Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
English
Persian
slap shot
ضربه محکم که تیغه چوب هاکی پشت گوی به زمین می خورد و ان را بلند میکند
Other Matches
spearing
ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
spear
ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
speared
ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
spears
ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
half volley
پرتاب نزدیک به توپزن که بیدرنگ پس از بلند شدن ضربه می خورد
net shot clear
ضربه بلند از لب تور به انتهای زمین
He had a nast fall.
بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
flight
پرواز بلند و طولانی توپ پس از ضربه یا توپ زدن بطوری که ناگهان به زمین بیافتد
butt
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
away
بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
field hockey
زمین هاکی
the door banged
درباصدای محکم و بلندی بهم خورد
endboards
دیوارههای اخر زمین هاکی
street hockey
نوعی هاکی در زمین یا کوچه بدون کفش اسکیت
he was given 0 lashes
بیست ضربه شلاق خورد
punt
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
end zone
منطقه اخر زمین هاکی از خط ابی تادیوار پشت دروازه
The blow made my head swin.
در اثر ضربه سرم گیج خورد
He fell on his face.
با صورت خورد زمین
alley shot
ضربه شدید کم ارتفاع به دیوار مقابل که بعد به دیوارکناری می خورد
belt
ضربه محکم
kill shot
ضربه محکم
tee off
ضربه محکم
belts
ضربه محکم
belted
ضربه محکم
coning angle
زاویه بین محور طولی تیغه ها و سطح مار بر نوک تیغه ها صرفنظر از خمش تیغه ها
laces
ضربه محکم به توپ
creaming
ضربه محکم به توپ
lace
ضربه محکم به توپ
knap
: ضربه محکم وناگهانی
creams
ضربه محکم به توپ
cream
ضربه محکم به توپ
creamed
ضربه محکم به توپ
bounce shot
گویی که به زمین می خورد وبه طرف دروازه می رود
bangs
صدای بلند یا محکم چتر زلف
bang
صدای بلند یا محکم چتر زلف
banging
صدای بلند یا محکم چتر زلف
banged
صدای بلند یا محکم چتر زلف
smacked
ضربه محکم در هنگام ابشار
smack
ضربه محکم در هنگام ابشار
smacks
ضربه محکم در هنگام ابشار
geotaxis
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
regulus
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
sclaff
ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
tapping
ضربه محکم که تنها یک میله را جا بگذارد
tap
ضربه محکم که تنها یک میله را جا بگذارد
tapped
ضربه محکم که تنها یک میله را جا بگذارد
swing
ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد
swings
ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد
tossing
ضربه بلند
toss
ضربه بلند
tossed
ضربه بلند
tosses
ضربه بلند
put away
ضربه محکم از بالای سر حذف حریف اسمش
This stone wont lift.
این سنگ از جایش بلند نمی شود ( تکان نمی خورد )
to rifle the ball into the goal
با ضربه خیلی محکم توپ را به دروازه شوت کردن
blade
سطح ضربتی چوب هاکی سطح ضربتی چوب گلف تیغه کف کفش اسکیت
loops
ضربه بلند قوس دار
looped
ضربه بلند قوس دار
under arm clear
ضربه بلند از پایین دست
loop
ضربه بلند قوس دار
bomb
شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
bombed out
شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
bombed
شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
bombs
شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
He planted both his feet firmly in the ground .
دوتا پایش را محکم کاشت روی زمین
uplands
زمین بلند
banquet
زمین بلند
elevated ground
زمین بلند
upland
زمین بلند
banquette
زمین بلند
banquette
زمین بلند
nappe
تیغه ابی که روی سرریز یابند ریزش میکند
take off
بلند شدن دونده از زمین
pop up
ضربه قوسی بلند از نزدیک تور تنیس تمرین پرش
pop-up
ضربه قوسی بلند از نزدیک تور تنیس تمرین پرش
She doesn't eat meat, but other than that she'll eat just about anything.
او
[زن]
گوشت نمی خورد اما به غیر از آن او
[زن]
کلا همه چیز می خورد.
