Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (12 milliseconds)
English	Persian
shock absorber	ضربه پذیر
shock absorbers	ضربه پذیر
Other Matches
hits	ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting	ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit	ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
ascendible	تفوق پذیر فراز پذیر
educable	تربیت پذیر تعلیم پذیر
mixable	امیزش پذیر امتزاج پذیر
ascendable	تفوق پذیر فراز پذیر
reparable	اصلاح پذیر تعمیر پذیر
repairable	اصلاح پذیر تعمیر پذیر
educatable	تربیت پذیر تعلیم پذیر
punt	ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted	ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts	ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response	پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
adaptable organism	موجود زنده سازش پذیر زیستمند سازش پذیر
adjustable wheel	چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
cross	ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser	ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses	ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest	ضربه هوک پس از ضربه حریف
sclaff	ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
shank	ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
placekick	ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
pliable	خم پذیر
pi acceptor	پی پذیر
solvable	حل پذیر
cleavable	رخ پذیر
soluble	حل پذیر
programmable read only memory	حافظه برنامه پذیر فقط خواندنی حافظه تنها خواندنی برنامه پذیر حافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی
protean	شکل پذیر
submissive	سلطه پذیر
sociable	جامعه پذیر
proprotionable	تناسب پذیر
definable	تعریف پذیر
proton acceptor	پرتون پذیر
realizable	تحقق پذیر
supple	تغییر پذیر
expendable	مصرف پذیر
regulable	تنظیم پذیر
reflexible	انعکاس پذیر
reducible	تقلیل پذیر
reclaimable	ادعا پذیر
vulnerable	زخم پذیر
vulnerable	اسیب پذیر
protractile	امتداد پذیر
refutable	تکذیب پذیر
terminable <adj.>	بطلان پذیر
perturbable	اشوب پذیر
perfectible	کمال پذیر
penetrable	رخنه پذیر
passible	فساد پذیر
partible	بخش پذیر
pacifiable	تسکین پذیر
elastic	انعطاف پذیر
mutable	تغییر پذیر
miscible	امتزاج پذیر
miscible	امیزش پذیر
maintainable	نگهداشت پذیر
magnetizable	مغناطیس پذیر
pervious	نفوذ پذیر
extendable	توسعه پذیر
divisible	بخش پذیر
transferable	انتقال پذیر
changeable	تغییر پذیر
open cheque	چک انتقال پذیر
precipitable	تعلیق پذیر
plunderable	چپاول پذیر
placative	تسکین پذیر
placable	دلجویی پذیر
pilable	انحنا پذیر
peaceable	اشتی پذیر
bearable	تحمل پذیر
liquefiable	گداز پذیر
defensible	دفاع پذیر
superimposable	انطباق پذیر
subjugable	تسخیر پذیر
subduable	تسخیر پذیر
stainable	لکه پذیر
spottable	لکه پذیر
spoilable	فساد پذیر
indissoluble	تجزیه نا پذیر
inexhaustible	خستگی نا پذیر
shapeable	شکل پذیر
severable	تفکیک پذیر
sequacious	نصیحت پذیر
semi solvable	نیم حل پذیر
tunable	تنظیم پذیر
rotatable	چرخش پذیر
susceptible of change	تغییر پذیر
teachable	تعلیم پذیر
tensible	کشش پذیر
transmutable	دگرگونی پذیر
palpable	پرماس پذیر
tangible	پرماس پذیر
tangibly	پرماس پذیر
tranformable	دگرگونی پذیر
trainable	تربیت پذیر
trainable	فرهیخت پذیر
thinkable	اندیشه پذیر
thermosetting	سختی پذیر
testable	شهادت پذیر
testable	ازمون پذیر
skittish	تغییر پذیر
terminable <adj.>	فسخ پذیر
revocable	ابطال پذیر
resolvable	تفکیک پذیر
irritable	تحریک پذیر
excitable	تحریک پذیر
inflammable	التهاب پذیر
inflammable	اشتعال پذیر
flammable	اشتعال پذیر
soluble	انحلال پذیر
reversible	واگشت پذیر
conceivable	امکان پذیر
tolerable	تحمل پذیر
tolerable	مدارا پذیر
adaptable	وفق پذیر
adaptable	انطباق پذیر
accident prone	سانحه پذیر
exceptionable	اعتراض پذیر
impressionable	اثر پذیر
impressionable	تاثر پذیر
remediable	گزیر پذیر
remediable	چاره پذیر
remediable	درمان پذیر
inevitable	چاره نا پذیر
avoidable	اجتناب پذیر
curable	علاج پذیر
permeable	نشت پذیر
permeable	نفوذ پذیر
permeable	رطوبت پذیر
reversible	برگشت پذیر
applicable	کاربست پذیر
applicable	کاربرد پذیر
reactive	واکنش پذیر
accident-prone	سانحه پذیر
dilatable	اتساع پذیر
differentiable	تشخیص پذیر
acetylable	استیل پذیر
acetylisable	استیل پذیر
achievable	موفقیت پذیر
achromatic	رنگ پذیر
acid acceptor	اسید پذیر
adaptive	سازوار پذیر
addressable	نشانی پذیر
addressable	ادرس پذیر
alternate track	شیاراصلاح پذیر
alterable	دگرش پذیر
destructible	انهدام پذیر
absolvable	بخشش پذیر
abatable	کاهش پذیر
additives	جمع پذیر
mutant	تغییر پذیر
mutants	تغییر پذیر
doughface	تلقین پذیر
adjustable	تعدیل پذیر
adjustable	تنظیم پذیر
distensible	انبساط پذیر
dissoluble	تجزیه پذیر
disputable	اعتراض پذیر
disintegrable	تجزیه پذیر
disciplinable	انضباط پذیر
disciplinable	تعلیم پذیر
depreciable	استهلاک پذیر
denominable	تسمیه پذیر
contractile	ترنج پذیر
contractible	انقباض پذیر
consolable	تسلی پذیر
computable	محاسبه پذیر
compressible	تراکم پذیر
commutative	جابجایی پذیر
commensurable	تناسب پذیر
colourable	رنگ پذیر
colorable	رنگ پذیر
cogitable	اندیشه پذیر
coercible	اجبار پذیر
civilizable	تمدن پذیر
chromophil	رنگ پذیر
corrigible	اصلاح پذیر
mendable	اصلاح پذیر
demurrable	اعتراض پذیر
ascertainable	اثبات پذیر
assailable	هجوم پذیر
associable	انس پذیر
associative	شرکت پذیر
deformable	دگردیس پذیر
deductible	مالیات پذیر
decidable	تصمیم پذیر
deceivable	فریب پذیر
criticizable	انتقاد پذیر
countable	شمارش پذیر
corruptible	فساد پذیر
refornable	اصلاح پذیر
reformable	اصلاح پذیر
chromatophil	رنگ پذیر
limitable	محدودیت پذیر
improvable	بهبود پذیر
variable	تغییر پذیر
variables	تغییر پذیر
healable	درمان پذیر

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com