbing
ضربه ارام و قوسی
recoilless
جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
counting
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counts
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counted
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
count
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
inoperculate
بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
three cushion billiards
بیلیارد فرانسوی با ضربه به 2 گوی دیگر بعد از تماس با3 دیواره میز
topicality
حالت مناسب
batten
قطعه چوب صاف برای نگهداشتن حالت بادبان
battens
قطعه چوب صاف برای نگهداشتن حالت بادبان
gorge portion
محل مناسب برای ایجاد سد دربستر رودخانه
tap in
والیبالی زدن توپ بسکتبال انداختن گوی گلف با ضربه ارام به سوراخ
voicing
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
voices
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
voice
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
over stretched wrap
نخ چله بیش از حد کشیده شده
[این حالت باعث کاهش استحکام نخ چله و همچنین کج بافی در فرش می گردد.]
screens
ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
screen
ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
screened
ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
screening, screenings
ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
unstressed
بدون مد
to a certainty
بدون شک
doubtlessly
بدون شک
undoubtedly
بدون شک
without
بدون
ex-
بدون
not nearctic
بدون
acheilous
بدون لب
acheilos
بدون لب
ex
بدون
and no mistake
بدون شک
but
بدون
indubitable
بدون شک
i'll warrant
بدون شک
obtrusively
بدون حق
goalless
بدون گل
sans
بدون
undoubted
بدون شک
wanting
بدون
bottomless
بدون ته
downstream radius of crest
شعاع انحنای ستیغ در پایاب شعاع انحنای ستیغ در پایین دست
drawl
کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
drawled
کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
drawls
کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
drawling
کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
acronyms
حالت خلاصه چندین حرف که کلمهای خوانا را ایجاد می کنند
acronym
حالت خلاصه چندین حرف که کلمهای خوانا را ایجاد می کنند
free from slip
بدون لغزش
bares
بدون روکش
barest
بدون روکش
inoperculate
بدون دریچه
inofficial
بدون اجازه
backless
بدون پشتی
intolerantly
بدون بردباری
harmlessly
بدون صدمه
promptly
بدون معطلی
baring
بدون روکش
barer
بدون روکش
without justification
بدون مجوز
frozen
بدون ترقی
without recourse
بدون حق مراجعه
guilelessly
بدون تزویر
without recourse
بدون رجوع
free from backlash
بدون لقی
indolently
بدون درد
inelastic
بدون کشش
bared
بدون روکش
workless
بدون عمل
zero elasticity
بدون کشش
irresponsibly
بدون حس مسئولیت
unblushing
بدون شرم
ingenuously
بدون تزویر
bare
بدون روکش
stateless
بدون تابعیت
by rote
بدون فکر
unaligned
بدون صف ارایی
unadvised
بدون اطلاع
irrespective of
بدون ملاحظه
fruitlessly
بدون نتیجه
bloodlessly
بدون خونریزی
stagnant
بدون حرکت
unmanned
بدون سرنشین
unexceptional
بدون استثنا
humble
بدون ارتفاع
unceasing
بدون وقفه
humblest
بدون ارتفاع
Nothing down.
بدون بیعانه.
glabrous
بدون کرک
safely
بدون خطر
faultless
<adj.>
بدون مشکل
constantly
بدون تغییر
faceless
بدون ویژگی
faceless
بدون صورت
freely
بدون محدودیت
unequivocal
بدون ابهام
free of tax
بدون مالیات
free play
بدون محدودیت
unequivocally
بدون ابهام
free trader
بدون گمرک
inviscid
بدون لزوجت
alcohol-free
<adj.>
بدون الکل
irreflexive
بدون واکنش
cold turkey
بدون آمادگی
toeless
بدون پنجه
impeccable
<adj.>
بدون مشکل
to be sure
<idiom>
مطمئنا ،بدون شک
endless
بدون پایان
voteless
بدون رای
warless
بدون جنگ
wayless
بدون جاده
unpromising
بدون امید
weanting
بدون بی منهای
static
بدون تحرک
discontinuously
بدون اتصال
unleaded
بدون سرب
without milk
بدون شیر
disconnectedly
بدون ارتباط
immusical
بدون هماهنگی
dimensionless
بدون بعد
unattended
بدون متصدی
vacant succession
بدون جانشین
unvocal
بدون موسیقی
exclusive of
بدون در نظرگرفتن
unvalued
بدون ارج
untitled
بدون سراغاز
untitled
بدون عنوان
immethodical
بدون اسلوب
valveless
بدون سوپاپ
unsigned
بدون امضاء
failure free
بدون خرابی
holdless
بدون گیره
vibrationless
بدون لرزه
diamensionless
بدون بعد
unspotted
بدون الودگی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com