Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English
Persian
six
ضربه 6 امتیازی
sixes
ضربه 6 امتیازی
Search result with all words
four
ضربه 4 امتیازی
Other Matches
concessive
امتیازی
preferential
امتیازی
prerogative
امتیازی
concessionary
امتیازی
prerogatives
امتیازی
three point
فن 3 امتیازی کشتی
point scale
مقیاس امتیازی
hitting
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
patents
دارای حق امتیاز امتیازی
patenting
دارای حق امتیاز امتیازی
preferential duties
حقوق گمرکی امتیازی
patent
دارای حق امتیاز امتیازی
patented
دارای حق امتیاز امتیازی
preferentially
با قائل شدن حقوق امتیازی
it is a privilege to see him
دیدن اویکنوع امتیازی است
yerkes bridges point scale
مقیاس امتیازی یرکیز-بریجز
centurian
بازیگر 001 امتیازی کریکت
accessit
امتیازی که به شاگردان ممتاز داده میشود
tonnage rent
حق امتیازی که از مواداستخراجی معدن به نسبت هرتن وصول میشود
let point
امتیازی که بخاطر مداخله حریف به رقیب او داده میشود
punt
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response
پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
most favored nation
کشورهایی را گویند که در صورتی که یکی از لنها امتیازی را به کشور دیگر بدهد سایرین نیزبخودی خود دارای ان امتیازبشوند
crosser
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses
ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest
ضربه هوک پس از ضربه حریف
sclaff
ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
shank
ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
placekick
ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
point voting system
سیستم رای گیری عددی سیستم رای گیری امتیازی
pushed
ضربه
stroking
ضربه
double kick
دو ضربه پی در پی
strokes
ضربه
sole trap
ضربه با کف پا
sole of the foot kick
ضربه با کف پا
sole kick
ضربه با کف پا
slugger
ضربه زن
surged
ضربه
blow
ضربه
blows
ضربه
surge
ضربه
shock proof
ضد ضربه
butting
ضربه با سر
surges
ضربه
butt joint
ضربه
stroked
ضربه
stroke
ضربه
interrupter
ضربه گر
shocked
ضربه
shocks
ضربه
pushes
ضربه
shock
ضربه
push
ضربه
hack
ضربه
hacked
ضربه
hacks
ضربه
head
ضربه با سر
brunt
ضربه
impluse
ضربه
pulsed
ضربه
pulse
ضربه
impacts
ضربه
mishit
ضربه بد
impulses
ضربه
impulse
ضربه
impact
ضربه
kicks
ضربه
bonks
ضربه بر سر
tit
ضربه
tits
ضربه
bonking
ضربه بر سر
left
ضربه چپ
flaps
ضربه
kicked
ضربه با پا
kick
ضربه
bonked
ضربه بر سر
bonk
ضربه بر سر
kick
ضربه با پا
pop
ضربه
popped
ضربه
collisions
ضربه
pops
ضربه
collision
ضربه
flap
ضربه
kicks
ضربه با پا
kicking
ضربه
flapped
ضربه
shockproof
ضد ضربه
kicking
ضربه با پا
kicked
ضربه
thuds
ضربه
antiknock
ضد ضربه
thud
ضربه
shot
ضربه
shots
ضربه
thudded
ضربه
thudding
ضربه
strikeless
بی ضربه
yee jupkki
ضربه پا
whang
ضربه
concussion
ضربه مغزی
shocks
ضربه تکان
clumping
ضربه سنگین
shocked
ضربه تکان
clumped
ضربه سنگین
shock absorber
ضربه گیر
belts
ضربه محکم
belted
ضربه محکم
belt
ضربه محکم
shock absorber
ضربه پذیر
electric shock
ضربه برقی
hammer blow
ضربه قوچ
inside kick
ضربه با روی پا
skull
ضربه به سر بازیگر
clump
ضربه سنگین
skulls
ضربه به سر بازیگر
initial thrust
ضربه اصلی
impluse ratio
نسبت ضربه
toss
ضربه بلند
tossed
ضربه بلند
clumps
ضربه سنگین
tossing
ضربه بلند
slugging
ضربه زنی
electric shocks
ضربه برقی
lashed
ضربه شلاق
slat
ضربه شدید
cutting stroke
ضربه برش
impact factor
ضریب ضربه
lashes
ضربه مژگان
coinage
ضربه سکه
impluse
ضربه ولتاژ
jars
ضربه زدن
lashes
ضربه شلاق
jarred
ضربه زدن
shock wave
موج ضربه
shock waves
موج ضربه
jar
ضربه زدن
impact test
ازمایش ضربه
slats
ضربه شدید
impact effect
اثر ضربه
impact coefficient
ضریب ضربه
shock absorbers
ضربه پذیر
shock absorbers
ضربه گیر
lash
ضربه مژگان
shock
ضربه تکان
lash
ضربه شلاق
lashed
ضربه مژگان
impluse regenerator
بازیاب ضربه
percussion
ضربه زدن
hammer drill
سوراخ کن ضربه ای
drumbeats
ضربه طبل
drumbeat
ضربه طبل
horryo chagi
ضربه کشش پا
ignition pulse
ضربه احتراق
impact acceleration
شتاب ضربه ای
impact chisel
قلم ضربه ای
impluse
ضربه جریان
free hit
ضربه ازاد
blasts
ضربه انفجار
chip shot
ضربه کوتاه
exchange of blows
تبادل ضربه
change beat
تبادل ضربه
cherry
ضربه ناموفق
finishing blow
ضربه مرگ
whiff
ضربه ناموفق
finishing blow
ضربه اخر
c. degrace
ضربه مرگ
color shock
ضربه رنگ
tosses
ضربه بلند
slash
ضربه سریع
slashed
ضربه سریع
slashes
ضربه سریع
dabber
ضربه زدن
cut under
ضربه زیردست
POWs
صدای ضربه
POW
صدای ضربه
compression stroke
ضربه تراکم
c. degrace
ضربه اخر
pickier
ضربه زننده
brisance
ضربه انفجاری
backheader
ضربه با عقب سر
brain concussion
ضربه مغزی
bar stop
ضربه میله
beat of drum
ضربه طبل
bingle
ضربه پایگاهی
birth trauma
ضربه تولد
blast
ضربه انفجار
axial runout
ضربه محوری
atonic interrupter
ضربه گر سست
pickiest
ضربه زننده
picky
ضربه زننده
jolts
تکان ضربه
butt stroke
ضربه با ته قنداق
jolting
تکان ضربه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com