English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
comebacker ضربه توپ زمینی بطرف توپزن
Other Matches
leg break بلند شدن توپ از سمت توپزن بطرف میله
on drive ضربه بسمت توپزن
leg hit ضربه بسمت محدوده توپزن
beans ضربه زدن به سر توپزن باپرتاب توپ
bean ضربه زدن به سر توپزن باپرتاب توپ
finest ضربه توپزن به پشت منطقه خود
fined ضربه توپزن به پشت منطقه خود
fine ضربه توپزن به پشت منطقه خود
throw out سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
ap chagi ضربه پا بطرف جلو
biteuro chagi ضربه پا بطرف اریب
downstroke ضربه بطرف پایین
called strick پرتابی که از منطقه توپزن می گذرد ولی ضربه نمیخورد
called shot ضربه معین بطرف گوی یاکیسه یا هر دو
leg before ضربه خوردن به پا پیش ازمیله که باعث سوختن توپزن میشود
half volley پرتاب نزدیک به توپزن که بیدرنگ پس از بلند شدن ضربه می خورد
bunter توپزن ماهر در ضربه بدون تاب دادن چوب بیس بال
chinaman زمین خوردن و بلند شدن توپ توپ انداز چپ- دست بطرف توپزن راست دست
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
skyward بطرف اسمان بطرف بالا
ground liaison گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
goldie lock فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
hit ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
army commander فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
punt ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
ground signals سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
army aircraft هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
yams سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
yam سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
crossest ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses ضربه هوک پس از ضربه حریف
backstop توپزن
batsmen توپزن
batsman توپزن
controls توپزن دقیق
control توپزن دقیق
balk خطای توپزن
controlling توپزن دقیق
battery توپزن و توپگیر
banjo hitter توپزن ضعیف
balks خطای توپزن
baulks خطای توپزن
baulking خطای توپزن
batteries توپزن و توپگیر
baulked خطای توپزن
balking خطای توپزن
balked خطای توپزن
stonewaller توپزن تدافعی
sclaff ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
ducked اخراج توپزن بی امتیاز
duckings اخراج توپزن بی امتیاز
fine leg محل پشت سر توپزن
ducks اخراج توپزن بی امتیاز
double توپزن 0001امتیازی فصل
defense دفاع توپزن از میله ها
dismissing سوزاندن توپزن و اخراج او
dismisses سوزاندن توپزن و اخراج او
dismiss سوزاندن توپزن و اخراج او
stump سوزاندن توپزن کریکت
catcher توپگیر پشت سر توپزن
doubled توپزن 0001امتیازی فصل
ground محل ایستادن توپزن
stumped سوزاندن توپزن کریکت
stumping سوزاندن توپزن کریکت
counting تعداد امتیاز توپزن
stumps سوزاندن توپزن کریکت
take a wicket سوزاندن توپزن کریکت
counted تعداد امتیاز توپزن
doubled up توپزن 0001امتیازی فصل
count تعداد امتیاز توپزن
counts تعداد امتیاز توپزن
duck اخراج توپزن بی امتیاز
night-watchmen توپزن پایان مسابقه کریکت
night-watchman توپزن پایان مسابقه کریکت
complete game یک بازی کامل از طرف توپزن
night watchman توپزن پایان مسابقه کریکت
ball توپ دور از دسترس توپزن
down میله افتاده واخراج توپزن
handle the ball دست زدن توپزن به توپ
blooper پرتاب اهسته توپ به توپزن
beanball توپی که هدف ان سر توپزن باشد
out of one's ground تجاوز توپزن از محل ایستادن
sillier بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
silly بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
silliest بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
third man محل توپگیر دور از توپزن کریکت
coacher یک از دو نفر توپزن تیم بیس بال
dig in جای پاکندن درزمین ازطرف توپزن
opener هر کدام از دو توپزن اول بازی کریکت
cleanup توپزن چهارم که معمولا قوی است
skittle سوزاندن چند توپزن به اسانی پشت سر هم
yorked توپزن سوخته و اخراج شده کریکت
half century 05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت
levo بطرف چپ
into بطرف
at بطرف
in- بطرف
in بطرف
castles میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
bowled باختن توپزن در نتیجه انداختن میله افقی
send down پرتاب کردن توپ بسوی میله توپزن
late cut ضربهای که توپ را به منطقه پشت توپزن می فرستد
leg side قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
castle میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
leg glance ضربهای که توپ را مستقیما"به پشت توپزن می فرستد
long off موضع گرفتن در جلو توپزن ودور از او در یک طرف
square leg محل بازیگر در ردیف توپزن وکمی دور از او
cover point محل بازیگر در نقطه معینی دور از توپزن
inswinger توپی که در هوا با انحنا به سوی توپزن می اید
take guard وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
atop بطرف بالا
riverward بطرف رودخانه
eastwards بطرف مشرق
dorsad بطرف پشت
to win over to one's side بطرف خوداوردن
forwards بطرف جلو
on بعلت بطرف
with بطرف درجهت
earthward بطرف زمین
pakkorro بطرف بیرون
edgewise بطرف لبه
frontwards بطرف جلو
to the east of بطرف مشرق
frontward بطرف جلو
rearward بطرف عقب
earthwards بطرف زمین
upwards بطرف بالا
without بطرف خارج
cephalad متمایل بطرف سر
homeward بطرف منزل
upgrading بطرف بالا
heavenward بطرف اسمان
onwards بطرف جلو
home بطرف خانه
upgraded بطرف بالا
homes بطرف خانه
manward بطرف انسان
orient بطرف خاوررفتن
orienting بطرف خاوررفتن
orients بطرف خاوررفتن
aport بطرف چپ کشتی
edgeways بطرف جلوباشد
upgrades بطرف بالا
cityward بطرف شهر
downwards بطرف پائین
toward بطرف نسبت به
upward بطرف بالا
to بطرف روبطرف
coastwards بطرف ساحل
mesail بطرف وسط
upgrade بطرف بالا
apporro بطرف جلو
coastward بطرف ساحل
mediad بطرف وسط
abaft بطرف عقب
mesal بطرف وسط
shank ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
pitches بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
long on موضه گرفتن در جلو توپزن ودور از او در طرف دیگر
steal از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
steals از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
popping crease خط 8 متری در طرفین میله که محدوده جلویی توپزن است
innings نوبت هر توپزن تا اخراج او مدتی که یک تیم توپ می زند
pitch بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
brush back پرتاب توپ از بالا برای عقب راندن توپزن
long hop توپی که دور از دسترس توپزن از زمین بلند میشود
off spin چرخش توپ که تغییر سمت نزدیک توپزن میدهد
leg theory روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
leg before wicket حرکت غیرمجاز توپزن در سدکردن راه توپ با پا یا بدن
gravitating متمایل شدن بطرف
ashore بکنار بطرف ساحل
ina northerly direction بطرف شمال شمالا
nobbling بطرف خود اوردن
nobbles بطرف خود اوردن
nobbled بطرف خود اوردن
nobble بطرف خود اوردن
athwart از طرفی بطرف دیگر
southeastward بطرف جنوب شرقی
southern جنوبا بطرف جنوب
front بطرف جلو روکردن به
stern ward بطرف عقب کشتی
stern wards بطرف عقب کشتی
inwards or inward بطرف داخل بباطن
gravitates متمایل شدن بطرف
astern بطرف عقب پسین
gravitated متمایل شدن بطرف
inboard بطرف مرکز کشتی
deasil متمایل بطرف راست
fronting بطرف جلو روکردن به
adaxial متمایل بطرف محور
outwards بطرف خارج بیرونی
outward بطرف خارج بیرونی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com