Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
spot kick
ضربه کاشته
Search result with all words
placekick
ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
Other Matches
in crop
کاشته
planted
کاشته
flat ball
توپ کاشته
the field is sown with seeds
درکشتزارتخم کاشته اند
fitted mine
مین کاشته شده
windbreaks
درختستان یابوته هایی که برای جلوگیری از وزش باد کاشته میشوند
windbreak
درختستان یابوته هایی که برای جلوگیری از وزش باد کاشته میشوند
hit
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
punted
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response
پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
cross
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses
ضربه هوک پس از ضربه حریف
lay reference number
شماره ترتیب کاشتن مین شماره مشخصات مین کاشته شده
sclaff
ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
shank
ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
blows
ضربه
shock proof
ضد ضربه
butt joint
ضربه
stroke
ضربه
shock
ضربه
stroked
ضربه
sole kick
ضربه با کف پا
blow
ضربه
shot
ضربه
shots
ضربه
pulse
ضربه
surges
ضربه
surged
ضربه
sole trap
ضربه با کف پا
surge
ضربه
sole of the foot kick
ضربه با کف پا
strikeless
بی ضربه
slugger
ضربه زن
butting
ضربه با سر
double kick
دو ضربه پی در پی
mishit
ضربه بد
impacts
ضربه
shocks
ضربه
impact
ضربه
strokes
ضربه
impulses
ضربه
stroking
ضربه
impulse
ضربه
shocked
ضربه
antiknock
ضد ضربه
kicks
ضربه با پا
kicking
ضربه
kicking
ضربه با پا
kicked
ضربه
pop
ضربه
popped
ضربه
pops
ضربه
kicked
ضربه با پا
kick
ضربه
pulsed
ضربه
kick
ضربه با پا
kicks
ضربه
tit
ضربه
head
ضربه با سر
hack
ضربه
thud
ضربه
thudded
ضربه
thudding
ضربه
thuds
ضربه
interrupter
ضربه گر
brunt
ضربه
hacked
ضربه
hacks
ضربه
impluse
ضربه
shockproof
ضد ضربه
bonked
ضربه بر سر
collision
ضربه
collisions
ضربه
push
ضربه
pushes
ضربه
flap
ضربه
bonk
ضربه بر سر
bonking
ضربه بر سر
whang
ضربه
pushed
ضربه
bonks
ضربه بر سر
tits
ضربه
flapped
ضربه
yee jupkki
ضربه پا
flaps
ضربه
left
ضربه چپ
impact effect
اثر ضربه
jar
ضربه زدن
impluse ratio
نسبت ضربه
impluse regenerator
بازیاب ضربه
flip shot
ضربه با استفاده از مچ
skulls
ضربه به سر بازیگر
drive
ضربه درایو
drives
ضربه از پایین
flutter kick
ضربه پا در کرال
foozle
ضربه ناشیانه
foul blow
ضربه خطا
drives
ضربه درایو
impact test
ازمایش ضربه
shocks
ضربه تکان
impact factor
ضریب ضربه
skull
ضربه به سر بازیگر
impact coefficient
ضریب ضربه
impact chisel
قلم ضربه ای
shocked
ضربه تکان
coinage
ضربه سکه
percussion
ضربه زدن
foundamental blow
ضربه کارساز
slat
ضربه شدید
four quarter hold
ضربه فنی
free hit
ضربه ازاد
drumbeats
ضربه طبل
drumbeat
ضربه طبل
slats
ضربه شدید
hammer drill
سوراخ کن ضربه ای
jars
ضربه زدن
shock absorbers
ضربه پذیر
impact acceleration
شتاب ضربه ای
impluse
ضربه ولتاژ
impluse
ضربه جریان
ignition pulse
ضربه احتراق
hammer blow
ضربه قوچ
shock
ضربه تکان
shock absorber
ضربه پذیر
shock absorbers
ضربه گیر
shock absorber
ضربه گیر
jarred
ضربه زدن
horryo chagi
ضربه کشش پا
brisance
ضربه انفجاری
atonic interrupter
ضربه گر سست
at one blow
بیک ضربه
four
ضربه 4 امتیازی
whiff
ضربه ناموفق
cherry
ضربه ناموفق
cherries
ضربه ناموفق
jolt
تکان ضربه
jolted
تکان ضربه
jolting
تکان ضربه
jolts
تکان ضربه
axial runout
ضربه محوری
fall
ضربه فنی
backheader
ضربه با عقب سر
brain concussion
ضربه مغزی
pickier
ضربه زننده
pickiest
ضربه زننده
picky
ضربه زننده
birth trauma
ضربه تولد
bingle
ضربه پایگاهی
beat of drum
ضربه طبل
blast
ضربه انفجار
bar stop
ضربه میله
blasts
ضربه انفجار
POW
صدای ضربه
POWs
صدای ضربه
concussion
ضربه مغزی
belt
ضربه محکم
belted
ضربه محکم
belts
ضربه محکم
lash
ضربه مژگان
lash
ضربه شلاق
lashed
ضربه مژگان
lashed
ضربه شلاق
lashes
ضربه مژگان
lashes
ضربه شلاق
clump
ضربه سنگین
clumped
ضربه سنگین
tossing
ضربه بلند
slugging
ضربه زنی
electric shocks
ضربه برقی
electric shock
ضربه برقی
sixes
ضربه 6 امتیازی
six
ضربه 6 امتیازی
clumps
ضربه سنگین
clumping
ضربه سنگین
toss
ضربه بلند
tossed
ضربه بلند
tosses
ضربه بلند
shock wave
موج ضربه
flick kick
ضربه با بیرون پا
downward stroke
ضربه رو به پایین
deliver
ضربه زدن
delivers
ضربه زدن
hammer
ضربه زدن
hammered
ضربه زدن
hammers
ضربه زدن
down stroke
ضربه رو به پایین
double hit
دو ضربه غیرمجاز پی در پی
whip
ضربه زدن
whipped
ضربه زدن
compression stroke
ضربه تراکم
downward travel
ضربه برگشت
downward travel
ضربه رو به پایین
first strike
اولین ضربه
exhaust stroke
ضربه خروجی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com