down the line
ضربه از کنار زمین
foot bank
زمین یا مسیر بلند در پشت سنگر
bounce pass
پاس با ضربه به زمین لاکراس
mephitis
بخار مهلک ومتعفنی که از زمین بلند میشود
lobs
ضربه قوسدار هوایی توپ بلند به دیوار مقابل که به گوشه مخالف برگردد
lobbing
ضربه قوسدار هوایی توپ بلند به دیوار مقابل که به گوشه مخالف برگردد
lob
ضربه قوسدار هوایی توپ بلند به دیوار مقابل که به گوشه مخالف برگردد
lobbed
ضربه قوسدار هوایی توپ بلند به دیوار مقابل که به گوشه مخالف برگردد
climp milling
عمل فرز کاری که طی ان قطعه کار در همان جهت حرکت تیغه برش به جلومرکت میکند
lie
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
clothesline
ضربه نسبتا"مستقیم نزدیک زمین
ground stroke
ضربه پس از تماس توپ تنیس با زمین
bounced
به زمین خوردن و بلند شدن توپ بیس بال
knock on
بلند شدن توپ از زمین ازضربه دست بازیگر
knock-on
بلند شدن توپ از زمین ازضربه دست بازیگر
bounce
به زمین خوردن و بلند شدن توپ بیس بال
pitches
بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
long hop
توپی که دور از دسترس توپزن از زمین بلند میشود
pitch
بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
bounces
به زمین خوردن و بلند شدن توپ بیس بال
drop shot
ضربه اهسته بالای حد مرزی و افتادن به زمین
shinny
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
chopper
توپ ضربه خورده که پس ازتماس با زمین خیلی بلندمیشود
choppers
توپ ضربه خورده که پس ازتماس با زمین خیلی بلندمیشود
buzzers
وسیله الکتریکی که صدای بلند ایجاد میکند
buzzer
وسیله الکتریکی که صدای بلند ایجاد میکند
chopped
ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
chop
ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
icing
ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
crosscourt shot
ضربه کوتاه به دیوار مقابل که به طرف دیگر زمین اسکواش بیافتد
collective pitch control
کنترلی در رتورگرافی که زاویه تیغه یا پیچ همه تیغه ها را بطور یکسان و مستقل از وضعیت سمتی انها تغییرمیدهد
funny bone
<idiom>
جایی پشت آرنج که موقع ضربه سوزش وخارش میکند
water permeates the ground
اب در زمین نفوذ یا سرایت میکند
revenue farmer
کسی که در زمین استیجاری کشت میکند
land crab n
خرچنگی که در زمین زندگی میکند ولی در دریا تخم می ریزد
virtual gravity
شتابی که از طرف زمین برهر ذره از اتمسفر اثر میکند
air mass
جریان تودهء عظیمی از هواکه مسافت زیادی را در سطح زمین طی میکند
geochemistry
علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند
geomorphology
علمی که درباره برجستگیهای سطح زمین وعلل پیدایش انها بحث میکند
mole hill
توده خاکی که کوش کور زیرزمینی هنگام کندن زمین درست میکند
brace
بابست محکم کردن محکم بستن
braced
بابست محکم کردن محکم بستن
Hewlett Packard
چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
positive
اتصال به منبع تغذیه که در فرفیت الکتریکی بیشتری از زمین است و جریان را به یک قطعه تامین میکند
Hewlett Packard LaserJet
چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
rhumb line
خط فرضی روی کره زمین که همه نصف النهارها را تحت زاویه یکسان قطع میکند
hp laserjet
چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
hitting
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
chinaman
زمین خوردن و بلند شدن توپ توپ انداز چپ- دست بطرف توپزن راست دست
mail server
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
clackvalve
دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
touting
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
Faraday cage
صفحه فلزی یا سیمی متصل به زمین که وسایل حساس را کامل حفظ میکند به طوری که هیچ واسط ی از جریان الکترومغناطیسی ایجاد نشود
electrostatic
محفظه فلزی که با ماده حساس پوشیده شده است . و متصل به زمین است که آن را از واسط ها حفظ میکند
clearer
دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clearest
دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clear
دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clears
دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
dirndl
نوعی دامن بلند با کمر بلند
sextet
تیم هاکی
ice hockey
هاکی روی یخ
sextets
تیم هاکی
hockey
هاکی روی یخ
banana blade
چوب هاکی
sixes
تیم هاکی
skates
هاکی روی یخ
skate
هاکی روی یخ
iceman
هاکی باز
skated
هاکی روی یخ
blue line
خط دفاعی هاکی
six
تیم هاکی
impluse response
پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
bandi
نوعی هاکی روی یخ
hurler
بازیگر هاکی ایرلندی
stick
چوب بازی هاکی
shinney
چوب بازی هاکی
field hokey
هاکی روی چمن
stanza
بخشی ازبازی هاکی
stanzas
بخشی ازبازی هاکی
stickboy
متصدی نگهداری چوبهای هاکی
speed a way
نوعی بازی شبیه هاکی
avco cup
جام جهانی انجمن هاکی
elevens
تیم 11 نفره هاکی روی چمن
eleven
تیم 11 نفره هاکی روی چمن
stickhandler
شخص ماهر در استفاده ازچوب هاکی
fielding
متوقف کردن و کنترل گوی هاکی
floor hockey
هاکی روی یخ کودکان بدون اسکیت
stickside
سمتی از بدن دروازه بان باچوب هاکی
shinny
نوعی بازی هاکی غیررسمی در صحرا و بیابان
hurling
نوعی هاکی یا لاکراس بین دوتیم 51 نفره
dump
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
crossest
ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser
ضربه هوک پس از ضربه حریف
broomball
نوعی هاکی روی یخ بدون کفش اسکیت با جارو و توپ فوتبال
clowned
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
ground return
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clown
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancakes
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancake
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
center field
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
frost heave
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
off side
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
repeater
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com